گروهی از موجسواران ماجراجو به جزیرهای دورافتاده و مرموز سفر میکنند که از روی نقشهها محو شده است. آنها در این جزیره به دنبال موجهای هیجانانگیز میگردند...
در زمان جنگ و ویرانی، یک هیزمشکن فقیر و همسرش در جنگلی بزرگ زندگی میکنند. روزی، زن نوزاد دختری را پیدا و نجات میدهد، که تغییری غیرقابلبرگشت در زندگی این زوج و کسانی که سر راه این کودک قرار میگیرند، ایجاد میکند.
مارگریت در مون نوآر، سه فقدان بزرگ را پشت سر گذاشته است: مرگ مادر، سگ و پرستارش. او در تنهایی رشد کرده و حیوانات و طبیعت، یاران اصلیاش بودهاند. او مصمم است که نویسنده شود.
سانتوش، زنی که به تازگی همسرش را از دست داده، برای ادامهی راه همسرش، شغل او را به عنوان پلیس در یک منطقهی روستایی در شمال هند برعهده میگیرد. با کشف جسد یک دختر جوان، سانتوش با کمک یک بازرس زن کارآزموده، وارد ماجرایی پیچیده و پر از رمز و راز میشود.
وکیلی که به بیماری نادری دچار است و او را از دروغ گفتن باز میدارد، سفری زمینی در سرتاسر فرانسه را آغاز میکند. این اثر، فانتزیای موسیقایی است که در آن، سازهای ترومپت و پیانو با یکدیگر تلفیق شدهاند. موسیقی این اثر، ساختهی ابراهیم معلوف است.
ژان پل، قایقرانِ عاشق، برای رهایی از مشکلات مالی و انزوا، در مسابقهٔ مجازی وندیه گلوب شرکت میکند. او با قرنطینهٔ سه ماهه در قایقش، خود را برای این چالش آماده میکند.
راننده کامیونی که زنی مرموز به نام «سی و هفت» را جابجا میکند، به او مشکوک میشود. اما در ادامه، رازهایی برملا میگردد که نشان میدهد خود راننده نیز در این ماجرا بیگناه نیست.
یک مدیر اجرایی جوان تبلیغاتی اهل مونترال که به چوپانی در منطقه پروونس روی آورده، با یک کارمند دولتی که بیمحابا از شغلش استعفا داده، ماجراهای گوناگونی را از سر میگذراند.
برنده 3 جایزه اسکار همچنین دریافت 46 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 60 جایزه دیگر.
داستان زنی در برزیلِ تحت دیکتاتوری نظامی است که پس از یک اتفاق خشونت بار، مجبور به تغییر مسیر زندگی خود و فرزندانش می شود. او با چالش های زیادی روبروست و باید برای ساختن آینده ای جدید، تلاش کند.
در سرمای زمستان و در میان کوههای آلپ پوشیده از برف، ماری، ۴۵ ساله، برای گذران زندگی، با کمک معشوقهاش الکس، افسر پلیس مرزی، کارتنهای سیگار را بین فرانسه و ایتالیا قاچاق میکند. زمانی که او با یک پناهنده جوان به نام سلیمان آشنا میشود که حاضر است برای پیوستن به خواهر کوچکش هر کاری انجام دهد، ماری در گردابی گرفتار میشود که بسیار خطرناکتر از آن چیزی است که تصورش را میکرد.
در نوامبر سال ۲۰۰۰، ایو پارلیه، دریانورد، خود را برای رقابت در وندیه گلوب، اورست مسابقات دریایی، آماده میکرد. این سفر انفرادی دور دنیا، بدون هیچ توقف یا کمکی، بهترین فرصت برای درخشش او بود.
دو مامور سابق، یکی از سازمان مبارزه با مواد مخدر و دیگری از سازمانهای اطلاعاتی، در تایپه به هم میرسند و عشق قدیمیشان دوباره شعلهور میشود. اما این عشق، آنها را در معرض خطرات جدی قرار میدهد.
تیبو، رهبر ارکستر تحسینشده، به سرطان خون مبتلا شده و به یک اهداکننده مغز استخوان نیاز دارد. او که متوجه میشود به فرزندی پذیرفته شده، برادر بزرگترش را که نوازنده و کارگر ساختمانی است پیدا میکند و سفری موسیقایی برادرانه را آغاز میکند.