این فیلم در مورد زنی به نام مککی است که پس از از دست دادن شغلش، به جای آشپزی که خانوادهاش پیشنهاد میکنند، به کلاس بازیگری میرود و در آنجا عاشق همبازی خود میشود.
شو کیائو، مدرس دانشگاهی سی ساله، در آستانه ازدواج با نامزدش، هو، بانکداری موفق، قرار دارد. آینده او از پیش رقم خورده است. اما در جریان یک برنامه پژوهشی در پراگ، شو با فن، کارگردان تئاتر، ملاقات میکند.
کاترینا و دوستانش با شاهزاده جوانی روبرو میشوند که فقط کاترینا میداند او قهرمانی از یک بازی ویدیویی با آیندهای شوم است. آیا او میتواند او را نجات دهد؟
زوجی متاهل که قصد داشتند از یکدیگر جدا شوند، در یک حادثه دچار فراموشی می شوند. آنها دیگر هیچ خاطره ای از یکدیگر یا زندگی مشترکشان ندارند. با این حال، آنها دوباره عاشق یکدیگر می شوند. خانواده های آنها که از این موضوع مطلع می شوند، سعی می کنند حافظه آنها را بازگردانند تا طلاق آنها نهایی شود.
داستان این فیلم در هندوستان دهه بیست میلادی رخ میدهد و درباره پسری جوان است که با یک اسب پرشور دوست میشود. در این دوران پرآشوب، تلاش این پسر برای رام کردن اسب و سوار شدن بر آن، او را به مبارزات مردم کشورش برای استقلال پیوند میدهد.
"آن"، یک معلم یوگا است که در تلاش برای یافتن آرامش درونی است. با این حال، او با چالشهای زیادی روبهرو است: یک خانواده پر سر و صدا و پر انرژی، زندگی عشقی ناموفق و ناتوانی در رد کردن درخواستهای دیگران که او را مجبور میکند همیشه درگیر حل مشکلات دیگران باشد.
جانی، مکانیک اهل فیلادلفیا، ناگهان درمییابد که پدر گمشدهاش یک دوک است. این خبر او را سخت شگفتزده میکند. اما دوک، آنگونه که جانی تصور میکرد، نیست و همچنین احساسات رو به رشد جانی نسبت به پرودنس، مشاور دوک، نیز برخلاف انتظار اوست.
مردی متخصص در دهلی، در یک رابطهی عشقی پیچیده گرفتار میشود. معشوقهی قدیمیاش درست زمانی از راه میرسد که او کمکم عاشق فرد دیگری شده است. این اتفاق، باعث مجموعهای از سوءتفاهمهای کمدی میشود.
جوآن دیگر عاشق ویکتور نیست، اما احساس میکند که با او صادق نیست و این او را آزار میدهد. آلیس، بهترین دوستش، به او اطمینان میدهد: خودش هم نسبت به شریک زندگیاش، اریک، احساس شور و اشتیاق ندارد،پس از آنکه جوآن ویکتور را ترک میکند و ویکتور ناپدید میشود، زندگی آنان دستخوش تحولات ناگوار میگردد...
تاکاگی، پس از گذراندن دوران نوجوانی، این بار به عنوان مربی به مدرسه متوسطه سابق خود بازمیگردد. او در آنجا با نیشیکاتا، همکلاسی شیطان و بازیگوشی که زمانی او را دست میانداخت و اکنون معلم ورزش شده است، مجدداً برخورد میکند...
در دوران دبیرستان، ژو شیائوچی در همان نگاه اول عاشق یونگچی شد، اما او مخفیانه مراقبش بود و دختر بدون خداحافظی رفت. حالا 15 سال از آن زمان می گذرد و او هنوز هم دلتنگ اوست ...
داستان در مورد یک زن افسر زیردریایی و مرد مهماندار هواپیما است. آنها در یک توقف بین پروازی با هم آشنا میشوند، اما رابطهشان خیلی زود قطع میشود. مرد، علیرغم شرایط و موقعیت نظامی، به زن علاقه دارد و او را دنبال میکند...
فردی سرشناس و ثروتمند در دهلی، برای حفظ موقعیت اجتماعی خود، دانشجویی از طبقه متوسط را به عنوان دوست پسرش استخدام میکند. این نمایش ساختگی، هنگامی که احساسات واقعی میان آنها پدیدار میشود، پیچیده میگردد.
پیا، یک عکاس جوان، مطلع میشود که در پنج ملاقات آینده، عشق واقعی را پیدا خواهد کرد. با نزدیک شدن به عروسی خواهرش و تلاش خانوادهاش برای یافتن همسر برای او، ناگهان نامزد سابقش باز میگردد و همه چیز را به هم میریزد.