نبرد نهایی علیه موزان کیبوتسوجی آغاز شده است. سپاه شیطان کش، از جمله تانجیرو، نزوکو و هاشیرا، به قلعه بینهایت کشانده شدهاند و در آنجا باید با شیاطین رده بالای بسیار قدرتمندی مقابله کنند. این نبردی سرنوشتساز و بیامان است.
زویی برای کریسمس به دیدن مادربزرگش میرود و مادربزرگی اهل خوشگذرانی با زندگی اجتماعی غنی و سبک زندگی جوانانه پیدا میکند. زویی به طور اتفاقی با دوست سابقش در دبیرستان آشنا میشود.
در مارس ۱۹۲۰، سه کودک در کولاک شدیدی گم میشوند. آنها باید ۲۵ ساعت برای زنده ماندن بجنگند، در حالی که پدرشان جستجوی ناامیدانهای را برای یافتن آنها قبل از اینکه خیلی دیر شود، رهبری میکند.
یک گروه از یتیمان پس از اینکه یک بیماری ویروسی جمعیت بزرگسال کشور را از بین میبرد، برای یافتن زندگی جدیدی به سمت جنوب سفر میکنند، اما در آنجا خود را در معرض خطر یک زن روانپریش میبینند که یک راز خطرناک را پنهان کرده است.
جیمز فاکس پس از جلسات استماع کنگره به برزیل سفر میکند و مصاحبههای جدید و تأثیرگذاری از جمله مصاحبه با یک جراح مغز و اعصاب که با یک موجود فضایی ارتباط برقرار کرده است، انجام میدهد.
شهر کوچک اورانوس مورد تهاجم قرار گرفته است. دو دوست صمیمی و کارمند بستهبندی فاج در کارخانه اورانوس فاج اکنون باید اورانوس را نجات دهند و قبل از اینکه اورانوس را «شبیهسازی» کند، یک حلزون بیگانه به نام زامیک را متوقف کنند.
دختر ممتاز یک واعظ زمانی که یک تصادف تقریباً مرگبار او را مجبور میکند با رسواییهایی که امپراتوری مذهبی مرفه خانوادهاش را تکان میدهند، بیداری عمیقی را تجربه کند و ایمان از هم پاشیده جامعه را بازگرداند.
مستند «نوبو» به بررسی امپراتوری نوبویوکی ماتسوهیسا، اسطورۀ آشپزی میپردازد و تصویری خصوصی و صمیمی از او به نمایش میگذارد؛ مردی که توانسته دنیای غذا و آشپزی را در سطح جهان متحول کند.
گروهی متشکل از پنج دوست برای گذراندن آخر هفته به مکانی دورافتاده میروند. در طول اقامتشان در آنجا، از آنها خواسته میشود که تمام فناوریهای خود را برای مدت اقامت کنار بگذارند. یکی از دوستان با این الزام دست و پنجه نرم میکند، تسلیم میشود و سعی میکند بقیهی زمان را به خوبی بگذراند.
یک مرد بیوه ثروتمند، دختری از یک شهر کوچک را برای زندگی در مهمانخانهاش استخدام میکند و وانمود میکند که یک شاهزاده خانم کارتونی معروف است تا دختر کوچکش را از افسردگی عمیقی که پس از مرگ مادرش گریبانگیرش شده است، بیرون بیاورد.
دو دوست قدیمی - یک متخصص محتاط ارزهای دیجیتال و یک کارآگاه بازنشستهی آزاداندیش - برای مقابله با یک سندیکای جرایم سایبری که شهر و خانوادهشان را تهدید میکند، تبدیل به گروهی خودسر میشوند.
وقتی مایا وانمود میکند که یک غریبهی بیهوش دوست پسرش است، درگیر برنامههای کریسمس خانوادهی او میشود و در عین حال به پزشک او - که اتفاقاً دوست پسر سابقش است - علاقه پیدا میکند.
یک جستجوگر لوکیشنهای خسته، جادوی کریسمس را در میستلتو، شهری زیبا در کوهستان بلو ریج، کشف میکند، جایی که زندگیاش در یک مسافرخانه تاریخی به یک عاشقانه واقعی برای تعطیلات تبدیل میشود.
آرس، یک برنامهٔ هوش مصنوعی فوق پیشرفته، برای انجام یک مأموریت خطرناک از دنیای دیجیتال به دنیای واقعی فرستاده میشود. این اتفاق، اولین تماس انسان با هوش مصنوعی است.