در ژوئن سال 1944، گروه پارتیزانی ایوان رایکوف به حومۀ شهر اورشا برای انجام عملیات شناسایی فرستاده شد. اما حضور گروهی شکارچی، که مأموریت اصلی آن ها از بین بردن فعالیت های پارتیزانی در آن منطقه بود، این عملیات را با پیچیدگی هایی مواجه کرد.
داستان در سال 1961 و در بحبوحه جنگ سرد رخ میدهد. این داستان، روایتگر زندگی داگ هامرشولد، دیپلمات و اقتصاددان، است که پس از فرماندهی نیروهای سازمان ملل در نخستین عملیات نظامیشان، برای برقراری آتشبس با دشمنان، در اقدامی نومیدانه سوار هواپیما میشود.
داستان دربارهی نیکولای کیسلیوف است که در طول جنگ جهانی دوم ماموریت مییابد تا بیش از 200 نفر از ساکنان یهودی روستای دولگینوو در بلاروس را از دست نازی ها نجات دهد. این افراد، که شامل سالمندان، زنان و کودکان میشوند، باید مسافتی طولانی و خطرناک را طی کنند تا به مکانی امن برسند.
رویارویی یک زن کهنه سرباز جنگ افغانستان با پدربزرگ کهنه سرباز جنگ ویتنام در خانه خانوادگی کنار دریاچه، در حالی که زن با روح دوست صمیمی و درگذشتهاش ارتباطی مرموز دارد...
داستان در قرن چهاردهم و در دوران امپراتوری مقدس روم روایت میشود، جایی که کشورهای اروپایی به شدت برای برتری با یکدیگر رقابت میکنند و اتریشیهای جاهطلب، که خواهان زمینهای بیشتری هستند، به سوئیس، کشوری آرام و روستایی، حمله میکنند.
دو سرباز جوان، تحت تاثیر رشادتهای بیلی بیشاپ، خلبان جنگ جهانی اول کانادا، در آگوست ۱۹۱۸ از خط مقدم جبهه عبور میکنند. با وجود عدم پیشروی نیروهای متفقین، پلتون آنها باید در کنار فرانسیس "پگی" پگاهماگابو، تک تیرانداز نامدار آنیشینابه، به طور جانانهای مقاومت کنند.
در سال 1939، ارتش هیتلر در حال بستن مرزها بود و 85 مبلغ آمریکایی در آلمان مشغول خدمت به کلیسای خود بودند. فرار این مبلغین از آلمان نازی یکی از دراماتیکترین رویدادهای تاریخ مدرن کلیسا است.
در حالی که نازیها به تلاش خود برای ساخت سربازان برتر ادامه میدهند، یک سرباز آمریکایی و یک دختر جوان با نفوذ به مناطق اشغالی، نقشههای آنها برای تسلط بر جهان را نقش بر آب میکنند.
این فیلم، داستان حماسی سربازان خارجی را روایت میکند که در ماه مارس سال ۱۹۴۵ میلادی، در جنگهای خونین برای دفاع از خاک فرانسه شرکت کردند. با این حال، پس از شکست در برابر نیروهای ژاپنی، این سربازان شجاع در دل جنگلهای انبوه گرفتار شدند و سفری پر از رنج و مشقت را برای فرار آغاز کردند.
ویدکون کوئسلینگ، خائن نروژی، پس از پایان جنگ جهانی دوم به جرم خیانت دستگیر و زندانی میشود. داستان این فیلم، حول محور این سوال است که آیا این فرد میتواند با کمک یک کشیش، به آرامش درونی دست یابد و از گناهان خود توبه کند.
سرهنگ هنری بوکت به همراه گروهی متشکل از سربازان بریتانیایی، هایلندرهای اسکاتلندی و داوطلبان آمریکایی، مأموریت یافت تا جان صدها مرد، زن و کودک را که در محاصرهی فورت پیت با خطر مرگ حتمی یا حتی بدتری مواجه بودند، نجات دهد.