ماجرای این داستان دربارهٔ یک محیطبان جوان بومی آمریکایی است. او موفق میشود یک شکارچی غیرقانونی مشهور را دستگیر کند. اما پس از دستگیری درمییابد که این شکارچی از محل دقیق سقوط یک هواپیمای حاوی میلیونها دلار در یک دریاچهٔ یخزده خبر دارد.
یک سرباز سابق که اکنون به عنوان نگهبان امنیتی فعالیت میکند، خاطرات جنگ را در ذهن خود مرور میکند و از زنی بیگناه در برابر قاتلان بیرحم پلیس محافظت میکند.
فینِ ۱۷ ساله پس از رهایی از اسارت با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم میکند. در همین حال، خواهرش در رویاها از طریق "تلفن سیاه" تماسهایی دریافت کرده و رؤیاهای نگرانکنندهای از مورد تعقیب قرار گرفتن سه پسر در اردوگاه زمستانی "دریاچه آلپاین" میبیند.
دختری تخممرغی عجیب را به روستا میآورد و متوجه میشود که متعلق به یک هیولاست. پس از آن، یک هیولای غولپیکر از دریاچه خارج شده و برای یافتن تخم خود، روستا و ساکنانش را نابود میکند.
بعد از اینکه فضانورد سام واکر از اولین مأموریت فضایی خود برمیگردد، ناسا برای توانبخشی و آزمایشهای پزشکی او را تحت مراقبت در یک خانه با امنیت بالا قرار میدهد. با این حال، زمانی که اتفاقات نگرانکنندهای در اطراف ملک شروع میشود، او میترسد که چیزی فرازمینی او را تا زمین دنبال کرده باشد.
در یک جنگ وحشیانه میان شیاطین، شکارچیان و دشمنان مخفی، دختری اسرارآمیز به نام «رِزه» وارد دنیای دنجی شده است. او اکنون با مهلکترین نبرد خود روبرو است، نبردی که در دنیایی بیقانون برای بقا، از عشق مایه میگیرد.
بریل و رابرت در لحظهای که فکر میکنند کابوسشان تمام شده، با آشفتگی زندگی ایدهآل و ظهور چهرههای جدید و قدیمی مواجه میشوند و میفهمند کابوس تازه شروع شده است.
این فیلم به کاوش در مورد ریشههای [خدای] کادوبتو شیوا در دوران سلسلهی کادامبا میپردازد، و در عین حال به عمق طبیعت وحشی رامنشده و افسانههای فراموششدهای میرود که گذشتهی او را در بر گرفتهاند.
اما، دختر مارتین، برای یافتن حقیقتِ اتفاقی که سی سال پیش برای والدینش رخ داده بود، نگهبان شبانه میشود. ملاقات او با وُرمر، قاتل سریالی، در سلولش، این قاتل را از کما بیرون میآورد و زنجیرهای از حوادث سرنوشتساز را رقم میزند.
در جریان تصرف کابل توسط طالبان، سربازان افغان از سفارت فرانسه محافظت میکردند. آنها در بحبوحه هرجومرج، مأموریت خطرناکی برای انتقال ۵۰۰ نفر به فرودگاه داشتند و برای فرار از شهر در حال سقوط، خود را با خطرات جدی روبهرو دیدند.
شش مأمور فدرال که پس از حمله تروریستی لسآنجلس در مخفیگاه به سر میبرند، کمکم به یکدیگر مشکوک میشوند؛ چرا که متوجه شدهاند عامل این حمله ممکن است یکی از خودشان باشد.
نمایشنامهٔ صحنهای مشهور هنریک ایبسن که در سال ۱۸۹۱ نوشته شده، اکنون به شیوهای پرشور و باشکوه (حماسی و احساسی) بازتولید شده است.هددا گابلر که میان حسرت گذشته و خفگی حال گرفتار است، در طول یک شب پُرتنش، تمایلات سرکوبشده را آزاد کرده و خود و اطرافیانش را وارد گردابی از دسیسهچینی و خیانت میکند.
قماربازی که سابقهٔ قمار با ریسک بالا دارد و در ماکائو پنهان شده است، زمانی که گذشته و بدهیهایش گریبانگیرش میشوند، با شخصیتی همسرنوشت و آشنا برخورد میکند. این شخص شاید تنها کسی باشد که کلید رهایی و رستگاری او را در دست دارد.
در شرایطی که وفاداری ملی به دروغی بزرگ تبدیل شده، نوجوانی شجاع تصمیم میگیرد برای افشای حقیقت دست به ریسک بزرگی بزند. او که تحت تعقیب گشتاپو است، در کشمکش درونی برای یافتن معنای واقعی یک شهروند خوب آلمانی بودن قرار میگیرد.