مادری که برای اولین بار مادر شده، بعد از بیماری فرزندش، برای یافتن اهداکننده با موانع زیادی روبرو میشود و در نهایت به کلینیکی که فرزندش را باردار شده بود، برمیگردد.
ستاره مشهور تلویزیون، مندی گیلمور، به برنامه پربیننده آشپزی خود، "جهانی از غذا"، خداحافظی میگوید و سفری دور دنیا را برای صرف غذا در همه ۱۴۲ رستوران ستارهدار میشلن آغاز میکند.
یک مادر مجرد تمام تلاش خود را برای ایجاد تعادل بین یک شغل موفق و زندگی خانوادگی انجام می دهد، دنیای او زمانی که پسر نوجوان خجالتی او به دلیل قتل زن جوانی که در اینترنت با او آشنا شده بود دستگیر می شود از کنترل خارج می شود ...
یک دختر ۱۳ ساله به نام کورین با طلاق تازه والدینش مواجه میشود و در حالی که دیگران به نقشهای جدید خود به عنوان یک خانواده ترکیب شده عادت کردهاند، خودش را به چالش می کشد تا توله سگی را تربیت کند...
نیا، مشاور املاک، به جولیان برای یافتن ملک مناسب کمک میکند. جولیان مسافرخانه پدر نیا را انتخاب میکند، اما قصد تغییر آن را دارد. نیا تلاش میکند تا مسافرخانه خانوادگیاش را نجات دهد.
کارلی شانس دومی برای رابطه عاشقانه با دوستش در کالج پیدا می کند، اما مطمئن نیست که چگونه او را تحت تاثیر قرار دهد تا زمانی که دوست جدیدش نیک شروع به مشاوره به او می کند. خیلی زود او متوجه می شود که واقعاً مرد مناسب برای او کیست...
با نزدیک شدن به کریسمس، جسیکا مورگان از آخرین فرصت خود برای تجربه کریسمسی آرام و بی دغدعه استفاده می کند و به شهر کوچک گلنبروک می رود، جایی که با یک آتش نشان خوش تیپ ملاقات می کند...
یک برنامه ریز رویداد شهر نیویورک برای تعطیلات به تنسی سفر می کند و در نهایت در کنار مدیر عملیات پارک موضوعی در مراسم سی امین سالگرد کریسمس در Dollywood کار می کند...
در راه رسیدن به شغلی جدید به عنوان معلم، لورن در محلی به نام گراندون فالز توقف می کند، جایی که او در هفته های قبل از کریسمس با تراویس مجرد، فرزندخوانده او و بسیاری دیگر از مردم محلی ملاقات می کند و با او دوست می شود...
کِنت نقشه انتقامی را از لورل طراحی می کند، که شوهرش معتقد بود ازدواج او را خراب کرده است، با این حال، زمانی که لورل تصمیم به مبارزه می گیرد، نقشه او مرگبار می شود...
دامپزشک دکتر کارلی مونرو (جن لیلی) عاشق دن لندیس (جیسون سرماک)، صاحب پناهگاهی برای سگها میشود که او اغلب به آن سر میزند. متأسفانه دن در شرف ازدواج با دوست دختر پر زرق و برق خود و نقل مکان به شهر نیویورک است.
"فایونا" کارگزار املاک در نیویورک توسط دوسـت پسرش "نیت" فریب میخورد ، او برای بازیابی زندگی خود تصمیم میگیرد تا به پیش خانواده خود برود اما طولی نمیکشد که متوجه میشود "نیت" با دختره دیگری دوست شده است و ...
داستان فیلم در مورد دو رقاص با استعداد می باشد که تازه با یکدیگر آشنا و مدتی هست که وارد یک رابطه کاملا پیچیده شده و نسبت به آن حساسیت نشان می دهند. در همین اوضاع یک اتفاق ناگوار رخ می دهد , ..
ناتالی و نیک از شانس خود در عشق ناامید شده اند. پس از انداختن سکه ها به یک چشمه ، این دو رویای یکدیگر را آغاز می کنند. اما طبق اساطیر چشمه ، آنها فقط یک هفته فرصت دارند تا آن رویاها را به واقعیت تبدیل کنند...
"ایمی" و "لو" مادر خود را در تصادف رانندگی از دست داده اند، اکنون آنها با پدر بزرگشان زندگی میکنند و از طریق رسیدگی به اسب ها و محبت به آنها خاطرات مادرشان را زنده نگه میدارند و ...
الیزابت تاچر یک معلم جوان است، از خانواده ای متمول که اهل شرق آمریکاست و اینک به شهری کوچک در غرب آمریکا کوچ کرده که دارای معدن زغال سنگ میباشد. این سریال شرح ماجرای مردم این شهر کوچک و مشکلات آنان با معدن ذغال سنگ و در عین حال چگونگی ارتباط این معلم جوان با اهالی شهر میباشد. دختری که از خانواده ای متمول آمده و حالا باید خود را با شرایط این شهر کوچک وفق بدهد. این سریال با الهام از کتابی به همین نام به قلم نویسنده کانادایی Janette Oke ساخته شده است.
داستان این سریال زیبا که از سال 1860 شروع می شود ، درباره شخصی به نام کلن بوهمن است. او یک سرباز سابق اتحادیه آمریکایی است که به دنبال جریان قتل همسرش می رود. او به نبراسکای غربی یعنی جایی که “جهنم متحرک” نامیده می شود می رود ، شهری که به بی عدالتی و بی قانونی مشهور است این شهر در حال ساختن راه آهن به سمت اقیانوس آرام است و وقتی قبیله ای برای نابودی خط آهن اقدام می کند، همه چیز پیچیده تر می شود...
شان کینگ و میشل ماکسول تنها یک محقق خصوصی نیستند بلکه هر دو عوامل سرویس مخفی سابق هستند و دارای مجموعه ای از مهارت های منحصر به فرد هستند و در گرفتن مظنونین و اجرای قانون فعالیت می کنند و …
سریالی کمدی، به سبک شرلوک هلمزی و پر از شوخی ها و دیوانگی های خنده دار که می تواند ساعت ها شما را سرگرم کند. اگر دنبال سریالی کمدی و جنایی می گردید این سریال را از دست ندهید.شاون اسپنسر که حافظه ی تصویری، غریضه ی کارآگاهی و دقت بسیار بالایی دارد بعد کمک به پلیس برای حل یک پرونده، متهم به شریک جرم بودن می شود. شاون برای این که به زندان نیفتد و راز خود را برملا نکند ادعا می کند که غیبگو است و با عالم ارواح ارتباط دارد و از این راه اطلاعات خود را به دست می آورد. شاون به همراه بهترین دوستش گاس که فروشنده ی دارو و لوازم پزشکی است، دفتر کارآگاه خصوصی غیبگوی Psych را تاسیس می کند و از آن به بعد در حل پرونده های جنایی به پلیس کمک می کند...