وقتی هیچ معجزهای نمیتواند یک خانواده رو به زوال را کنار هم نگه دارد، یک سفر تعطیلات کریسمس صحنهای را برای رخ دادن یک معجزه فراهم میکند. داستانی دلنشین از خانواده درباره عشق، فقدان و کشف دوباره.
کاسی ، جادوگر خوب ، صاحب فروشگاه ، شهردار و همسر کلانتر جیک با دو بچه و کودک آنها ، توسط مادر رضاعی وی دیدار می شود. این شهر گرفتار سرقت از مغازه ها و یک خبرنگار است.
یک بازیکن تیم چوگان بنام «کانر سالیوان» بعد از مرگ پدرش در جنگ زندگی برایش بی معنی می شود. اما مدتی بعد او یک عشق جدید پیدا می کند و علاقه اش به ورزش باعث می شود دوباره روحیه اش را بدست آورد...
شهردار پل احداث می کند. تظاهرات موافق و مخالف کارهای زیادی را برای کلانتر جیک فراهم می کند. همسر وی ، جادوگر کاسی ، به عنوان نامزد شهرداری انتخاب می شود. پسر عموی شیطانی کاسی دیدار می کند.
یک هفته تا کریسمس مانده است و کلانتر جیک یک سارق بانک را می بیند ، 10 سال پیش او را دستگیر کرد. جیک عروسی کاسی را 24 دسامبر تنظیم کرد. کاسی در مغازه مشغول است اما قبول می کند...
میدلتون برای دوصدمین سالگرد خود آماده می شود و گری هاوس قرار است در محل مهمانی باشد. نیک چاسن ، اولین و تنها مهمان او ، ادعا می کند که از اقوام دور است. او مقالاتی می کند تا ثابت کند وارث سازنده ، هابلین ، کاپیتان دوران استعمار است ...
یک دانشمند امریکائی بخاطر اختراع وسیله ای بسیار مهم به اسم GHOST توسط صربها ربوده شده و بقتل می رسد . در پی این اتفاق همسر او جولی به اتفاق یک مامور امنیتی عازم ژنو می شود تا صندوق امانات محرمانه شوهرش را که حاوی فرمول ساخت اختراعش است باز کنند . در این مدت یک تفنگدار ماهر نیروی دریائی به اسم شان ماموریت می یابد از ۵ فرزند جولی مراقبت کند زیرا احتمال ربوده شدن بچه ها وجود دارد . این بچه ها در سنین مختلفی هستند ، از نوزاد تا محصل دبیرستان …
"ایمی" و "لو" مادر خود را در تصادف رانندگی از دست داده اند، اکنون آنها با پدر بزرگشان زندگی میکنند و از طریق رسیدگی به اسب ها و محبت به آنها خاطرات مادرشان را زنده نگه میدارند و ...
وکاس و ناثان اسکات، دو برادر ناتنی، در شهر کوچک و پرهیاهوی تری هیل، کارولینای شمالی، زندگی میکنند. آنها در زمین بسکتبال و در میان دوستانشان با هم رقابت میکنند و گاهی اوقات با هم اختلاف نظر دارند.
داستان سریال درباره رابطه دو نفر به نامهای ویلیام ترومن و گریس آدلر است در در آپارتمانی در نیویورک سیتی زندگی می کنند. ویل وکیل است و گریس طراح داخلی...
در جهان ابر قهرمانهایی وجود دارند که همه آنها به مانند انسانی ساده زندگی میکردند ولی در وجود خود قابلیتهایی خارقالعاده داشتند به صورتی که آنها را از بقیه مردم جدا میکرد . این قابلیتها گاه به سود مردم عادی بود و در جهت کمک به آنها صورت می گرفت و گاه ابزار دست افکار پلید و شیطانی بود . مردان ایکس نام گروهی است که توسط پروفسور اکسایویر ساخته شد که توسط شجاع ترین ابر قهرمان ها و تغییر یافته ها در آن عضو هستند و سعی می کنند تا با کمک یک دیگر تهدید های مهم و بزرگ در برابر بشریت را خنثی کنند...