دو قمارباز که از زندان آزاد شدهاند تصمیم میگیرند یک کازینوی غیرقانونی باز کنند، اما درگیر مافیا میشوند و دوست یکی از قماربازان در این میان گرفتار میشود.
گدار جوان پس از نوشتن برای کایه دو سینما، تصمیم میگیرد که فیلم ساختن بهترین نقد فیلم است. او بورگارد را برای تأمین مالی یک فیلم بلند کمبودجه متقاعد میکند و با تروفو فیلمی درباره یک زوج گانگستر میسازد.
یک فوتبالیست مشتاق، برای رسیدن به رویای خود، با پدر سختگیرش مخالفت میکند و با چالشهای خانواده، عشق و هویت خود روبرو میشود - همه اینها به نام بزرگی و عظمت.
زنی که به دلیل درد در بیمارستان بستری شده است، متوجه میشود که باردار است. پس از یک فوریت پزشکی، او با اتهامات جنایی روبرو میشود. او با حمایت وکیلش و مدافعان حقوق زنان، برای اجرای عدالت در یک پرونده مهم که میتواند زندگیها را تغییر دهد، مبارزه میکند.
یک دانشمند نابغه اما متکبر، در پی یک آزمایش هولناک، موجودی را خلق میکند که زنده شود. در نهایت، این اقدام منجر به تباهی هم خودِ خالق و هم آن مخلوق تراژیک میشود.
باب، انقلابی سابق و پارانویایی، همراه دختر مستقلش، ویلا، در انزوا زندگی میکند. با ظهور مجدد دشمن شرور باب و ناپدید شدن ویلا، باب برای یافتن دخترش تلاش میکند، در حالی که هر دو باید با عواقب گذشتهٔ خود مواجه شوند.
تلاش داکوتا برای فرار از دردسر، او و لیام را به یک ماجراجویی فراری سوق میدهد و زندگی عادی را پشت سر میگذارد. چیزی که به عنوان جستجوی آزادی آغاز میشود، به جستجوی عشق، هویت و ناشناختهها تبدیل میشود.
دو نوجوان از یک فروشندهی کارتهای ورزشی دعوت میکنند تا در مدرسه صحبت کند، غافل از اینکه گذشتهی او به دانشآموزان مشکلدار کمک میکند تا با ایمان، شادی و امید با چالشهای زندگی روبرو شوند.
انتقامجویان حتی تو بدترین موقعیتهای کیهانی همیشه یه جورایی پرچم امید دستشون بود، کسایی که میتونستن کل روز مبارزه کنن و کیف کنن. ولی تاندربولتسها؟ اونا کلاً یه چیز دیگهن! این فیلم جدید مارول یه تیم عجیب و غریب رو جمع کرده، نه قهرمانای خوشرنگ و لعاب، بلکه یه سری آدم غرغرو و ناسازگار. یلنا بلووا، قاتل بیوهی سیاه که طعنههاش باحاله، باکی بارنز، سایبورگ روس که قبلاً مامور مخفی بود، جان واکر که کاپیتان آمریکا رو ضایع کرده، گوست که دشمن تغییرشکلدهندهست، رد گاردین، سرباز قدیمی شوروی، تسکمستر که هر حرکتی رو میتونه کپی کنه و یه شخصیت مرموز به اسم «باب». باور کن، اینا اصلاً تیمی نیستن که بخوای واسه نجات دنیا روشون حساب کنی!
یک خلافکار فراری و کاریزماتیک برای پنهان شدن از پلیس، در انبار مخفی یک اسباببازی فروشی پناه میگیرد. او با تغییر هویت، رابطهای دور از انتظار اما بسیار خطرناک را با یکی از کارکنان فروشگاه آغاز میکند.
یک روانپزشک در جریان جنگ جهانی دوم، رهبران نازی را پیش از دادگاه نورنبرگ معاینه میکند. او که در حین این کار رابطهای آشفته با هرمان گورینگ برقرار کرده، به تدریج وسواس شدیدی نسبت به درک ماهیت شرارت پیدا میکند.
ماریا، یک مادر جدید و نویسنده، تحت تأثیر پرونده نگرانکننده زنی قرار میگیرد که دوقلوهای نوزادش را غرق کرده است و این موضوع، او را به سفری در میان پیچیدگیهای مادر بودن سوق میدهد.
یک رزمیکار سابق با پایان دوران حرفهایاش با یک دوراهی اخلاقی از گذشتهاش روبرو میشود. گروهی از افراد با انتخاب بین خواستههای متناقض دست و پنجه نرم میکنند.
پدری که در یک ایستگاه فضایی کار می کند، باید دختر 15 ساله خود را پس از برخورد شهاب سنگ به زمین، تنها با استفاده از تلفن های ماهواره ای و دوربین نجات دهد...
یک رزمیکار سابق که برای آموزش سه خواهر ثروتمند اردنی استخدام شده است، متوجه میشود که «شغل رویایی» او نگرانکننده شده است، زیرا این زنان جوان منزوی تحت نظارت مداوم هستند و هیچ علاقهای به این ورزش نشان نمیدهند. واقعاً چرا او استخدام شده است؟