من خیلی دوسش داشتم و شدیدا افسوس خوردم که ادامه پیدا نکرد اون وقت برای فیلم های خیلی خیلی پایین تر از این فیلم همش ساخت دنباله هاشون چراغ سبز میگیره واقعا حق این فیلم بود ادامه پیدا کنه ولی چه میشه کرد در دنیایی زندگی میکنیم که کم پیش میاد حق به حق دار برسه
این فیلم از یک فیلم موزیکال و بیوگرافیکال فراتر میره و سؤآلات جدی در رابطه با هنر واقعی و اینکه واقعا به چه چیزی میشه گفت هنر طرح میکنه Michael Gracey کار واقعا بزرگی انجام داده که تونسته با یک فیلم برگرفته از دنیای واقعی همچین موضوعاتی رو مطرح کنه برای همین شدیدا منتظر کار های بعدیش هستم اما برسیم به سؤآل مطروحه فیلم به راستی هنر واقعی چیه؟ هنری که منتقدین مغرور تعریفش میکنن یا هنری که شاید خیلی ها بهش لقب شونه تخم مرغی بدن ولی واقعا توده جامعه رو سرگرم و خوشحال میکنه فقط کافیه به شخصیت منتقد فیلم یعنی James Gordon Bennett نگاهی بیندازید خودش میدونه کار P. T. Barnum شدیدا هنرمندانه است ولی به دلیل نگاه و فضای طبقاتی که برای خودش درست کرده و وامدار اون فضا است نمیتونه بهش لقب هنر بده چون از نگاه اون هنر مال طبقه خاصی است و انحصارا در ختیار خودشون و اگر به چیزی بجز هنر روشن فکری لقب هنر بده این متاع بزرگ رو آلوده به طبقه رعیت کرده در آخر هم مثل تمام منتقدینی که همگی کمی باهاشون آشنایی داریم در غرور خودش باقی میمونه و لقب هنر به شاهکار P. T. Barnum نمیده میگه در عوض بهش میگه جشنواره انسانیت از این الفاظ من درآوردی که همگی باهاشون آشنایی داریم بله قشر روشن فکر انقدر توی چهار دیواری خودشون رو حبس کردن که نمیتونن از ته دل بخندن به سکانس هایی که اشراف توش حضور دارن دقت کنید ببینید واقعا چقدر شادن واقعا چقدر از زندگی لذت میبرن همه چیزشون مصنوعی است یک طبقه برای خودشون ایجاد کردن و به همه از اون طبقه نگاه میکنن این نگاه طبقاتی رو Michael Gracey عالی در فیلم در اورده جایی که میبینیم برامون 3 شخصیت اصلی در قصه تدارک دیده و بهشون پرداخته از شخصیت P. T. Barnum شروع کنیم کسی که از طبقه پایین جامعه با تلاش و کوشش و کمی هوش خودش رو به طبقه بالای جامعه میرسونه و کم کم در وجودش طمع و غرور شکل میگیره تا جایی به لبه پرتگاه تباه کردن تمام عزیزانی میره که اصلا برای خوشحال کردن اون ها این تلاش ها رو کرده بود شخصیت دوم شخصیت Phillip Carlyle هستش که اول اصلا نمیخواد وارد فضای کاری P. T. Barnum بشه ولی با درصد فروش وسوسه کننده ای که P. T. Barnum پیشنهاد میده وارد همکاری با P. T. Barnum میشه و کم کم سیر طبقاتیش عوض میشه کسی که تا دیروز خدمتکار داشت وارث خانواده ای ثروت مند و اشراف زاده بود حالا با چیزی رو به رو میشه که تا قبل از این اصلا نمیدونست وجود داره شادی و انسانیت و کمی هیجان کاری و اما شخصیت سوم Jenny Lind هستش که کاملا متضاد P. T. Barnum نوشته شده شخصیتی که مثل خود P. T. Barnum از طبقه پایین به طبقه اشراف ورود کرده لباس های گرون قیمت میپوشه و با اشراف کشور های مختلف دمپر شده ولی عقده ای که از کودکی داشته رو حفظ کرده و غرور تمام وجودش رو خورده بله میبینید چقدر زیبا این 3 شخصیت آینه هم هستن؟ اگر P. T. Barnum به اشتباهاتش ادامه میداد به چه کسی تبدیل میشد؟ مشخصه فیلم با شخصیت مقابل به ما اینو نشون میده تبدیل میشد به فرد بی روح و سرد و نابودگری مثل Jenny Lind یا اگر شخصیتی مثل Phillip Carlyle از اول در طبقه پایین جامعه متولد میشد سرنوشتش به کجا میکشید؟ بله او قطعا مثل P. T. Barnum عاشق دختری میشد و تمام تلاشش رو میکرد که به اون دختر برسه و خوشبختش کنه برای او در هر حال ثروت مقدر شده بود ولی ثروتی همراه انسانیت و به قول بچه های پایین شهر خاکی بودن اما شخصیت سوم Jenny Lind اگر در نقطه ای توقف میکرد به گذشتش نگاهی مینداخت عقده فروخفته خودش رو دور مینداخت و فراموش میکرد چی؟ بله به نسخه انتهایی P. T. Barnum تبدیل میشد فقط کافی بود با تمام ثروتی که به دست اورده گذشته خودش رو به چشم موتور محرکی ببینه که باعث تلاشش در زندگی شد نه از گذشته خودش سوخت فخر فروشی و عقده گشاییش رو تأمین کنه واقعا اگر همه به گذشته نخستینشون توجه کنن چیزی برای فخر فروشی باقی نمیمونه همه بدون هیچ چیزی حتی تکه ای لباس به این دنیا آمدن و بدون هیچ چیزی این دنیا رو ترک میکنن اما برسیم به سؤآل اصلی فیلم به راستی هنر واقعی چیه؟ اجازه بدید جوابش رو خود P. T. Barnum بهتون بده
با ارزش ترین هنری هنریه که بقیه رو شاد کنه
شدیدا فیلم بی هویتی است در سکانس هایی میخواد John Wick باشه ولی نمیتونه یک جاهایی هم میخواد دنیای فانتزی Kingsman رو کپی کنه ولی حتی نزدیکش هم نمیشه یک جاهایی هم میتونه یک کمدی خوب ایجاد کنه ولی سازندگان حواسشون نبوده و جلو نرفتن توی پرداخت این کمدی ها و این پتانسیل رو هم در نطفه خفه کردن
به دلیل نداشتن هویت و حتی ناتوانایی در کپی کردن فیلم های موفق هم ژانرش پیشنهاد نمیشه
راستش فیلم واقعا تا 50 دقیقه اول خیلی خوبه ولی 50 دقیقه بعدیش باعث میشه فیلم به سطح متوسط سقوت کنه
من دوسش داشتم و پیشنهادش میکنم برای یکبار دیدن مخصوصا با بازی خیلی خوبه Mary Elizabeth Winstead
متاسفانه Antoine Fuqua نتونسته از پس دنیاسازی برای این فیلم بر بیاد منظورم از دنیاسازی دنیای سینمایی مصطلح این روز ها نیست منظورم دنیای داخل فیلم هستش دلیلش هم مشخصه چون Antoine Fuqua کارگردانی نیست که جهان بینی فلسفی یا هستی شناسی عرفانی داشته باشه برای همین نتونسته از موضوع جالب و پر حرف و حدیثی مثل تناسخ یک فیلم عرفانی فلسفی در بیاره شاید اگر این فیلم دست متبحرینی مثل Denis Villeneuve بود شیره فیلم کشیده میشد ولی متاسفانه Antoine Fuqua در بهترین حالت یک اکشن ساز خوبه نه یک کارگردان صاحب تفکر
