این سریال نگاهی طنز به مشکلات و مصائب والدین دارد ...
این سریال بر پایه ی داستان واقعی تجسس درباره ی یک پرونده ی تجاوز گروهی خشن در هند ساخته شده است. این پرونده بسیار تاثیر گذار بود و باعث شد قوانین سفت و سخت تری وضع شوند تا در این کشور در حال توسعه، بالاخره صدای قربانیان نیز شنیده شود.
داستان سریال درباره دختر جوانی است که از بروکلین به شهر کوچک پدرش برگشته، او در طول اقامتش در آنجا، با دنبال کردن حقیقت، به پرونده راکد و بی جوابی بر میخورد که همه، حتی پدرش، سعی دارند دفناش کنند ...
این سریال که با الهام از حوادث واقعی است، درباره چندین نفر می باشد، زنی که در حال فرار از دست یک فرقه است، یک پناهنده که به همراه خانواده خود در حال فرار است، پدری که در یک کار بیهوده به دام افتاده است و یک بوروکرات که در آستانه یک رسوایی ملی است، زندگی خود را در یک بازداشتگاه مهاجران پیدا می کند ...
داستان سریال درباره سه نفر از جادوگران می باشد که برای تبدیل شدن به سلاح های قدرتمند برای ارتش آمریکا آموزش داده می شوند ...
با کمک پدر و مادربزرگش، "نورا لوم" وارد دوران بزرگسالی می شود در شهر فلوشینینگ، نیویورک در کنار پسر عموی خود
داستان سریال درباره یک بازپرس است که برای حل مساله مرگ خواهرش که در یک بمب گذاری کشته شده به شهری کوچک می رود اما چیزی نمی گذرد که متوجه یک سیستم فاسد می شود و
این کمدی جدید در یک استودیو بهبود بازی های کامپیوتری ساخته شده و در مورد جزئیات شرایط بشر، از طریق راه های خنده دار و نو آورانه، تحقیق می کند ..
سه خواهر و برادر بعد از کشته شدن پدرشان، به خانه اجدادی خود باز می گردند و در آن جا کلید هایی جادویی پیدا می کنند که به آن ها قدرت ها و توانایی های خاصی می دهد. یک موجود شیطانی به دنبال یافتن این کلید ها و استفاده از قدرت های آن هاست. آن ها باید با استفاده از این کلید ها در مقابل این موجود شیطانی ایستادگی کنند.
به نظر می رسد یک شهر کوچک نروژی که زمستان های گرم و ریزگردهای خشن را تجربه می کند به سمت "راگناروک" (نبرد نهایی بین خدایان و قدرت های شر) دیگری هدایت می شود، مگر اینکه کسی به موقع مداخله کند