سازندگان سینما تصمیم گرفتهاند تا انیمیشن کلاسیک دیزنی، "سفیدبرفی و هفت کوتوله" که در سال ۱۹۳۷ ساخته شده است را با استفاده از بازیگران واقعی به یک فیلم سینمایی تبدیل کنند.داستان فیلم درباره شاهزاده خانمی است که برای نجات پادشاهیاش از دست ملکه بدجنس، با هفت کوتوله همراه میشود.
وقتی یک تهدید باستانی، وایکینگها و اژدهایان را به طور یکسان در جزیره برک به خطر میاندازد، دوستی بین هیکاپ، یک وایکینگ مخترع، و بیدندان، یک اژدهای خشم شب، تبدیل به کلیدی برای هر دو گونه میشود تا آیندهای جدید را با هم رقم بزنند.
گورو، که هم متخصص زنان است و هم از طرفداران پر و پا قرص آیدلها، پس از شنیدن خبر وقفهی کاری ناگهانی اِی، ستارهی محبوبش، دچار شوک عمیقی میشود. او هرگز تصور نمیکند که سرنوشت، پیوندی فراتر از درک و منطق بین او و اِی رقم خواهد زد. این در حالی است که در دنیای آیدلها، دروغ ابزاری قدرتمند به شمار میرود.
دنیس یک متخصص شراب (سوملیه) است که کشف میکند میتواند با قرار دادن پیامی در یک بطری شراب خالی که برای سال خاصی برچسبگذاری شده، زمان حال خود را تغییر دهد. او که دائماً در تلاش برای اصلاح اشتباهات گذشته است، خود را گرفتار این سفرهای زمانی مییابد.
ریون و پینکی، دو دوست صمیمی، تحت فرماندهی ناخدا سابرتوث، دزد دریایی قدرتمند، مشغول کارند. اما کنتس سیبیلا با حمله به کشتی آنها، سرکشتی باارزشی را میدزدد و پینکی را میرباید. این اقدام، بخشی از نقشه او برای به دام انداختن ناخدا سابرتوث و تصرف سرزمین دزدان دریایی است. حال ریون و ناخدا سابرتوث...
مردی که از بیخوابی رنج میبرد، با استفاده از نوارهای "درمان بیخوابی دکتر ساندر"، ناخواسته وارد کابوسهای خودش میشود. او در این رویاهای عجیب و وهمآلود که پر از طنز سیاه است، به نوعی ستاره نمایشهای ذهنی خودش میگردد.
جوبا و کوینسی، زوج ثروتمند بروکلینی که به خیریه اهمیت زیادی میدهند، با چالشی از سوی دوستی روبرو میشوند که نوعدوستی آنها را زیر سوال میبرد. این چالش منجر به پذیرش دعوتی میشود که زندگی آنها را برای همیشه تغییر میدهد.
رنجان، جوان عاشقپیشهای از بنارس، برای ازدواج با تیتلی شغلی دولتی میگیرد، اما با فراموش کردن نذرش به لرد شیوا، گرفتار میشود تا نذرش را ادا کند. این ماجرا، داستانی طنزآمیز از عشق، سرنوشت و نجات را روایت میکند.
آندروچیو، فراری جوانی که از طاعون در اروپا گریخته، برای یافتن درمان به «روستای جادوگران»، تریورا، میرود. در این سفر، همراهی مرموز او را در دنیایی که مرز میان واقعیت و کابوس در آن نامشخص است، راهنمایی میکند.
کاترینا و دوستانش با شاهزاده جوانی روبرو میشوند که فقط کاترینا میداند او قهرمانی از یک بازی ویدیویی با آیندهای شوم است. آیا او میتواند او را نجات دهد؟
ویلی ۱۰ ساله همیشه رویای ابرقهرمان شدن و دستگیری مجرمان در کنار پدر پلیسش را در سر داشته است. با این حال، رویای او با تولد برادر کوچکش، چارلی، نقش بر آب میشود. نه تنها تمام توجهات به سمت این کوچولوی تازه وارد جلب میشود، بلکه ویلی متوجه میشود که چارلی قدرتهای ماورایی دارد.