در سدهی پانزدهم میلادی، شعلههای کمفروغ اکتشافات عصر رنسانس، به تازگی در پهنهی اروپا زبانه میکشند. با این وجود، در همین دوران، آنانی که گام در وادی نوآوری و کشف مینهند، به جرم بدعتگذاری و کفر، به کام آتش سپرده میشوند. در سرزمین لهستان، کودکی اعجوبه به نام رافال، امید میرود تا در آیندهای نزدیک، به یکی از نوابغ علم الهیات بدل گردد. اما سرنوشت، مسیر دیگری برای او رقم میزند؛ دیدار با مردی مرموز، رافال را به راهی رهنمون میسازد که فرجام آن، دستیابی به حقیقتی بدعتآمیز و ارتدادی است.
مت مرداک، یک وکیل نابینا با تواناییهای بالا از طریق شرکت حقوقی شلوغ خود برای عدالت میجنگد، در حالی که رئیس سابق اوباش، ویلسون فیسک، تلاشهای سیاسی خود را در نیویورک دنبال میکند. هنگامی که هویت گذشته آنها شروع به ظهور می کند، هر دو مرد خود را در مسیری اجتناب ناپذیر می بینند.
یک هکر ماهر برای فرار از خطر، صندوق عظیم 2 تریلیون وون را می دزدد و یک بازی فریبکاری و قدرت را آغاز می کند.
بیونگ مون، دبیرستان خصوصی برتر کره، مملو از فساد است، جایی که جایگاه و موفقیت بیشترین اهمیت را دارد. Hae-Sung، یک مامور ارشد NIS، مخفیانه به Byungmoon می رود تا طلای پنهان امپراتور Gojong را پیدا کند و حقیقت ناپدید شدن پدرش را کشف کند. سرد و حساب شده، مدرسه را به عنوان یک مانع می بیند - تا زمانی که با دانش آموزان و یک دوست قبلی ارتباط برقرار کند و تبدیل به یک قهرمان بی میل شود. بین وظیفه و پیوندهای تازه یافته، آیا او هنوز می تواند ماموریت خود را به پایان برساند؟
سولگی در مدرسه قدیمی و حومهنشین خود، نفر اول بود. اما حالا، پس از رفتن به دبیرستان دخترانه مشهور چائهوا در سئول، باید در رقابتی سخت و در عین حال دوستانه با رقیب ثروتمند و بااستعدادش، جهیی، شرکت کند.
خانواده ای به یک خانه هوشمند قدیمی نقل مکان می کنند و متوجه می شوند که این خانه تحت کنترل یک دستیار مجازی است
جه یون (پارک جونگ مین) که دیر به خدمت سربازی رفته بود، با دوست دخترش یونگ جو (جیسو)، به دلیل سوء تفاهم های پیش آمده، از طریق تلفن از هم جدا میشوند. ناگهان، شیوع زامبیها جهان را در بر میگیرد. وضعیت اضطراری ملی اعلام شده و یک هواپیما در مرکز شهر سقوط میکند. جه یون و گروهش در بالای یک آسمانخراش در سئول محبوس میشوند. یونگ جو، با به خطر انداختن جان خود، در خیابانهای مملو از زامبی به دنبال او میگردد. آیا عشق آنها قادر خواهد بود از این آخرالزمان جان سالم به در ببرد؟
تارو ساکاموتو (Taro Sakamoto)، که یه روزی بهترین آدمکش دنیا بود، به خاطر عشق کارشو ول کرد. اما وقتی گذشتهاش دوباره پیداش میشه، میره تو دل مبارزه تا از خونوادهای که عاشقشونه مراقبت کنه.
افراد به ندرت تغییر می کنند، اما این لزوما به این معنی نیست که آنها هرگز نمی توانند تغییر کنند. "یون گا مین" پسری که آرزو دارد خوب درس بخواند اما فقط با استعداد مبارزه به دنیا آمده است، در دبیرستان فنی بدنام یوسونگ که به عنوان بدترین مدرسه جهان نیز شناخته می شود، فرود می آید. گا مین با تشکیل یک "گروه مطالعه" تلاش می کند تا وارد دانشگاه شود و تلاش خونین (واقعی) خود را که هیچ کس پیش بینی نمی کرد را نشان می دهد. این داستانی است، شعاری برای کسانی که مدام خود را زیر سوال می برند تا به جای یافتن پاسخ های سرراست، وضعیت بهتری داشته باشند. آفرین به همه 1% پایین!
تا آنجایی که ماجراجویی پیش میرود، حمایت از مهمانی شما یک کار بیشکر است – حتی اگر شما فقط یک جادوگر قرمز پست مانند یوکه فلدیو باشید. بنابراین، هنگامی که او از حزب درجه یک خود از کل سوراخ ها خسته می شود، آنها را برای برخی از دانشجویان سابق - سه نفر از دخترانی که فقط شرکت او را دوست دارند - رها می کند. مسئله این است که برای فتح بزرگترین سیاه چال جهان و رسیدن به رویای خود، او باید یکی دو چیز را به این عزیزان بیاموزد ... و ممکن است یاد بگیرد که پتانسیل بیشتری در درون او (و آنها) وجود دارد که قبلاً می دانست.