وقتی آلما متوجه میشود که شرکت پدرش قصد تخریب زمین بازی را دارد، مصمم میشود که مناطق سبز را نجات دهد. آلما چارهای ندارد جز اینکه با بدترین دشمنانش - گروه اسکیتبازان لونا - متحد شود.
یک رزمیکار سابق با پایان دوران حرفهایاش با یک دوراهی اخلاقی از گذشتهاش روبرو میشود. گروهی از افراد با انتخاب بین خواستههای متناقض دست و پنجه نرم میکنند.
در سال ۱۹۵۸ و در دوران جنگ سرد، دو دانشمند با دو ایدئولوژی و دو جهانبینی متفاوت، در انستیتوی علمی وینچا واقع در نزدیکی بلگراد، رقابتی را برای بقا آغاز کردند.
این فیلم ماجراجویانه خانوادگی در کوههای غولپیکر برفی در اواخر اشغال آلمان اتفاق میافتد. گروهی از کودکان قهرمان یک خلبان فرانسوی سقوطکرده را نجات میدهند. اقدامات آنها شبیه به بازی معروف "تلفن خراب" است - خلبان مانند یک پیام مخفی - تحویل مخفیانه - در مدرسه، بین روستاهای کوهستانی دست به دست میشود. اما کودکان بازی بسیار پرخطری انجام میدهند.
داستان دراژن پتروویچ، بسکتبالیست برجسته کروات، به زندگی شخصی و شخصیت منحصر به فرد او میپردازد و بر رابطه عمیق و پیچیدهاش با بسکتبال تأکید میکند؛ رابطهای که هم بزرگترین علاقه و هم نفرین او بود.
در دهه شصت میلادی، در روستایی واقع در منطقه اسلاوونیا، مرد ثروتمندی به نام مارکو به یانیا پیشنهاد ازدواج با پسرش، ایوا، را میدهد. یانیا این پیشنهاد را موقعیتی بینظیر برای تحقق آرزوهایش میبیند و از آن استقبال میکند.
هوریا، نوجوانی بیقرار و بیتاب، با موتورسیکلت قدیمی پدرش دل به جاده میزند تا مسیری طولانی را برای رسیدن به معشوقش طی کند. در میانه راه، دختری ۱۳ ساله به نام استلا که شخصیتی سرزنده و جسور دارد، به او ملحق میشود و این همراهی به شکوفایی دوستیای غیرمنتظره و عمیق میان آن دو میانجامد.
یک وکیل، موکل ثروتمندش را از اتهام قتل دو نفر تبرئه میکند، اما در حالت مستی حقیقت را اعتراف میکند و به یک فرد مطرود تبدیل میشود. او برای انتقام گرفتن با عشق قدیمیاش دوباره متحد میشود، در حالی که بیگناهی همه زیر سوال میرود.
مردی که تمام عمرش را در انگلستان گذرانده بود، پس از به ارث بردن یک خانه قدیمی خشتی در روستای زادگاهش در اروپای شرقی، به آنجا برمیگردد. او در کمال تعجب متوجه میشود که اهالی روستا رازی تاریک درباره یک فرقه باستانی اسلاوی و گذشته خودش پنهان کردهاند.
دیتا که هرگز تمایلی به مادری نداشته، ناگهان خود را در جایگاه مادرخوانده دو دخترِ معشوقه خود میبیند. تقابل خواستههای فردی آنها چالشهایی را به وجود میآورد و در این میان، داستانی پرمهر از تلاشهای یک خانواده غیرسنتی برای حفظ پیوندشان روایت میشود.
امیلی یانگ قصد دارد به عنوان رئیس جدید خواهران انتخاب شود . او یک تنبل جذاب را به عنوان نماد جدید خواهران خود انتخاب میکند و امیدوار است با کمک آن بتواند رئیس خواهران شود. اما چند قتل در حال اتفاق افتادن است و تنبل به عنوان مظنون اصلی در این قتلها محسوب میشود...
وقتی رادو میفهمد که چند ماه دیگر فرصت زندگی دارد، فرار میکند تا اینکه به دهکدهای دورافتاده میرسد، آنجا جایی که در کلبه کوچک خود در بالای یک تپه پناه میگیرد. زمان می گذرد و رادو شروع به زندگی جدیدی می کند، مرگ را فراموش می کند و...
نامه دختری از کوزوو که به پدر گمشده اش تقدیم شده بود، در سازمان ملل خوانده شد که در آن او به طور علنی به زندگی دشوار صرب ها، به ویژه کودکان صرب در مناطق تحت محاصره می پردازد...
شش سال پس از آتشسوزی در یک باشگاه شبانه که همسرش در آن جان باخت، آنا کولار با حکم قاضی که آن را یک تصادف میداند، آرامش می شود . اما او اطلاعاتی دریافت میکند که باعث میشود همه چیز را درباره حادثه و خانواده خود به چالش بکشد ...
این فیلم در سه بخش به موضوعات مختلفی مانند دین، فساد و معجزه میپردازد. هر بخش در زمان و مکان متفاوتی اتفاق میافتد و با شخصیتهایی که به نحوی با هاله یا نقاشیهای مغذی در ارتباط هستند، سر و کار دارد...
آنتونیو و نیکولا دوستان جدایی ناپذیری هستند که در آن سوی جاده زندگی می کنند و عشق مشترکی دارند. خانوادههای آنها سالها بر سر یک مشکل به راحتی قابل حل اختلاف داشتند: آبی که از خانه بالا به خانه پایین میرود...
جان که هنگام تولد در کوه های یونان در یک شب طوفانی رها می شود، بدون اینکه پدر یا مادرش را بشناسد، به خانه برده می شود و به فرزندی پذیرفته می شود. او در جوانی با آیرو، سرپرست زندان ملاقات می کند که پس از یک تراژیک مرگبار در آن زندانی می شود...