پنج دوست به طور ناخواسته باعث یک تصادف رانندگی مرگبار میشوند. آنها برای فرار از عواقب این اتفاق، آن را مخفی کرده و با هم پیمان میبندند که این راز را برای همیشه نزد خود نگه دارند. یک سال بعد، گذشته دوباره به سراغشان میآید و آنها ناچار به مواجهه با یک حقیقت هولناک میشوند: شخصی از راز تابستان گذشتهی آنها باخبر است و برای انتقام، عزم خود را جزم کرده است.
بعد از اینکه فضانورد سام واکر از اولین مأموریت فضایی خود برمیگردد، ناسا برای توانبخشی و آزمایشهای پزشکی او را تحت مراقبت در یک خانه با امنیت بالا قرار میدهد. با این حال، زمانی که اتفاقات نگرانکنندهای در اطراف ملک شروع میشود، او میترسد که چیزی فرازمینی او را تا زمین دنبال کرده باشد.
مردی در یک راهروی زیرزمینی گم میشود. او به دنبال "راهنما" در این گذرگاه پیش میرود، اما پیدرپی اتفاقات غریبی برایش رخ میدهد. آیا این مکان واقعی است یا صرفاً یک توهم است؟ آیا مرد میتواند از این راهرو فرار کند؟
مدرسه مثل هر مدرسهی دیگری به نظر میرسید. اما چیزی در دیوارهایش پنهان بود. یک شب خاص، بالاخره رازهایش برای سه گروه از مردم که ساعات بعد از مدرسه را در ساختمان قدیمی میگذرانند، آشکار شد: یک جلسهی عکاسی آخر شب.
یک گروه نخبه متشکل از شش سرباز سیاهپوست، به رهبری برده سابق، باراباس، به یک ماموریت انتحاری فرستاده شدهاند؛ برای نفوذ به یک قلعه کنفدراسیون در اعماق جنگلهای آرکانزاس و منفجر کردن توپهای دوربرد آن، که مسیر جنگ را تغییر میدهد.
همه تیمارستانها آنطور که به نظر میرسند نیستند. طی چهار سال، آزمایشهای پیشگامانه یک تیم در تیمارستان شهرستان راندولف، یک ماجرای تسخیر شده را آشکار میکند که همه چیز را تغییر میدهد.
گروهی از سربازان جوان که به تازگی دوره آموزشی خود را به پایان رساندهاند، پس از غرق شدن کشتیشان توسط دشمن، روی یک قایق در وسط اقیانوس سرگردان میشوند و باید برای نجات جان خود با یک کوسه بزرگ سفید گرسنه بجنگند.
کارآگاهان مسائل ماوراءالطبیعه، اِد و لورین وارن، آخرین پرونده وحشتناک خود را در دست میگیرند. این پرونده شامل موجودات مرموزی است که آنها باید با آنها روبرو شوند.
دریاچه جِساپ در فلوریدا، متراکمترین دریاچه از نظر تعداد تمساح در کل ایالات متحده است - که مردم محلی آن را به عنوان «جایی که میتوانید مادر شوهرتان را برای اسکی روی آب ببرید» میشناسند. این داستان ۱۳ روز جهنمی در این دریاچه در سال ۲۰۰۳ است.
یک فیلمساز در طول تعطیلاتشان در یک کلبه دورافتاده در جنگل، پاراسومنیا (اختلال خواب) شدید دوستش را مستند میکند و با بدتر شدن خوابگردی او، فیلمساز معتقد است که علت آن ممکن است چیزی بسیار شومتر باشد.
دو برادر ماجراجویی بینظیری را آغاز میکنند - سفری در اعماق تونلهای جنگ جهانی دوم در جبل الطارق برای یافتن گنجی گمشده. پیچیدگیهایی پیش میآید و آنچه که به عنوان یک ماجراجویی آغاز شده بود، در نهایت به یک موقعیت مرگ و زندگی برای زنده ماندن تبدیل میشود.
یک دانشمند نابغه اما متکبر، در پی یک آزمایش هولناک، موجودی را خلق میکند که زنده شود. در نهایت، این اقدام منجر به تباهی هم خودِ خالق و هم آن مخلوق تراژیک میشود.
در حالی که در خوابگاه هستند، ساکن خوابگاه توسط موجودی ماوراءالطبیعه وحشت زده میشود. نوعی موجود ماوراءالطبیعه به نام «مکوم» (دنبال کننده) وجود دارد که هنگام نماز آنها را دنبال میکند.
یک افسر پلیس که در حال بررسی پروندههای کودکان گمشده است، حقایق نگرانکنندهای را کشف میکند، در حالی که اتفاقات ماوراءالطبیعه، خانوادهاش و آرامش بارامولا را تهدید میکند.
فینِ ۱۷ ساله پس از رهایی از اسارت با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم میکند. در همین حال، خواهرش در رویاها از طریق "تلفن سیاه" تماسهایی دریافت کرده و رؤیاهای نگرانکنندهای از مورد تعقیب قرار گرفتن سه پسر در اردوگاه زمستانی "دریاچه آلپاین" میبیند.