زویی برای کریسمس به دیدن مادربزرگش میرود و مادربزرگی اهل خوشگذرانی با زندگی اجتماعی غنی و سبک زندگی جوانانه پیدا میکند. زویی به طور اتفاقی با دوست سابقش در دبیرستان آشنا میشود.
این داستان که ادای احترامی صمیمانه به فرهنگ هواداران است، ساگار، یک هوادار سرسخت را دنبال میکند که زندگی، روابط و هویتش حول تحسین او از الگوی سینماییاش، سوریا کومار، «پادشاه آندرا»، میچرخد.
«دون»، پسربچهای چاق و قربانی آزار و قلدری، با روحی به نام «مری» آشنا میشود. مری برای پیوستن به ارواح خانواده آشفتهاش به کمک دون نیاز دارد. این دیدار سرآغاز سفر آنهاست.
کارل کولهوف ۷۰ ساله در یک کتابفروشی کوچک در شهری کوچک کار میکند، جایی که کتابها را بستهبندی میکند تا پیاده تحویل دهد. روزی دختر ۹ ساله شاشا به او در تورهای تحویل کتاب ملحق میشود. او او را "فروشنده کتاب" صدا میزند.
هانیای ۱۱ ساله که تازه به شهر آمده، به خاطر اعتقاد به پریها مورد آزار و اذیت قرار میگیرد. او در تلاش برای اثبات وجودشان، با یک پری غریبه به نام میکال و یک پری واقعی به نام سیندری دوست میشود. سفر آنها به هانیا کمک میکند تا با آغازهای جدیدی روبرو شود و قدرت دوستی را درک کند.
کریسمس نزدیک است، بنابراین رونجا و ملیسا برای جبران پدرشان که در بار محله مست است، وارد عمل میشوند. داستان «دروازه ستاره» بر اساس رمان اینگویلد ریشوی نوشته شده و تاریک، اما شاد، گرم و دلربا است.
یک مرد بیوه ثروتمند، دختری از یک شهر کوچک را برای زندگی در مهمانخانهاش استخدام میکند و وانمود میکند که یک شاهزاده خانم کارتونی معروف است تا دختر کوچکش را از افسردگی عمیقی که پس از مرگ مادرش گریبانگیرش شده است، بیرون بیاورد.
زنی که در لکنو (شهری کوچک در هند) زندگی میکند. او تمام عمرش را برای حمایت از خانوادهاش کار کرده است، با این حال هویت او هنوز مجرد است زیرا ازدواج نکرده و ساکن نشده است.
برای اینکه روح جیا مین فرار کند و دیگر او را آزار ندهد، مای تین با جیا مین دست به دست هم دادند تا برای حفظ خانه اجدادی که مورد اختلاف اقوام بود، برنامهریزی کنند و از پدربزرگش خواستند که ملک را تقسیم کند.
نهی خواهرزن کی، آن، تو و نهو است که زندگیهای متفاوتی دارند. وقتی آنها برای سالگرد مرگ پدرزن/پدرشان در خانه اجدادی جمع میشوند، نهی پیشنهاد میدهد که خانه مخروبه را نوسازی کنند و تنشها بالا میگیرد.
وقتی یک شرکت اسباببازیسازی مرموز از شهرت تازه کشفشدهی لاکپشتها سوءاستفاده میکند، این دو برادر سرنخها را تا نیوجرسی دنبال میکنند و در آنجا به طور اتفاقی با کشف تکاندهندهای روبرو میشوند.
یک کمدی خانوادگی دلگرمکننده درباره مجری بدنام تلویزیون، کریس، و یک دختر جوان بومی، چارلی، که با هم برای نجات و توانبخشی گروهی از بچههای یتیم در یک جامعه دورافتاده اوتبک تلاش میکنند.
داستان درباره دو دلداده سابق در دهلی است که تلاش برای احیای عشق قدیمیشان، باعث زنجیرهای از اتفاقات مضحک و فریبکارانه میشود. در پی این ماجراها، یک رابطهی جدید به طور غیرمنتظره شکل میگیرد و ابهام این است که در نهایت، کدام یک از شخصیتها به سرانجام خوش دست مییابند.
سه خواهر و برادر بزرگسال که تمایلی به همراهی والدینشان در یک سفر دریایی کریسمس در اروپا ندارند، هر کدام با مسائل شخصی خود دست و پنجه نرم میکنند، اما در طول سفر با شادی، عاشقانه و پیوندهای خانوادگی غیرمنتظرهای روبرو میشوند.
المو و دوستانش در برنامهی «سسمی استریت» با مارک روبر، مهندس سابق ناسا که حالا یوتیوبر شده، همکاری میکنند تا برای جشن «مِری گیفتماس» هدایای ویژهای تهیه کنند.
یک ورزشکار ستاره سابق که به دلیل یک مصدومیت قدیمی که باعث پایان دوران حرفهایاش شده، از صحنه کنار گذاشته شده، باید از ناامیدی خود بیرون بیاید و از دختر نوجوان معلولی که مدتها نادیدهاش گرفته بود، مراقبت کند.