این هالیوود چه ها که نمیکنه با قهرمان پردازی برای قصه های واقعی
اون وقت ما چه میکنیم؟
خلبانی که شاهکار انجام میده و با چرخ های بسته یک هواپیما و جان مسافرانش رو نجات میده رو میندایم بیرون که چرا نجاتشون دادی و شاهکار کردی
راستش نا امید کننده است
فیلم بی منطقه توی ارتباط گیری دو شخصیت اصلی بی منطقه
مثلا چی شد که با دیدن یک پسر بچه در حال بازی ویدئویی در قلب یک کسی که شغلش آدم کشیه انقلاب شد؟
فیلم یجوری بر خورد میکنه انگار طرف ما همینجوری از توی پیاده رو اومده چون به نون شب محتاج بوده شده قاتل باباجان طرف قاتل بزرگ شده شغلش آدم کشیه نویسنده محترم کمی منطق داشته باش
یک سریال رواشناختی جنایی فوق العاده نمیدونم در رابطه باهاش چی بنویسم
اینکه ما حق داریم مثل خود قاتلین باهاشون برخورد کنیم؟
آیا واقعا هدف وسیله رو توجیه میکنه؟
ببینیدش ولی سعی کنید در کنارش مطالب فلسفی رواشناختی رو هم مکمل قرار بدید چون اینجور فیلم و سریال ها بهانه خوبی هستن برای زیاد شدن علم انسان
البته شخصا خاطره انگیز ترین سریاله برام چون آخرین سریالی بود که توی خانه دوران کودکیم دیدم یادش بخیر کاش هنوزم جبر روزگار اجازه میداد تا اونجا زندگی کنم بازهم فیلم و سریال های زیبا تماشا کنم ولی چه میشه کرد هر دورانی یک روز به پایان میرسه و فقط خاطرات تلخ و شیرین باقی میمونه
ببخشید وقتتون رو گرفتم
خطر اسپویل
نمیدانم سریال غریبی بود حسی دوگانه دارم ولی دلم از گور به گور شدن مستر هیکی خیلی خونک شد
اگر میخواین بفهمین که انسان ها در شرایط سخت چه عکس العمل های وحشتناکی نشون میدن حتما این سریال رو ببینین کلا این تئوری که انسان ها در اوضای بد و سخت حقیقت واقعی خودشون رو نشون میدن کاملا درسته و این سریال خوب نشونش داده که بعضی وقت ها چه هیولایی بد صورتی در جودِ بعضی از انسان ها نهفته است
فیلم کلا روایت دیگری از اکسودوس است (مهاجرت قوم یهود از دست فرعون به رهبری حضرت موسی علیه السلام) در این اکسودوس میمون ها سفری رو به طرف سرزمین موعودشون شروع میکنن ولی در این راه سرهنگ (فرعون) و سربازانش مانع میشند و میمون ها راه فرار رو انتخاب میکنن و سزار (حضرت موسی علیه السلام) وظیفه اش رو به عنوان یک رهبر با جانش انجام میدهد
استفاده از بهمن به جای آب و دریا عالی و انتخاب هوشمندانه ای بود برای دفن سربازان
اون وقت ما چه میکنیم؟
خلبانی که شاهکار انجام میده و با چرخ های بسته یک هواپیما و جان مسافرانش رو نجات میده رو میندایم بیرون که چرا نجاتشون دادی و شاهکار کردی
ارزش یکبار دیدن رو داره
فیلم بی منطقه توی ارتباط گیری دو شخصیت اصلی بی منطقه
مثلا چی شد که با دیدن یک پسر بچه در حال بازی ویدئویی در قلب یک کسی که شغلش آدم کشیه انقلاب شد؟
فیلم یجوری بر خورد میکنه انگار طرف ما همینجوری از توی پیاده رو اومده چون به نون شب محتاج بوده شده قاتل باباجان طرف قاتل بزرگ شده شغلش آدم کشیه نویسنده محترم کمی منطق داشته باش
برید دنباله فیلم های بهتر و اجازه بدید اینجور فیلم ها خاک نوش جون کنن
اینکه ما حق داریم مثل خود قاتلین باهاشون برخورد کنیم؟
آیا واقعا هدف وسیله رو توجیه میکنه؟
ببینیدش ولی سعی کنید در کنارش مطالب فلسفی رواشناختی رو هم مکمل قرار بدید چون اینجور فیلم و سریال ها بهانه خوبی هستن برای زیاد شدن علم انسان
البته شخصا خاطره انگیز ترین سریاله برام چون آخرین سریالی بود که توی خانه دوران کودکیم دیدم یادش بخیر کاش هنوزم جبر روزگار اجازه میداد تا اونجا زندگی کنم بازهم فیلم و سریال های زیبا تماشا کنم ولی چه میشه کرد هر دورانی یک روز به پایان میرسه و فقط خاطرات تلخ و شیرین باقی میمونه
ببخشید وقتتون رو گرفتم
نمیدانم سریال غریبی بود حسی دوگانه دارم ولی دلم از گور به گور شدن مستر هیکی خیلی خونک شد
اگر میخواین بفهمین که انسان ها در شرایط سخت چه عکس العمل های وحشتناکی نشون میدن حتما این سریال رو ببینین کلا این تئوری که انسان ها در اوضای بد و سخت حقیقت واقعی خودشون رو نشون میدن کاملا درسته و این سریال خوب نشونش داده که بعضی وقت ها چه هیولایی بد صورتی در جودِ بعضی از انسان ها نهفته است
استفاده از بهمن به جای آب و دریا عالی و انتخاب هوشمندانه ای بود برای دفن سربازان
زیاد دوستش ندارم ولی به حس و حالش بسیار احترام میگذارم