این داستان، ماجرای یک مرد جوان مبتلا به فراموشی را روایت میکند که در جریان یک شیوع بیماری شبیه به زامبیها، با یک بقاگرای زبر و زبردست متحد میشود تا دوست دخترش را پیدا کند.
در جزیرهای مرموز، مسابقهای برای حل یک قتل ساختگی برگزار میشود، اما با قتل یکی از کارکنان، مسابقه به یک پرونده قتل واقعی تبدیل شده و رازهای پنهان آشکار میشوند.
این فیلم به زندگی یک هنرمند مشهور موسیقی میپردازد و مسیر او را از کودکی تا شهرت جهانی بررسی میکند. همچنین به همکاریها، تأثیرات، شخصیت و روابط او با افراد دیگر میپردازد.
جوانی با قدرتهای ماورایی در شهر ظاهر شده و با فساد و جرم مبارزه میکند. مردم از این موضوع شگفتزده شدهاند اما بعضی از مردم فکر میکنند که این جوان در حال تبدیل شدن به یک فرد ستمگر است.
مستندی درباره یک گروه موسیقی محبوب کانادایی که آهنگهایشان بخشی از زندگی مردم شده است. داستان این گروه، داستان پشتکار، موفقیت و دوستی طولانیمدت اعضای آن است.
یک مدیر اجرایی جوان تبلیغاتی اهل مونترال که به چوپانی در منطقه پروونس روی آورده، با یک کارمند دولتی که بیمحابا از شغلش استعفا داده، ماجراهای گوناگونی را از سر میگذراند.
پس از دریافت فراخوانی غیرمنتظرهای از اجداد راهنمای خود، موآنا باید به دریاهای دوردست اقیانوسیه و آبهای خطرناک و از دست رفتهای سفر کند تا ماجراجوییای را تجربه کند که هیچگاه با آن روبرو نشده است.
فردی منزوی که از اجتماع دوری میکند، پس از آنکه با چند پرونده حلنشدهی محلیِ رازآلود مواجه میشود که در آنها حیوانات به طرز وحشیانهای مثله شده و نشانههایی از جادوگری دیده میشود، تصمیم میگیرد به عنوان یک کارآگاه تازهکار، دست به کار شود.
جانی، مکانیک اهل فیلادلفیا، ناگهان درمییابد که پدر گمشدهاش یک دوک است. این خبر او را سخت شگفتزده میکند. اما دوک، آنگونه که جانی تصور میکرد، نیست و همچنین احساسات رو به رشد جانی نسبت به پرودنس، مشاور دوک، نیز برخلاف انتظار اوست.
فیلم "لومینا" داستان چهار دوست را روایت میکند که در جستجوی دوست ربودهشده خود به اعماق زمین سفر میکنند. سرنوشت این چهار دوست در این سفر پرمخاطره که از بیابانهای آمریکا تا شنزارهای صحرا امتداد مییابد، برای همیشه تغییر خواهد کرد.
داستان دو زندانی را در آیندهای نزدیک دنبال میکند که به حبس ابد با اعمال شاقه در سیارهای دوردست محکوم شدهاند. با پیشرفت داستان، آنها بهتدریج دچار پارانویا میشوند و حس هویت و زندگی گذشته خود را از دست میدهند.
هنگامی که خواهر بزرگتر شاهزاده بیا با فردی غیر از خاندان سلطنتی فرار میکند، او که تمام عمر خود را به دور از مسئولیتهای سلطنتی سپری کرده است، اکنون باید وارد عمل شده و به ازدواج برنامهریزیشده با شاهزادهای از یک قلمرو کوچک تن دهد.
تد ایوانز که به خاطر تصادف رانندگی در حالت مستی زندانی شده، قبل از آزادی تهدید میشود که اگر با خانوادهاش تماس بگیرد، کشته خواهند شد. او برای محافظت از آنها خود را تبعید میکند. همسرش سارا تلاش میکند او را متقاعد کند که این تهدید خیالی است، اما از وضعیت روحی ناپایدار تد و احتمال واقعی بودن خطر بیخبر است.
مردی که با یک آهنگ به شهرت رسیده است، بعد از فوت مادر بزرگ خواهر زاده اش، مجبور می شود از او مراقبت کند تا خانواده جدیدی برای او پیدا شود، در حالی که در تلاش است تا آهنگ جدیدی بسازد.