کاسی ، جادوگر خوب ، صاحب فروشگاه ، شهردار و همسر کلانتر جیک با دو بچه و کودک آنها ، توسط مادر رضاعی وی دیدار می شود. این شهر گرفتار سرقت از مغازه ها و یک خبرنگار است.
شهردار پل احداث می کند. تظاهرات موافق و مخالف کارهای زیادی را برای کلانتر جیک فراهم می کند. همسر وی ، جادوگر کاسی ، به عنوان نامزد شهرداری انتخاب می شود. پسر عموی شیطانی کاسی دیدار می کند.
یکی از اعضای مهم گروهی در واشنگتن و افراد زیردستش به سختی روی برنامه شان مشغول بکار هستند. آنها قصد دارند تا بازار خرید و فروش مواد مخدر را تحت تاثیر قرار دهند که اینکار آنها باعث قتل های میشود و ...
یک هفته تا کریسمس مانده است و کلانتر جیک یک سارق بانک را می بیند ، 10 سال پیش او را دستگیر کرد. جیک عروسی کاسی را 24 دسامبر تنظیم کرد. کاسی در مغازه مشغول است اما قبول می کند...
میدلتون برای دوصدمین سالگرد خود آماده می شود و گری هاوس قرار است در محل مهمانی باشد. نیک چاسن ، اولین و تنها مهمان او ، ادعا می کند که از اقوام دور است. او مقالاتی می کند تا ثابت کند وارث سازنده ، هابلین ، کاپیتان دوران استعمار است ...
آنه ، یک زن میانسال، پس از مرگ همسر و پسرخواندهاش در جنگ، از زندگی خود ناراضی است. او زمانی که یک راز قدیمی در خانه خود کشف میکند، امید خود را برای آینده دوباره پیدا میکند...
داستان «دختران آمریکایی» که در سال ۱۹۰۴ اتفاق میافتد، حول محور سامانتا میچرخد؛ دختری که به خانه مادربزرگش نقل مکان میکند و یاد میگیرد چگونه یک خانم جوان اصیل ویکتوریایی شود.
در سال 1890 (ویلیام مرداک) از تکنیک های رادیکال پزشکی قانونی از جمله شواهد انگشت نگاری و ردیابی، برای حل برخی از وحشتناک ترین قتل های شهر استفاده میکرد...