برای یکبار دیدن واقعا بد نیست ولی ایده ای دارد که تلف شده کاری با اینکه مفهوم تناسخ در اسلام مطرود است ندارم ولی در مکاتب دیگه خیلی این مفهوم مورد بحث واقع شده و حقش بود که یک فیلم عالی روی این مطلب ساخته میشد که نشده متاسفانه
یک پیشرفت قابل ملاحظه برای Aaron Sorkin واقعا نسبت به فیلم قبلیش یعنی Mollys Game پیشرفت خیلی خوبی داشته شیمی بین شخصیت ها و بگو و مگو هاشون عالی در اومده یک دادگاه واقعا روی اعصاب با یک قاضی روی اعصاب تر تحویل مخاطب میده و شدیدا به هدفش که خلق یک درام شسته و رفته است میرسه
قبلا توی کامنت هام در رابطه با فیلم های درام گفتم که در اومدن این فیلم ها خیلی سخته و شخصا خیلی در مواجهه با فیلم های درام سختگیرم ولی واقعا از لحظه لحظه این فیلم لذت بردم
شدید پیشنهاد میشه
وقتی درک نمیکنی که DC هستی و نباید بر اساس جریان فعلی فضای فیلم های ابرقهرمانی رفتار کنی نتیجه چی میشه؟
هیچی تهش میری کارگردانی رو میاری که از کمپانی رقیب اخراج شده بعدش نتیجه چی میشه؟
هیچی فیلمی تحویل مخاطب میدی که سکانس به سکانس تو رو یاد کمپانی رقیب میندازه و تنها پوششت برای لاپوشونی گندی که زدی چیه؟
بله درست حدس زدید درجه سنی R تنها وجه تمایز این فیلم با MCU (بله درست خوندید MCU انگار این فیلم در دنیای کارتونی MCU جریان داره و فقط کاراکتر های کمپانی DC رو قرض گرفته) درجه R بودنش هست
این فیلم حداقل به من دو نکته رو ثابت کرد
نکته اول
زک اسنایدر جدا شجاع بود که در بهبوهه سلطه لحن لایت MCU بر کل هالیوود فیلم کالتی مثل BVS رو ساخت هرچند از طرف سران وارنر و منتقدین درک نشد ولی بعدا با پیدا کردن طرفداران خودش مشخص شد راهش درست بود راهی که خلاف جریانی بود که مارول (در اصل دیزنی) در هالیوود راه انداخته بود و کاش همون دنیا ادامه پیدا میکرد
نکته دومی که بهم ثابت شد این بود که James Gunn اصلا کارگردان مهمی نیست و قسمت اول فیلم Guardians Of The Galaxy یک اتفاق بوده در کارنامه James Gunn وگرنه بقیه فیلم های این کارگردان نشون میده که با چه کارگردان درجه دوم یا حتی سومی رو به رو هستیم
اگر از فضای فان و دلقک گونه فیلم های ابرقهرمانی خوشتون میاد پس این قسمت رو ببینید ولی اگر طرفدار دنیایی دارک و جدی هستید و DC براتون یک قداست دیگه ای داره اصلا طرف این قسمت نیاید
دلیل خوب بودن فیلم های مهم این ژانر چیه؟
فیلم هایی مثل CUBE و SAW برای چی به فیلم های استاندارد و ماندگار این ژانر تبدیل شدن؟
دلیلش مشخصه چون در هر قسمت شخصیت ها عوض میشن چون مهم ترین هسته این فیلم غیرقابل پیشبینی بودن شخصیتی است که زنده میمونه وقتی مهم ترین عنصر این ژانر رو ازش بگیری مگه دیگه چیزی باقی میمونه؟
حداقل کاش بازیگر هایی انتخاب میکردن که کمی جذابیت بصری بهمون میداد که خدارو شکر سازندگان احمق این IP اینکار رو هم نکردن
