گروه موسیقی محبوب تکنوبویز پس از بیست سال برای احیای دوران طلایی خود تلاش میکند. اما با تغییرات زیاد در صنعت موسیقی و رقابت با گروههای جدید، آینده این گروه نامعلوم است. علاوه بر این، خواننده اصلی گروه نیز دلیلی پنهان برای بازگشت دارد.
زکی که یک دزد بانک است به تازگی از زندان آزاد شده و میخواهد پولهای دزدیدهشده را که قبل از رفتن به زندان توسط همدست خرفتش دفن شده بودند، پس بگیرد. اما وقتی به محل میرسند، متوجه میشوند که دبیرستان فریدا کالو روی پولها یک سالن ورزشی ساخته است. زکی تصمیم میگیرد به عنوان یک معلم جایگزین در آن دبیرستان شغل بگیرد که هیچ معلمی نمیتواند در آنجا بماند...