آنتو شارپ، تولیدکننده محتوای رسانههای اجتماعی و بازیگر، سعی میکند با استفاده از آموزشهای آنلاین، در طبیعت وحشی بریتانیا زنده بماند و نیازهای اساسی مانند آتش، غذا و پناهگاه را تأمین کند.
سیندرلای ناامید، پری مهربان خود را از یک کتاب باستانی جلد شده از گوشت احضار میکند و به دنبال انتقام از نامادری شیطانی و خواهرخواندههایش است که هر روز او را مورد آزار و اذیت قرار میدهند.
زوجی سالخورده به نام مئیر و توا که در یک آپارتمان مجلل در تلآویو زندگی میکنند، با همسایه جدیدشان ایتزیک، یک مدیر مدلینگ، آشنا میشوند. حضور در مهمانیهای کارائوکه او، کمکم آنها و دیگر ساکنان ساختمان را به رقابت برای جلب توجه ایتزیک میکشاند و ...
این فیلم به چالشهای جهانی خواهد پرداخت و الهام گرفته از فیلم کوتاه مشهور کریس مارکر، "اسکله" (۱۹۶۲)، است. این فیلم درباره یک مسافر زمان است که برای تغییر مسیر تاریخ و نجات آینده بشریت، جان خود را به خطر میاندازد.
لوون کید، یک مامور سابق ضدتروریسم، پس از ترک شغل قبلیاش برای تمرکز بر خانواده، مجبور میشود به دنیای گذشتهاش بازگردد تا به حل معمای ناپدید شدن یک دختر جوان کمک کند.
لئو گایر، آهنگساز بریتانیایی، دویست قطعهی موسیقی فراموششده را در آرشیوهای آشویتس پیدا کرد و اکنون به همراه ارکستر خود، این آثار را دوباره به اجرا درمیآورد.
نیرویی مغناطیسی یک هواپیمای کوچک را به درون مثلث برمودا میکشاند. اکنون، گروهی از دوستان متوجه میشوند که موجودی وحشتناک در آسمانها آنها را دنبال میکند.
در این کمدی موزیکال تلخ که بر اساس یک پرونده جنایی واقعی ساخته شده است، کارن متیوز، مادری بیرحم و منفور، از شهرت جدید خود غرق در لذت است، در حالی که دیگران به جستجوی دختر گمشدهاش، شانون متیوز نه ساله، مشغول هستند.
بسیاری از جنبههای زندگی ادبی ساموئل بکت، این غول ادبی، قابل توجه است: زندگی پر زرق و برق پاریسی، مبارزه در صفوف مقاومت در جنگ جهانی دوم، کسب جایزه نوبل ادبیات به عنوان یک نمایشنامهنویس و ...
داستان زوجی که پس از جدایی طولانیمدت ناشی از یک تراژدی دوباره ملاقات میکنند. این دیدار کوتاه، یادآور عشق و صمیمیت گذشتهشان میشود، در حالی که درد و رنج جدایی را نیز آشکار میسازد.
در بورنئو، جایی در مرز جنگلهای استوایی، کریا صاحب یک بچه اورانگوتان میشود. در حالی که جنگل بیش از هر زمان دیگری در معرض خطر قرار دارد، کریا، سلای و میمون کوچک، اوشی، باید با چالشهای بسیاری دست و پنجه نرم کنند.
داستان واقعی، ناگفته و شگفتانگیز از تلاش گروهی از زندانیان برای فراری که ظاهراً غیرممکن بود، از نخستین اردوگاه مرگ نازیها، با هدف ارائه نخستین گزارش دست اول از هولوکاست.
واسه میکی، مردن دیگه یه چیز کاملاً عادیه. آخه اون مثل یه ابزار مصرفی (یا مهره سوخته) میمونه که خودش داوطلب شده تا خطراتی که بشریت رو تهدید میکنه، روی خودش آزمایش کنه. هروقت هم که میمیره، دوباره بازسازی میشه و بیشتر خاطراتش هم سر جاش میمونه. ولی خب، چی میشه اگه میکیِ شمارۀ ۱۷ از میکیِ شمارۀ ۱۸ بیشتر زنده بمونه؟