یک نویسندهی محلی که از اسرار شهر خبر دارد، ناگهان خودش را درگیر یک پروندهی قتل میبیند. او در این ماجرا با کارآگاهی که مسئولیت رسیدگی به این پرونده را بر عهده دارد، وارد کشمکش میشود.
زندگی آنیتا پس از نقل مکان به یک مجتمع مسکونی انحصاری، مسیری تاریک پیدا میکند. او جذب «باشگاه همسران» مرموز میشود. آنیتا که به حقیقتی شوم در مورد مرگ یکی از اعضای سابق مشکوک است، باید رازهای این باشگاه را برملا کند.
در ایام کریسمس، کیت صاحب یک مغازه عتیقهفروشی در محلهای در حال بازسازی است. آشنایی اتفاقی او با مردی به نام مارک در اتوبوس، منجر به شکلگیری احساسی بین آنها میشود.
وقتی یک رستوران محبوب چینی در غرب میانه درست قبل از کریسمس تعطیلی خود را اعلام می کند، مشتریان آنها را وادار می کند تا روابط خود را در مجموعه ای از داستان های به هم پیوسته در میان هرج و مرج شلوغ ترین هفته آن سال بررسی کنند...
اِمبر مورلی ، یک طراح گرافیک در منهتن ، متوجه می شود که او مزرعه درخت کریسمس مادربزرگ خود را به ارث برده است ، بنابراین او به منظور فروش آن قبل از کریسمس به زادگاه خود ویلو هیل می رود ...
در یک پروژه توسعه، اولیویا و برایان با تعجب متوجه می شوند که خدمتکار و بهترین مرد در عروسی هستند. آنها باید احساسات خود را کنار بگذارند تا عروسی بهترین دوستانشان را نجات دهند ...
پیتون، تهیهکننده پادکست، مجبور میشود الکس را به ستاره بعدی تبدیل کند و نمایشی عالی برای نجات ایجاد کند. این نمایش در قالب یافتن عشق واقعی پیتون است. همانطور که دو نفر پیش می روند، آنها کسانی هستند که عشق را پیدا می کنند...
روزنامه نگار آلیسون ساویر مقاله ای درباره یکی از نویسندگان مورد علاقه خود، آنابل لی می نویسد. او از مزرعه دورافتاده کلایبورن، جایی که رمانهای لی در آن قرار دارند، بازدید میکند. در حالی که آلیسون روی داستان خود کار می کند، با دامدار هنک آشنا می شود...
با نزدیک شدن به کریسمس، جسیکا مورگان از آخرین فرصت خود برای تجربه کریسمسی آرام و بی دغدعه استفاده می کند و به شهر کوچک گلنبروک می رود، جایی که با یک آتش نشان خوش تیپ ملاقات می کند...
جسی دیل که از نسل سوم خانواده نانوا است عاشق مغازه کیک پزی خود است و همه چیز خوب است تا اینکه یک پیشنهاد تهدید آمیز مبنی بر فروش مغازه اش دریافت میکند ....