پس از مرگ مادرشان، خواهری که برادرش را بزرگ میکند، عاشق پسری از اهالی باتیندا میشود. برادرش آیندهای متفاوت برای او متصور میشود که منجر به تضاد بین عشق و وظیفه خانوادگی میشود.
وقتی یک سیاستمدار قدرتمند عاشق یک سوپراستار با اراده میشود، رابطه عاشقانه پرشور آنها به سرعت به یک بازی خطرناک از وسواس، غرور و دلشکستگی تبدیل میشود.
نوجوانی سرکش به نام بینی و پدربزرگ محافظهکارش اهل بیهار پس از یک حادثهی دراماتیک با هم آشنا میشوند. آیا این دو شخصیت متضاد میتوانند شکاف نسلی را پر کنند و بر زندگی یکدیگر تأثیر بگذارند؟
این داستان که ادای احترامی صمیمانه به فرهنگ هواداران است، ساگار، یک هوادار سرسخت را دنبال میکند که زندگی، روابط و هویتش حول تحسین او از الگوی سینماییاش، سوریا کومار، «پادشاه آندرا»، میچرخد.
سفر سنت توکارام برای اصلاحات اجتماعی و برابری از طریق نوشتههایش، با حمایت همسرش آوالی. داستان او از طریق شعر و موسیقی، تجسم فداکاری، عشق و اصول پایدار، آشکار میشود.
یک داستان عاشقانه شدید بین دوا و بیندو در جریان است. در طرف دیگر، مردی نقابدار که خود را خدا می نامد، شهر را با قتل های زنجیره ای وحشیانه اش تکان می دهد.
دومینیک، یک پلیس سابق بدنام که حالا کارآگاه شده، پروندهای به ظاهر ساده را برای یافتن صاحب یک کیف پول قبول میکند، اما این پرونده پرده از شبکهای تاریک از افراد گمشده، قتل، یک تعقیبکننده و رقصندهای مرموز به نام ناندهیتا برمیدارد.
یک جنگجوی افسانهای از زندگی ساده و فروتنانهاش ظهور میکند تا نیروهای قدرتمندی را که سرزمینش را تهدید میکنند، به چالش بکشد، در حالی که پیشگوییهای باستانی و پیوندهای خانوادگی، سفر او را شکل میدهند.
زنی که در لکنو (شهری کوچک در هند) زندگی میکند. او تمام عمرش را برای حمایت از خانوادهاش کار کرده است، با این حال هویت او هنوز مجرد است زیرا ازدواج نکرده و ساکن نشده است.
زندگی آرام ریتا در پوندیچری زمانی که خانوادهاش درگیر خشونتهای گروهی میشوند، از هم میپاشد. او باید با هوش و شجاعت خود از آنها در برابر جنایتکاران خطرناک محافظت کند.
یه زوج عجله میکنن و با یه گردنبند مقدس دزدی ازدواج میکنن. همین باعث میشه زن تسخیر بشه. شوهرش هم مجبوره با چند نفر دیگه بره دنبال تاریخچه سیاه اون گردنبند تا بتونه همسرش رو از این بلای ماورایی نجات بده.
داستان درباره دو دلداده سابق در دهلی است که تلاش برای احیای عشق قدیمیشان، باعث زنجیرهای از اتفاقات مضحک و فریبکارانه میشود. در پی این ماجراها، یک رابطهی جدید به طور غیرمنتظره شکل میگیرد و ابهام این است که در نهایت، کدام یک از شخصیتها به سرانجام خوش دست مییابند.
بازرس باگوات به شهری کوچک در اوتار پرادش منتقل میشود و در آنجا پروندهی یک دختر گمشده را پیگیری میکند. در همین حال، سمیر عاشق میرا است و قصد فرار دارد. زندگی آنها چگونه به هم گره میخورد؟
ازدواج بینقص یک زوج پس از اولین ملاقاتشان، زمانی مورد آزمایش قرار میگیرد که زن به رفتار عجیب شوهرش مشکوک میشود و این موضوع منجر به کشفی میشود که دیدگاه آنها را نسبت به عشق تغییر میدهد.