یک افسر پلیس که در حال بررسی پروندههای کودکان گمشده است، حقایق نگرانکنندهای را کشف میکند، در حالی که اتفاقات ماوراءالطبیعه، خانوادهاش و آرامش بارامولا را تهدید میکند.
مردی گنگ پس از جدا شدن از همسرش دچار آشفتگی میشود. او درگیر ماجرای بسته مواد مخدری میشود که به پیدا شدن چند جسد در خانهاش میانجامد. یک پلیس با انگیزههای شخصی در حال پیگیری این پرونده است.
یک زن جوان در بحبوحه مواجهه با چالشهای زندگی، قدرتهای ماوراءالطبیعه خود را کشف میکند. با پدیدار شدن یک نیروی شیطانی، او ناچار است در دنیایی که در حال تحول است، هم تواناییهایش و هم سرنوشت خود را بپذیرد. این اتفاق سرآغاز یک داستان جدید ابرقهرمانی است.
این فیلم به کاوش در مورد ریشههای [خدای] کادوبتو شیوا در دوران سلسلهی کادامبا میپردازد، و در عین حال به عمق طبیعت وحشی رامنشده و افسانههای فراموششدهای میرود که گذشتهی او را در بر گرفتهاند.
داستان درباره دو برادر دوقلوی همسان با ارزشهای متضاد است که در مسیر پرپیچوخم زندگی، پس از عبور از دنیای جرم و جنایت، با مفاهیمی چون خیانت و رستگاری مواجه شده و سرشت عمیق انسان را آشکار میسازند.
این داستان دربارهٔ مردی اندوهگین است که پس از جان سالم به در بردن از اقدام به خودکشی با قطار، با محو شدن مرزهای واقعیت، دچار پریشانی و آشفتگی عمیق میشود. در حالی که اطرافیانش اعتبار رویدادها را زیر سؤال میبرند، یک راز نهفته او را به سمت وسواسی جنونآمیز و عشقی دیرپا سوق میدهد.
یک مبارز شجاع از میان مردم، یک ستمگر (تایتان) بیرحم را به مبارزه میطلبد. این اقدام، زمینهساز شکلگیری موجی از عدالتخواهی، شورش و انتقامگیری میشود.
در سال ۱۹۱۴، مِوا سینگ و گوردیث سینگ علیه نژادپرستی دولت کانادا ایستادند. کشتی کاماگاتامارو، حامل ۳۷۵ مسافر، در این سفر دریایی با قوانین تبعیضآمیز مربوط به "گذر مستقیم" و همچنین مبارزات سخت مهاجران مواجه شد.
آتاروا که دوازده سال پیش دخترش آریا را از یک نیروی شیطانی نجات داده بود، حالا میفهمد که آن نیرو هنوز در وجود او باقی مانده است. با آغاز دوباره اتفاقات عجیب، او مجبور میشود بار دیگر برای نجات آریا مبارزه کند.
آبیرامی که در پی یافتن نامزد گمشدهاش، کیران، است، تصمیم میگیرد با آساوین، یک روزنامهنگار، همراه شود. بررسیها و تحقیقات مشترک این دو، پرده از شبکهای تو در تو و پیچیده از رازها برمیدارد و آنها را به سمت یک معمای ناشناخته و عمیقتر از آنچه تصور میکردند، میکشاند.
"توئینکل" برای یک سفر غیرمنتظره به مناسبت جشن دیوالی، به خانه بازمیگردد، اما افشای رازها و وجود ناهماهنگیها، پیوندهای خانوادگی او را به گونهای به آزمون میگذارند که پیش از این تصورش را نمیکرد.
گروهی از بازدیدکنندگان که برای تماشای ارواح به یک ایستگاه رادیویی متروکه رفتهاند، ناخواسته روحی خفته را بیدار میکنند. آنها در ساختمان به دام افتادهاند و باید پیش از آنکه نیروهای ماوراءالطبیعه جانشان را بگیرند، راه نجاتی پیدا کنند.
پس از اینکه همسرانِ گروهی از مردان متأهل مجذوب و شیفتهی یک سریال دنبالهدار تلویزیونی پخش شده از شبکههای کابلی میشوند، این مردان با یکدیگر همپیمان میشوند.
داستان صمیمانهای از عشقی که میان دو نفر با پیشینههای کاملاً متفاوت شکوفا میشود. هنگامی که آنها با چالشهای شخصی و مقاومتهای اجتماعی دست و پنجه نرم میکنند، ارتباطشان به چیزی استوار و متزلزلنشدنی تبدیل میشود. آنها با هم ثابت میکنند که عشق هیچ مرزی نمیشناسد و میتواند واقعاً زندگیها را برای همیشه دگرگون کند.
دکتر شیام، روانپزشکی الهامگرفته از جنگجوی مهابهاراتا (بارباریک)، در جستجوی نوهاش نیدی که ناپدید شده، با یک پلیس همکاری میکند. این جستجو، او را وارد مسیری میکند که با دو مرد (رام و دِو) که در پی کسب درآمد سریع هستند، برخورد میکند.
داستان دربارهٔ توطئهٔ مافیای مواد مخدر است که چندیگر را مرکز خود قرار داده و برای تسلط بر منطقه، قصد دارد از پسر یوگراج سینگ، رهبر مبارزه با مواد مخدر، سوءاستفاده کند.
زمانی که کبیر دهلیوال، یک مامور مخفی، متهم به خیانت به کشورش میشود، اوضاع پیچیده میگردد. در این میان، ویکرام که همدورهای سابق او بوده، مأموریت پیدا کردن کبیر را بر عهده میگیرد.