فیلم در آینده ای نزدیک جریان دارد، جائی که علم ثابت کرده زندگی پس از مرگ وجود دارد. تعداد بیشماری از مردم دست به خودکشی میزنند تا زندگیشان را از نو شروع کنند و...
این فیلم داستان مرد عقب مانده ای را روایت می کند که با برادر بزرگترش زندگی می کند و در کارهای خانه نیز به او کمک بسیاری می کند. اما زمانی که برادرش اعلام می کند قصد ازدواج با دختری را دارد، زندگی او دچار مشکلات فراوانی می شود...
«تام» یک سال بعد از آشنایی با «وایولت» به او درخواست ازدواج می دهد، اما اتفاقاتی غیر منتظره باعث می شود دوران نامزدی آن دو بیش از حدی که فکرش را می کردند طول بکشد…
مدت زیادی است که ماپت ها دیگر خودشان را نشان نداده اند، چیزی در حدود ۲۰ الی ۳۰ سال، و حالا در سال ۲۰۱۱ آنها دوباره بازگشته اند تا یک داستان جالب را برای طرفدارانشان به تصویر بکشند. داستان بدین شکل است که ماپت ها دوباره نمایشی ترتیب میدهند تا بدین وسیله سالن نمایشی که متعلق به آنهاست را از چنگال فردی که برای تصاحب آن دندان تیز کرده، نجات دهند و...
داستان درباره دو متخصص به نامهای «دیلان» و «جیمی» است که به دلیل مشغله فرصتی برای یافتن دوست و همراه ندارند. آنها توافق می کنند که ارتباط نزدیک و بی قید و شرطی داشته باشند...
کامرون دیاز در این فیلم نقش یک معلم بی ادب، دائم المست و وقیح با نام الیزابت را بازی می کند که به دنبال این است که هر چه زودتر با نامزد پولدار خود عروسی کند و از شغل شریف معلمی و سر و کله زدن با بچه های مدرسه راحت شود! اما نامزدش او را ول می کند و او اکنون به دنبال یافتن یک فرد پولدار دیگر است. الیزابت برای رسیدن به این هدف خود، حاضر است هر کاری بکندد. حتی حاضر است تا بدن خود را برای هر چه بیشتر جذاب شدن، به تیغ جراحان زیبایی نیز بسپارد!
سفرهای گالیوِر با عنوان کامل «سفرهایی به برخی ممالک دور افتادهٔ جهان در چهار بخش. نوشتهٔ لموئل گالیور، نخست در نقش پزشک کشتی و سپس به عنوان ناخدا» داستانی تخیلی نوشتهٔ جاناتان سویفت به زبان انگلیسی است. این فیلم نیز برگرفته از کتاب معروف به همین نام است که سفرهای چهارگانه گالیور به لیلیپوت ، برابدینگنگ ، لاپوتا و بلنیبری و سرزمین هویهنمها را به تصویر می کشد
یک دزد حرفهای برای عملی شدن طرح بزرگش از سه دختر بچه یتیم، بعنوان طعمه استفاده می کند. اما بعد از مدتی می فهمد که عمیقا به آنها وابسته شده و آنها باعث تحول زندگیاش شدهاند.
پیتر بعد از هشت ماه تصمیم به ازدواج با دوست دخترش میگیرد ولی در این میان مشکل مهم این است که پیتر هیچ دوست صمیمی برای خود ندارد که بتواند به عنوان ساقدوش پیتر را همراهی کند! به همین دلیل پیتر دست به کار شده و در اینترنت و … شروع به گشتن کرده و در این میان با مردهای مختلفی قرار میگذارد تا در نهایت بتواند یکی از آنها رابه عنوان ساقدوش انتخاب کند ولی …
آهنگ سازي به نام »پيتر« (سيگل) براي فراموش کردن غم جدايي از ستاره ي تلويزيوني، »سارا مارشال« (بل) به هاوايي مي رود. اما از بخت بد »سارا« نيز با دوست جديدش، ستاره ي راک، »آلدوس« (برند) در همان استراحتگاه مورد نظر او اقامت دارد. در اين جا تنها اميد »پيتر« متصدي پذيرش استراحتگاه، دختري به نام »ريچل« (کونيس) است که توجهش به او جلب مي شود.
«آلیسون اسکات» بعد از ترفیع گرفتن در شغلش، همراه خواهر بزرگترش در یک کلوب جشن می گیرند. در آنجا آلیسون با مردی بنام «بن استون» آشنا میشود و وقتی که مشغول صحبتند، خواهر آلیسون که کاری برایش پیش آمده آنجا را ترک می کند. اما آلیسون و بن با هم می مانند، و در حالت مستی، تمام شب را به خوش گذرانی می پردازند. هشت هفته بعد آلیسون می فهمد که...
یک درمانگر غمگین شروع به گفتن دقیقاً به مشتریان خود می کند که چه فکر می کند. او با نادیده گرفتن آموزش و اخلاق خود، متوجه می شود که تغییرات بزرگی در زندگی مردم ایجاد می کند - از جمله زندگی خودش.
داستان در سال 2030 شروع میشود. تد میانسال تصمیم میگیره برای بچه هاش داستان آشنایی با مادرشون رو بگه. داستانی طولانی که پر از اتفاقات و صحنه های خنده داری است که تد و دوستان صمیمیش به وجود آورده بودند…
داستان سریال در شهرهای فیلادلفیا و پنسیلوانیا رخ می دهد و درباره گروهی از افراد عادی جامعه است که بطور اتفاقی با معمای پنهان پشت زندگی هر شخص دیگر برمی خورند