پسر جوانی که در حومه شهر بریزبن دهه 1980 بزرگ میشود، با واقعیتهای سخت زندگی - و خطراتی که خانوادهاش را تهدید میکند، روبرو میشود.
خانه سرگرمی بزرگ عمه دونا، بینندگان را به یک ماجراجویی پوچ در زندگی روزمرهشان میبرد.
در سال 1995، ایزابل بیکر هفده ساله به قتل رسید. این جنایت شهر کوچک اشفورد را شوکه کرد و جامعه جزیره ایزابل در دریای جنوبی استرالیا را ویران کرد. پرونده هرگز حل نشد، قاتل هرگز پیدا نشد. در سال 2020، باز شدن یک کپسول زمان رازی را کشف می کند که کارآگاه پرونده سرد جیمز کورمک (فیمل) را در ردیابی قاتل قرار می دهد.
این سریال درباره یک زن بریتانیایی و همسرش است که پس از خیانت ازدواج آنها ، در استرالیا به دنبال شروع جدیدی بودند. آنها یک پرستار بچه محلی محلی را استخدام می کنند که به اندازه ظاهرش بی گناه نیست و عواقب مهلکی دارد.
هنگامی که مرد خانواده نیک برور در یک جنایت با یک پیچ و تاب آنلاین شوم ربوده می شود ، نزدیکترین افراد به دنبال مسابقه هستند تا دریابند چه کسی و چرا پشت آن است.
ری یک مرد با شغلی خطرناک و پر چالش هست اما همچنان باید وظایف اجتماعی و خانوادگی خودش را نیز انجام دهد...
ربوده شدن یک بچه باعث شروع یک زنجیره پیچیده از اتفاقات میشود که روابط را درگیر بحران میکند.
دنی رند، یکی از اهالی متمول شهر نیویورک است که در کودکی به همراه والدینش به کشور تبت سفر میکند. اما قبل از رسیدن به مقصد، هواپیمای آنها سقوط میکند و والدین او جان خود را در این سانحه از دست میدهند. دنی توسط اهالی کان لان نجات داده میشود و آنها فنون کونگ فو را به او می آموزند و در نهایت بخاطر توانایی هایش ملقب به "آیرون فیست" (مشت آهنین) میشود. پس از رسیدن به دوران جوانی و بلوغ، دنی به شهر نیویورک بازمیگردد و سعی میکند شهر را به روش خودش از جرم و جنایت پاکسازی کند...
داستان این سریال در مورد جراح قلبی می باشد که زندگی اش رو به تباهی می رود بطوری که او انتظارش را ندارد. حالا او از یک جراح معروف به دکتری معمولی در شهری کوچک تبدیل می شود…
"لوک کیج" که در محله هارلم نیویورک بزرگ شده و به علت عضویت در باند تبهکاری Rivals بیشتر دوران نوجوانیش را در راه ورود به دارالتادیب و خروج از آن گذرانده است,پس از آنکه از تاثیرات منفی عملکردش بر زندگی اطرافیانش آگاه می شود سعی می کند با حفظ رابطه نزدیک با دوستان خلافکارش زندگی جدیدی را آغاز نماید.اما یکی از دوستان سابقش که Luke را مسئول شکست در زندگی عشقیش می داند با قرار دادن مواد مخدر در آپارتمانش و تماس با پلیس او را روانه زندان می کند.اما تیره روزی های او در زندان پایان نمی یابد بنابراین او برای بهبود شرایطش در دوران حبس در ازای امتیازاتی می پذیرد که به صورت داوطلبانه در آزمایشاتی که هدف آن ایجاد نسل جدیدی از ابرسربازها می باشد شرکت نماید و ...