#187
یک ناوگان فراری از آخرین بقایای بشریت از Cylon های تعقیب کننده فرار می کنند و همزمان به دنبال خانه واقعی خود یعنی زمین می گردند.
داستانی در مورد دا جونگ 18 ساله ای که در نوجوانی مزرعه ماری جوانا را کشف کرد و دوستانش که ناامیدانه به دنبال زندگی گمشده و معمولی خود هستند. درام انسانی درباره بزرگ شدن، تجربه عشق و زخمها، زمانی که دا یونگ که توسط والدینش برای حمل مواد مخدر استفاده میشد، با یون تاک، مردی روستایی و دوستانش در روستا آشنا میشود.
فردی و بهترین دوست حادثهخیزش وظایف خود را بهعنوان مبارز جهانی با جرم و جنایت و چالشهای معمول نوجوانی متعادل میکنند.
گزارشگر ریموند "ری" تریل در حال بررسی گروهی از دانشمندان دولتی است که در حال توسعه سلاحی با استفاده از نور هستند، زمانی که او با یک "بمب نور ژنتیکی" مورد حمله قرار می گیرد که در نهایت به او قدرت های فوق العاده مبتنی بر نور می دهد.
قهرمان داستان، باکی هانما، با تمرکز شدید تمرین می کند تا آنقدر قوی شود که از پدرش، یوجیرو هانما، قوی ترین مبارز جهان، پیشی بگیرد.
یک جاسوس برای انجام یک ماموریت مخفی، ازدواج می کند و یتیمی را به فرزندی می پذیرد. همسر و دختر او نیز اسرار خود را دارند و هر سه نفر باید برای حفظ خانواده خود تلاش کنند.
یک روز، یک گیمر بازی های ویدئویی انجام داد تا اینکه به خواب رفت ... و وقتی از خواب بیدار شد، خود را در دنیای بازی یافت - به عنوان یک اسکلت! آرک که به سلاحها و زرههای قدرتمند آواتار خود مجهز است، اما با ظاهر اسکلتی ترسناک خود گیر کرده است، باید جایی برای خود در این سرزمین جدید و خارقالعاده پیدا کند. تمام امیدهای او برای یک زندگی آرام زمانی از بین می رود که او با یک جنگجوی الف زیبا برخورد می کند و او را در سفری پر از درگیری و ماجراجویی قرار می دهد.
در زندگی گذشته خود، او به عنوان شیطان لرد وارواتوس، یک کاربر جادوگر و فرمانروای قدرتمند شناخته می شد. اما او پس از از دست دادن دوستان و عزیزانش در طول به قدرت رسیدنش تنها بود، بنابراین در لحظات مرگش، وارواتوس طلسم تناسخ را انجام داد تا شانس دوباره ای برای داشتن یک مرد معمولی داشته باشد. در ابتدا به نظر می رسد که این کار نتیجه خواهد داد - او هزاران سال بعد به عنوان روستایی آرد دوباره متولد شده است. متأسفانه برای او، خاطراتش هنوز دست نخورده هستند و او نمی داند که در طول زمانی که گذرانده است چقدر از دست رفته است، و به نظر می رسد که این به قیمت زندگی عادی او تمام می شود.
پس از نجات جهان، قوی ترین قهرمان لئو تبدیل به فردی شد که در دنیای صلح آمیز انسان ها تحت تعقیب نیست. او بیش از حد قوی بود. او که در تبعید به سر می برد، به دنبال شغلی در ارتش شیطان پادشاه می گردد، ارتشی که شکست داده بود و نیاز به بازسازی دارد. ارتش مشکلات زیادی داشت: کار زیاد، مشکلات مالی و غیره. لئو با استفاده از قدرت خود شروع به بهبود اوضاع می کند. لئو دوباره با اکیدنا روبرو می شود و از او می پرسد که چرا به دنیای انسان ها حمله کرده است. ماجرای غیرمنتظره ای بود...!
تلاش یک نفره برای رسیدن به رویای آمریکایی.