وولف برای حل معمای قتل یک دوست قدیمی، با برادر خطرناکش براکس و ماریبث مدینا متحد میشود. آنها یک توطئه مرگبار را کشف میکنند و هدف قاتلانی بیرحم قرار میگیرند که برای حفظ اسرارشان دست به هر کاری میزنند.
استفانی اسمادرز و امیلی نلسون در جزیره کاپریِ ایتالیا برای شرکت در مراسم عروسی مجلل امیلی با یک تاجر ثروتمند ایتالیایی، تجدید دیدار میکنند؛ اما این گردهمایی با وقوع قتل و خیانت، مختل میشود.
داستان پیرو لارگو وینچ را دنبال میکند که با ربوده شدن پسرش بسیار ناراحت شده است. او متوجه میشود اگر بتواند کسانی را که باعث ورشکستگیاش شدهاند پیدا کند، شاید بتواند پسرش را دوباره ببیند.
در سال 1900، قتل یک زن سفیدپوست در محله چینیهای سان فرانسیسکو و متهم شدن یک مرد چینی به این جنایت، جامعه را تکان داد و منجر به درخواستهای عمومی برای بستن این محله شد.
اولین قرار ملاقات یک مادر بیوه پس از سالها، هنگامی که در حین صرف شام در یک رستوران شیک، پیامهای تهدیدآمیز ناشناس به طور پیوسته به تلفن همراهش ارسال میشود، به یک تجربه وحشتناک بدل میگردد و او را دچار این تردید میکند که آیا مرد جذاب و خوشرویی که با او قرار دارد، عامل این مزاحمتها است.
داستانی درباره یک سرگروه تیم تحقیق به نام هوانگ جون-چول که مسئولیت تحقیق در مورد پسرانی که مظنون به سرقت از سوپرمارکت محلی شهر به نام "ووری" هستند را بر عهده دارد.
زن جوان بومی، در پی دگرگون ساختن مسیر زندگیاش، به شهر محل تولد خود بازمیگردد و درمییابد که خانوادهاش تا چه اندازه دچار اختلال و نابسامانی گشته است.
یک دانشجوی دختر دانشگاهی توسط مردی تعقیب میشد و به دست همان فرد کشته شد. بنا به گزارش اختصاصی یک روزنامه محلی، یک افسر پلیس رسیدگی به شکایت قربانی را به تعویق انداخت و در عوض به مسافرت رفت. پس از انتشار این مقاله، اداره پلیس استان دچار هرج و مرج شده و در تلاش برای یافتن منبع درز این خبر است. در این میان، ایزومی موریگو...
هنگامی که جیسون هوچبرگِ بیستوچهار ساله برای گذراندنِ آخرِ هفتهی مشاوران به اردوگاهِ محبوبش، پینوِی، میآید، مهمترین دغدغهاش احساسِ ناهمگونی با همکارانِ نوجوانش است. او بیخبر از آن است که یک قاتلِ نقابدار، جان و کتی، صاحبانِ اردوگاه را به قتل رسانده و اکنون در تدارکِ حملهای دیگر است.
پنج دوچرخهسوار کوهستان از باشگاه سانگاجا برای تفریح به کوه چیaksan میروند، اما با اتفاقات عجیب و تعقیب یک موجود ناشناس مواجه میشوند و برای زنده ماندن تلاش میکنند.
انسانها در نبردی ذهنی با بدیهای درونشان، در میان انبوهی از خاطرات، با مفاهیم اساسی عدالت، اخلاق و انسانیت درگیر میشوند و داستان با اتفاقات غیرمنتظرهای پیش میرود.
راننده تاکسی شیفت شب، ادی کارتر، کنار یک زن مرده از خواب بیدار میشود. او که از خوابگردی رنج میبرد، برای یافتن قاتل تحقیق میکند و در این راه، لایههای فاسد زیرین لندن را میکاود، در حالی که میترسد خودش مقصر باشد.