در آخرین سفر دریایی شبانه در نیویورک، مسافران و خدمه مورد تعقیب یک موش بیرحم قرار میگیرند و این گذرگاه که میبایست آرام باشد، به یک قتلعام خونین بدل میگردد.
مردی که از بیخوابی رنج میبرد، با استفاده از نوارهای "درمان بیخوابی دکتر ساندر"، ناخواسته وارد کابوسهای خودش میشود. او در این رویاهای عجیب و وهمآلود که پر از طنز سیاه است، به نوعی ستاره نمایشهای ذهنی خودش میگردد.
زنی جوان پس از ورود به حومهٔ شیکاگو، به گمشدن مرموز پسرعمویش مشکوک میشود و به زودی درمییابد که وحشتناکترین گمانههایش، تنها بخش کوچکی از یک حقیقت بسیار ترسناکتر است.
در جهانی که خون خونآشامها برای تولید مواد مخدر مورد استفاده قرار میگیرد، دو نوجوان نگونبخت که از دست یک دلال بیرحم و خطرناک در حال فرار هستند، به خانهای متروک وارد میشوند و در آنجا با دختری روبرو میشوند که به خواب عمیقی فرو رفته و در جایی محبوس شده است.
در دهه نود میلادی، در شهر لس آنجلس، یک محافظ شخصی مسئولیت حفاظت از یک خواننده مشهور موسیقی پاپ و دوست پسر ورزشکار او را در برابر یک تعقیبکننده مزاحم بر عهده میگیرد.
یک دهه پس از شروع همهگیری زامبیها، گروهی از نجاتیافتگان در جامعهای واقع در یک جزیره گرمسیری، پناهگاهی پیدا میکنند. اما در آنجا با فرقهای مواجه میشوند که زامبیها را میپرستد و نقشه دارد بر دنیای پس از آخرالزمان چیره شود.
دو خواهر تنها در مزرعهای دورافتاده، با موجودی به نام "پاگنده" مواجه میشوند. آنها که تنها هستند و هیچ کمکی ندارند، مجبورند برای زنده ماندن در این نبرد سخت تلاش کنند.
یک تکنیسین سردخانه موفق میشود جسد دختربچهای را دوباره زنده کند، اما برای زنده نگه داشتن او، باید از زنان باردار مواد بیولوژیکی برداشت کند. وقتی مادر دختربچه که یک پرستار است، متوجه زنده بودن فرزندش میشود، با تکنیسین وارد معاملهای میشود که هر دوی آنها را در مسیری تاریک و بیبازگشت قرار میدهد.
دختری که والدین خود را از دست داده است، از یک آیین شیطانی رهایی مییابد و به مؤسسه سنت کاترین که پناهگاهی برای جوانان بیسرپرست است، منتقل میشود. او در این مکان، ضمن فراگیری مهارتهای تازه، باید با اهریمنهایی که او را دنبال میکنند، مقابله کند.
دو کشیش - یکی که ایمانش زیر سوال رفته و دیگری که با گذشتهای آشفته دست و پنجه نرم میکند - باید اختلافاتشان را کنار بگذارند تا با انجام یک سری مراسم دشوار و خطرناک رفع طلسم، یک زن جوان تسخیر شده را نجات دهند.
زفیر، موجسواری باهوش و آزاداندیش، توسط قاتلی زنجیرهای که وسواس عجیبی به کوسهها دارد، ربوده میشود. او در قایق این قاتل به اسارت گرفته میشود و حالا باید پیش از آنکه قاتل او را طی یک مراسم آیینی به کوسهها بسپارد، راهی برای رهایی خود بیابد.