تقریباً سه ماه از ناپدید شدن ملیسا کندی شانزده ساله میگذرد و شهر ریجدیل در حال از هم پاشیدن است. سیلویا پاتر شانزده ساله، مسئول آپاراتخانه سینمای قدیمی شهر، عمیقاً میخواهد عاشق شود. درست مثل فیلمها. اما آیا هیچ پسری میتواند به اندازه مرد ایده آل او در فیلمها باشد؟ حتی عشق یکطرفه هری، بهترین دوستش (که از کلاس پنجم عاشق او بوده) نیز نتوانسته...
"ایمی" و "لو" مادر خود را در تصادف رانندگی از دست داده اند، اکنون آنها با پدر بزرگشان زندگی میکنند و از طریق رسیدگی به اسب ها و محبت به آنها خاطرات مادرشان را زنده نگه میدارند و ...