مادری که برای اولین بار مادر شده، بعد از بیماری فرزندش، برای یافتن اهداکننده با موانع زیادی روبرو میشود و در نهایت به کلینیکی که فرزندش را باردار شده بود، برمیگردد.
یک زن کمالگرا که غرق در کار خود است، در یک شهر کوچک گرفتار میشود و پس از برقگرفتگی توسط چراغهای کریسمس، به طور غیرمنتظرهای در یک فیلم تعطیلاتی کلیشهای بازی میکند.
یک مادر مجرد تمام تلاش خود را برای ایجاد تعادل بین یک شغل موفق و زندگی خانوادگی انجام می دهد، دنیای او زمانی که پسر نوجوان خجالتی او به دلیل قتل زن جوانی که در اینترنت با او آشنا شده بود دستگیر می شود از کنترل خارج می شود ...