اطلاعیه
کاربر عزیز
درخواست فیلم و سریال باز شد. از پنل کاربری یا منو بالا درخواست خود را ارسال کنید.
آدرس جدید کانال تلگرام ما: @nightmovie_c
میباشد. لطفا به منظور اطلاع از آخرین اخبار و جدیدترین فیلمها و سریالها به آن منتقل شوید.
همچنین از این به بعد آدرسهای اختصاصی در صورت فیلتر شدن، در بات تلگرامی ما به شما به صورت شخصی ارسال میشود. لطفا از طریق
از طریق این لینک، اکانت خود را به تلگرام متصل کنید.
به منظور رفاه حال شما، کد تخفیف پاییزی
paeez
به مدت چند روز فعال شده است. لطفا نستب به خرید اقدام کنید.
مدیریت نایت مووی
افسانه میگوید که مدتها پیش، طبیعت در اطراف دریاچه در هماهنگی کامل شکوفا بود، تا اینکه شرارت از راه رسید. انسانها که با تمایلات تاریک کور شده بودند، ترس، نفرت و مرگ را به ارمغان آوردند. ماهیگیران آن را 'لا میرینگوآ' (La Miringua) صدا میکنند، همان کسی که به خاطر گناهانت، تو را به داخل دریاچه میکشد.
پس از آنکه بابا اسمورف به اسارت رازمِل و گارگامل، دو جادوگر بدجنس، درمیآید، اسمورفت برای نجات او، اسمورفها را در مأموریتی به دنیای حقیقی هدایت میکند.
یک زن فوتشده فرصت برقراری ارتباط مجدد با معشوق سابق خود را پیدا میکند. آنها برای برآورده کردن آرزوی زن مبنی بر پاشیدن خاکسترش در ژاپن، سفری زمانی و قارهای را آغاز میکنند.
دو کودک یتیم با همکاری یک خانواده متشکل از حیوانات جادویی، دست به دست هم میدهند تا شهر خود را از شر آقای و خانم توییت مقتدر (یا قدرتمند)، که بدخلقترین، بدبوترین و نفرتانگیزترین انسانهای جهان هستند، نجات دهند.
داستان درباره زنی مسن است که در شرایطی که مرگهای متعددی در اطرافش رخ میدهد، به یادآوری عشق قدیمی خود میپردازد. همزمان، یک بازرس در حال دنبال کردن سرنخی است که به راز مخفی این زن و معشوقش منتهی میشود.
کولتون و کایل، دو دوست صمیمی، وقت خود را در رودخانه و درهٔ محلی میگذرانند. ویتنی نیز به دنبال آرامش به همین دره میآید تا بنویسد و نقاشی کند. اما بعد از ترک شدن توسط دوستش، او ناگهان ناپدید میشود.
در جریان سفر جادهای گبی و مادربزرگش، خانه عروسکی مورد علاقه گبی به طور غیرمنتظرهای به دست ورا، یک خانم گربهدوست عجیب و غریب، میافتد. گبی برای بازگرداندن گربهها و پس گرفتن خانه عروسکی محبوبش، ماجراجویی هیجانانگیزی را آغاز میکند تا دیر نشده است.
در رومانی سال ۱۷۹۹، کولیها در خطر از دست دادن زمینهایشان به دست «فرقه» هستند. در این میان، «کاپیتان»، یکی از افسران فرقه، ناخواسته مسیرش از همراهان خونخوارش جدا شده و سرنوشتش تغییر میکند.
وقتی نویسندهای به اسم روهان (Rohan Kishibe) برای تعطیلات به ونیز رفته بود، یه نفر اشتباه فکر میکنه که اون کشیشه و یه اعتراف وحشتناک درباره یه جنایت بهش میکنه.
این داستان درباره یک پسر جوان آزتکی است که پدرش به دست اسپانیاییها به قتل میرسد. "یوهوآلی" برای هشدار دادن به پادشاه "موکتزوما" و کاهن بزرگش "یوکا" درباره خطری قریبالوقوع، به "تنوچتیتلان" فرار میکند.
استاد قدر بعد از فوت فرزندش، با دسیسهٔ جدید شیطان مواجه میشود. شیطان برای درهم شکستن ایمان او، همسرش، عزیزه، را هدف قرار میدهد تا قدر را مجبور به تسلیم شدن در برابر خود و پشت کردن به خدا سازد.
ریکو کامبایاشی و مینامی مائزونو که در دانشگاه با هم آشنا شده بودند، عاشق هم شدند و زندگی مشترک خود را آغاز کردند. ریکو بعد از ازدواج و به پشتوانه حمایتهای مینامی توانست به نویسندهای پرفروش تبدیل شود، اما مینامی نتوانست به آرزوی خود برای خوانندگی دست یابد. روزی، یک حرف نسنجیده از ریکو، رابطه آنها را به نقطه فروپاشی رساند و به یک مشاجره شدید منجر شد. صبح روز بعد، ریکو بیدار میشود و...
رمان مورد علاقه دوکجا به شکلی وحشتناک واقعی میشود. این کارمند با تکیه بر اطلاعات دقیقی که از این داستان آخرالزمانی دارد، سرنوشت را به گونهای دیگر رقم میزند.
مربی حیوانات، لی جونگ هوان، با دختر نوجوان و رقاص خود، لی سو آ، زندگی پرچالشی دارد. این زندگی عادی هنگامی از هم میپاشد که سو آ به ویروس جهانی زامبی مبتلا میشود.
هر بدنی از تعداد بیشماری سلول تشکیل شده که مثل یک ارتش منظم عمل میکنند. هر کدام از این سلولها وظیفه خاص خود را دارد. هدف نهایی و هماهنگ همه این سلولها این است که کل بدن یا موجود زنده بتواند به فعالیت خود ادامه دهد و زنده بماند.