مردی در یک راهروی زیرزمینی گم میشود. او به دنبال "راهنما" در این گذرگاه پیش میرود، اما پیدرپی اتفاقات غریبی برایش رخ میدهد. آیا این مکان واقعی است یا صرفاً یک توهم است؟ آیا مرد میتواند از این راهرو فرار کند؟
اما، دختر مارتین، برای یافتن حقیقتِ اتفاقی که سی سال پیش برای والدینش رخ داده بود، نگهبان شبانه میشود. ملاقات او با وُرمر، قاتل سریالی، در سلولش، این قاتل را از کما بیرون میآورد و زنجیرهای از حوادث سرنوشتساز را رقم میزند.
این فیلم به موضوع ظهور و ایجاد وحشت توسط یک جن شیطانی خاص به نام "جن اُم صِبیان" میپردازد و اشاره میکند که رویدادهای ماوراءالطبیعهٔ مربوط به آن، پس از ۲۰ سال اتفاق میافتند.
در حین جشن تولد آنلاین، سَم غیب میشود. دوستانش که برای یافتن او به آپارتمانش میروند، خودشان نیز ناپدید میشوند. آنها برای نجات سَم و زنده ماندن، باید با فردی خطرناک از گذشته او مقابله کنند.
نوجوانی پس از اینکه یک موجود فرازمینی هولناک در نزدیکی محل زندگیاش در بیابان سقوط میکند، با او طرح دوستی میریزد. این نوجوان در حالی که از دوست خطرناک تازهاش محافظت میکند، میکوشد با مادر غمگین و دوستپسر پرخاشگر مادرش کنار بیاید.
در نمایش سالانهی کریسمس شهر، اتفاقی غیرمنتظره رخ میدهد. شش جوان شیطان با ایجاد آشوب، همه برنامهها را به هم میریزند و باعث شگفتی و تعجب همه میشوند.
اورانو، هکر و قاتل باهوش، پس از فرار از زندان به کرهی جنوبی میرود و توسط یک گروه ضد دولتی برای طراحی تلهای در اجلاس سران کره و ژاپن استخدام میشود. سئومین مأموریت مییابد او را تحت نظر داشته باشد، اما از رفتارهای نامتعادل اورانو میترسد. با وجود بیاعتمادی اولیه اورانو، به تدریج رابطهی میان این دو نفر تغییر میکند.
رازی که سالها ایستگاه مترو روکافورت بارسلونا را لرزانده است، زمانی که لورا در این ایستگاه قدیمی و آرام شروع به کار میکند و متوجه میشود که افراد زیادی در شرایط عجیبی در آنجا جان خود را از دست دادهاند...
رابرت و ورا میکوشند تا بهترین کار را در حق عزیزان و کسانی که تحت حمایتشان هستند، انجام دهند. با این حال، در کشاکش درونی شخصیتها برای مهار کردن اهریمن وجودشان، رازهایی نهفته و گریزناپذیر آشکار میشوند که سرانجامی جز تباهی و ویرانی به دنبال ندارند.
یک فیلم ترسناک معمایی که اتفاقاتی را به تصویر میکشد که وقتی "جا-یونگ" (Ja-yeong)، که رازی از گذشتهاش دارد، و دوستان مدرسهاش مراسم احضار ارواح را برای فراخواندن شبحها انجام میدهند، رخ میدهد.
داستان اقتباس مدرن «شنل قرمزی» دربارهٔ یک فرد مطرود است که به یک نوجوان فراری در بیابان اورگان کمک میکند تا به خانهاش برگردد. این روایت، جستجویی آزاردهنده در مورد آسیبهای روانی (تروما) و یافتن رستگاری است.
کولتون و کایل، دو دوست صمیمی، وقت خود را در رودخانه و درهٔ محلی میگذرانند. ویتنی نیز به دنبال آرامش به همین دره میآید تا بنویسد و نقاشی کند. اما بعد از ترک شدن توسط دوستش، او ناگهان ناپدید میشود.
دو فیلمساز که در ابتدا قصد ساخت یک مستند دربارهٔ یک افسانهٔ شهری و چند قتل حلنشده را داشتند، در نهایت با یک حقیقت وحشتناک روبرو میشوند. آنها در مقابل دوربین، هدف یک توطئه قرار میگیرند که لحظهبهلحظه اعمالشان را تحت نظر دارد.