این قسمت پر از حفره و باگ فیلم نامه است و اگر اندکی خاطره خوش از قسمت قبل دارید لطفا با دیدن این قسمت خرابش نکنید
ولی برای علاقه مندان به این ژانر مناسبه یکبار دیدنش
با ارزش ترین هنری هنریه که بقیه رو شاد کنه
به دلیل نداشتن هویت و حتی ناتوانایی در کپی کردن فیلم های موفق هم ژانرش پیشنهاد نمیشه
من دوسش داشتم و پیشنهادش میکنم برای یکبار دیدن مخصوصا با بازی خیلی خوبه Mary Elizabeth Winstead
برای یکبار دیدن واقعا بد نیست ولی ایده ای دارد که تلف شده کاری با اینکه مفهوم تناسخ در اسلام مطرود است ندارم ولی در مکاتب دیگه خیلی این مفهوم مورد بحث واقع شده و حقش بود که یک فیلم عالی روی این مطلب ساخته میشد که نشده متاسفانه
قبلا توی کامنت هام در رابطه با فیلم های درام گفتم که در اومدن این فیلم ها خیلی سخته و شخصا خیلی در مواجهه با فیلم های درام سختگیرم ولی واقعا از لحظه لحظه این فیلم لذت بردم
شدید پیشنهاد میشه
هیچی تهش میری کارگردانی رو میاری که از کمپانی رقیب اخراج شده بعدش نتیجه چی میشه؟
هیچی فیلمی تحویل مخاطب میدی که سکانس به سکانس تو رو یاد کمپانی رقیب میندازه و تنها پوششت برای لاپوشونی گندی که زدی چیه؟
بله درست حدس زدید درجه سنی R تنها وجه تمایز این فیلم با MCU (بله درست خوندید MCU انگار این فیلم در دنیای کارتونی MCU جریان داره و فقط کاراکتر های کمپانی DC رو قرض گرفته) درجه R بودنش هست
این فیلم حداقل به من دو نکته رو ثابت کرد
نکته اول
زک اسنایدر جدا شجاع بود که در بهبوهه سلطه لحن لایت MCU بر کل هالیوود فیلم کالتی مثل BVS رو ساخت هرچند از طرف سران وارنر و منتقدین درک نشد ولی بعدا با پیدا کردن طرفداران خودش مشخص شد راهش درست بود راهی که خلاف جریانی بود که مارول (در اصل دیزنی) در هالیوود راه انداخته بود و کاش همون دنیا ادامه پیدا میکرد
نکته دومی که بهم ثابت شد این بود که James Gunn اصلا کارگردان مهمی نیست و قسمت اول فیلم Guardians Of The Galaxy یک اتفاق بوده در کارنامه James Gunn وگرنه بقیه فیلم های این کارگردان نشون میده که با چه کارگردان درجه دوم یا حتی سومی رو به رو هستیم
اگر از فضای فان و دلقک گونه فیلم های ابرقهرمانی خوشتون میاد پس این قسمت رو ببینید ولی اگر طرفدار دنیایی دارک و جدی هستید و DC براتون یک قداست دیگه ای داره اصلا طرف این قسمت نیاید
فیلم هایی مثل CUBE و SAW برای چی به فیلم های استاندارد و ماندگار این ژانر تبدیل شدن؟
دلیلش مشخصه چون در هر قسمت شخصیت ها عوض میشن چون مهم ترین هسته این فیلم غیرقابل پیشبینی بودن شخصیتی است که زنده میمونه وقتی مهم ترین عنصر این ژانر رو ازش بگیری مگه دیگه چیزی باقی میمونه؟
حداقل کاش بازیگر هایی انتخاب میکردن که کمی جذابیت بصری بهمون میداد که خدارو شکر سازندگان احمق این IP اینکار رو هم نکردن
این قسمت پر از حفره و باگ فیلم نامه است و اگر اندکی خاطره خوش از قسمت قبل دارید لطفا با دیدن این قسمت خرابش نکنید