تا الان که نه قسمت از فصل دوم رو دیده ام باید بگم واقعا کند پیش میره و خیلی از سوالهایی که به ذهن میاد هنوز جوابش نامعلومه . هرچند ایده ی سریال ناب هست و نکات مثبت زیادی داره و فکر میکنم دید تازه ای نسبت به بعد منفی تکنولوژی و عوارض و عواقبش میده .
اگر براتون سوال هست که آیا ما بدون حافظه مان همان افراد هستیم یا نه ؟‌مثلا اگر میتوانستیم خاطرات ناخوشاید رو پاک کنیم !!!ویا اینکه اگر میتونستیم حافظه مان را به دو بخش بزرگ زندگی کاری و زندگی شخصی تقسیم کنیم چه اتفاقاتی میوفتاد ؟ آیا کارمند بهتری میشدیم یا مثلا تمرکز بیشتری روی زندگی شخصی داشتیم و یا موفق تر بودیم ؟‌و ... ، این سریال پیشنهاد میشه .

فیلم سرگرم کننده ای هست ولی اگر مثل من این زوج رو نمیشناسید جواب خیلی از سوالا هاتون رو هم آخر فیلم نخواهید گرفت و این به خاطر ضعف شخصیت پردازی فیلم هست . بزرگترین سوالی که احتمالا برای بیننده پیش میاد این هست که آیا این زوج واقعا ساده لوح بودند که فکر میکردند همه چیز لطف خداونده و نا آگاه به امور مالی بودند یا واقعا قصد و نیت شان کلاهبرداری و اختلاس بوده و آگاهانه و با نقشه از دین ، پله برای منافع خودشان ساخنتند !‌ و یا نقش مادر تامی فی و مشکلی که باهم داشتند چی بود ؟‌ و چند مورد دیگه که به نظرم فیلم فقط در حد معرفی و سرنخ دادن نشونشون میده و دیگه زیاد بهش نمیپردازه .
گریم و بازی جسیکا چستین بهترین و جذابترین بخش فیلم برای من بود که البته به خاطرش جایزه اسکار گرفت . نقطه مقابل اش جیم ، شوهر تامی فی هست !!
امتیاز IMDB در این تاریخ با حدود چهل هزار رای و ۶.۶ امتیاز ، با کمی ارفاق حتی ، منصفانه هست . ;)

سراسر فیلم یک میمون رو میبینید که رابی ویلیامز هست :))چون خودش گفته خودم رو روی صحنه یک میمون میبینم :)‌!‌ این شخصیت جنجالی مشکلات زیادی در طول زندگیش داشته چندین بار به خاطر اعتیاد به الکل و مواد مخدر به مراکز ترک و بازپروری رفته و از افسردگی و اضطراب همیشه رنج برده و خودش گفته که اختلال دوقطبی داره ، دوره کودکی سختی داشته که همیشه عذابش داده !! با وجود همه اینها ثروتش رو ۳۰۰ میلیون دلار تخمین میزنن . فیلم همه این مشکلات رو به تصویر کشیده و چند تا از آهنگ های تاپ و پر انرژی اش توی فیلم هست :)‌.

برای هم سن و سالهای من بعضی صحنه های فیلم مطمینم غریبه نیست . فکر میکنم برای مخاطب ایرانی این فیلم خیلی خاص باشه .
روایت کندی داره ،‌مخصوصا حدود سه ربع تا یک ساعت اول ولی امتیاز بالایی که گرفته حقش هست .
چیز بیشتری نمیشه گفت تا لذت تماشای فیلم کم نشه .

امیلی و شخصیت های فیلم همگی خلاقانه و طنزگونه ما رو وارد دنیایی میکنند که تنهایی ، عشق ، شور زندگی و امید و خوشیهای کوچک زندگی که توی روزمرگی کم رنگ شده یا کلا یادمون رفته رو حس میکنیم .

قبل از دیدن هر فیلمی بهتره تریلر اون فیلم رو ببینیم یا در موردش کمی توی اینترنت بخونیم مخصوصا اگر تم های خاصی میپسندیم . روند فیلم کنده که از قضا نقطه قوت فیلم همینه نه نقطه ضعفش ازین بابت که فیلم به بهترین شکل ممکن با صحنه های دقیق و موسیقی مناسب و زاویه دوربین سعی میکنه حس و حال یک زندگی و یک موقعیت خاص رو قبل از کریسمس توی یک شهر کوچک ایرلند با هوای ابری و سرد زمستانی به ما منتقل کنه
.

یک فیلم حال خوب کن و ساده ولی با پیامی عمیق و امیدبخش که وقتی دل آدم از زمین و زمان میگیره حس خوبی منتقل میکنه .
چند تا فیلم دیگه هم اسم میبرم که اگر دلتون گرفته بود و روزگار بهتون سخت گرفته بود میتونه کمی حالتون رو خوب کنه و حال و هواتون عوض بشه .
Groundhog day 1993
Cinderella man 2005
The pursuit of happyness 2006

سریال با همین اسم سال ۲۰۲۲ محصول شبکه AMC هم پیشنهاد میشه .

فیلم آش شعله قلمکاری هست که از قضا خوشمزه از آب درومده !‌همه چیز توش هست .... اکشن ، هیجان ،‌روابط عاشفانه ،‌ ژانر واقعگرایانه تا اواسط فیلم بعدش تخیلی از نوع کلیشه ای و جنگی و ....

یک سوم پایانی فیلم ، تازه کمی هیجان به فیلم اضافه میشه . یک خبرنگار و همکارش سعی دارند رازهای مربوط به مرگ یک زن رو که کارمند یک شرکت مهم و حساس بوده و به مقامات بلند پایه مملکت وصل بوده و خودکشی به نظر میاد رو برملا و رسانه ای کنند و هر چقدر جلوتر میرن به اسم آدم های با نفوذ و سیاسی میرسند و بفیه داستان که باید ببینید و با کمی حوصله حتما لذت میبرید . به نظرم پایان داستان میتوانست غیر منتظره تر و قوی تر باشه ولی باز هم دیدنی هست با توجه به اینکه فیلم برای سال ۲۰۰۹ هست !!