داتون ها در اوایل قرن بیستم با مجموعه جدیدی از چالش ها روبرو شدند، از جمله ظهور گسترش غرب، ممنوعیت و رکود بزرگ.
دنجی رویای ساده ای برای داشتن یک زندگی شاد و آرام دارد و با دختری که دوستش دارد وقت می گذراند. با این حال، این بسیار دور از واقعیت است، زیرا دنجی توسط یاکوزا مجبور به کشتن شیاطین می شود تا بدهی های خردکننده خود را بپردازد. با استفاده از شیطان حیوان خانگی خود پوچیتا به عنوان یک سلاح، او آماده است تا برای کمی پول نقد هر کاری انجام دهد.
پس از فروپاشی دیوار برلین، یک قاتل جاسوس سابق آزاد می شود و دست به یک ماجراجویی انتقام جویانه علیه افرادی می زند که برای خیانت به او توطئه کردند.
بوش فصل بعدی حرفه خود را آغاز می کند و متوجه می شود که با دشمن سابق خود، هانی چندلر کار می کند.
یومی (Kim Go Eun) یک کارمند معمولی است. داستان اغلب بین زندگی واقعی یومی و درون ذهن او جایی که سلول ها مشغول فعالیتند، در جریان است. هر کدام از سلول ها نشان دهنده احساسات مختلف مانند عشق، خشونت، عقلانیت، خوب و بد است…
این سریال داستان افرادی را نشان میدهد که احساس می کنند در طول زندگی خود دستاورد و موفقیت خاصی نداشته اند و از اینکه به جایی نرسند در هراس اند…
ماجراهای هتلی واقع در یک استراحتگاه گرمسیری و بهره برداری های مختلف از مهمانان و کارمندان در طول یک هفته.
لیم جو گیونگ ( Moon Ga Young ) دختر دبیرستانیست که نسبت به همه چیز خوش بین و مثبت است به جز ظاهر خود! او از اینکه در فضای عمومی بدون آرایش دیده شود متنفر است ، اما خوشبختانه با کمک کمی از آموزش های ویدئویی اینترنتی ، به یک متخصص آرایش خودآموز تبدیل شده است. آنچه او به صورت آنلاین آموخته است زندگیش را متحول کرده است و در مدرسه ، به عنوان یکی از زیباترین دختران کلاس شناخته می شود. از طرفی لی سو هو ( Cha Eun Woo ) که در همان مدرسه درس میخواند تنها شخصیست که چهره بدون آرایش جو گیونگ را دیده است ، لی سو هو دانش آموزی درجه یک و با مهارت در بسکتبال، فردی جذاب و کراش بسیاری از همکلاسی هایش است اما رازهایی دارد که بخاطر آن ها از مورد توجه قرار گرفتن دوری میکند تا اینکه…
این سریال داستان "ماریانا" و "کانل" با پیشینه های مختلف است که در شهری کوچک در ایرلند زندگی می کنند، همانطور که وارد یک رابطه عاشقانه با هم می شوند روابط همدیگر را نظاره می کنند ...
پارک سائه روی (پارک سئو جون)، جوانیست که در در روز اول مدرسه، همکلاسی خود جانگ گئون وون (اهن بو هیونگ) را که درحال قلدری برای دیگر دانش آموزان بود، کتک میزند. از طرفی مدیر همان مدرسه و رئیس رستورانی که پدر پارک سائه روی در آن کار میکند، پدر جانگ گئون وون است. او از پارک سائه روی میخواهد از پسرش عذرخواهی کند اما او قبول نمی کند به همین خاطر او را از مدرسه و پدرش را از رستوران اخراج می کند. کمی بعد پدر پارک سائه روی در تصادفی با جانگ گئون وون کشته می شود و پارک سائه روی نیز از روی عصبانیت جانگ گئون وون رو کتک میزند و کمی بعد دستگیر شده به زندان می افتد. بعد از آزاد شدن از زندان پارک سائه روی تصمیم میگیرد از خانواده جانگ، با راه اندازی رستوران خودش در ایتوان سئول، انتقام بگیرد …