نه غریبه که در تعطیلات کریسمس در فرودگاه گیر افتادهاند، برای سفر جادهای کریسمس به دنور با هم همراه میشوند و در طول سفر با ماجراجوییهای غیرمنتظرهای روبرو میشوند که باعث میشود با یکدیگر آشنا شوند و پیوندهای عمیقی با یکدیگر برقرار کنند...
برداشت های منفی یک وبلاگ نویس محبوب درباره کریسمس زمانی به چالش کشیده می شود که او باید با پزشک شهر "عاشق تعطیلات" همکاری کند تا مراسم سالانه کریسمس خانواده اش را نجات دهد...
روزنامه نگار آلیسون ساویر مقاله ای درباره یکی از نویسندگان مورد علاقه خود، آنابل لی می نویسد. او از مزرعه دورافتاده کلایبورن، جایی که رمانهای لی در آن قرار دارند، بازدید میکند. در حالی که آلیسون روی داستان خود کار می کند، با دامدار هنک آشنا می شود...
یک ستاره تنیس شکست خورده و یک زن مطلقه که در تلاش اند تا زندگیشان را از نو بسازند، تصمیم میگیرند خود را از دنیای پیرامون دور کنند و به یگانگی حقیقی پی ببرند، اما...
در ابتدای فیلم راب پسر نوجوان دبیرستانیای را نشان میدهد که دوست دارد اولین تجربه اش را انجام دهد و با کلوچهای شبیه به میمون بازی میکند و سگش فریزی این کلوچه را هنگامی که روی میمون راب است میلیسد، برادر کوچکتر راب از این جریان فیلمی میگیرد و آن را به تمامی دوستان راب بلوتوث میکند و راب از دیگر همکلاسیهایش و به خصوص دختران خجالت میکشد اما یکی از همکلاسیهای دخترش (هیدی) که او را در این حال میبیند به او پیشنهاد بازی میدهد و پس از مدتی اتفاقاتی برایشان میافتد و راب متوجه خیانت او میشود....
یک برنامه ریز عروسی نمی تواند باور کند که عاشق مرد رویاهایش شده ، تنها مشکل این است که مرد او را استخدام کرده تا ازدواج خود را با زن دیگری ترتیب دهد...
پس از غرق شدن یک کشتی، شخصی میلیاردر بنام "الیور کویین" مفقود میشود و به مدت پنج سال همه فکر میکردند که او مرده است، اما 5 سال بعد در یک جزیرهی دور افتاده او را پیدا می کنند. او به شهر خودش یعنی "استارلینگ سیتی" نزد مادر و خواهر و بهترین دوستش برمیگردد، که بلافاصله آنها متوجه تغییر رفتار "اُلیور" میشوند. "اُلیور" با شخصیت جدیدی که پیدا کرده قصد دارد با تمام بدی ها و خلاف ها درون شهرش مبارزه کند ولی در عین حال شخصیت قدیم خودش رو هم حفظ کند...