جکسون به ایتالیا نقل مکان میکند تا به دخترش نزدیکتر باشد، اما یک برخورد تصادفی با گابریلا، صاحب یک کافه، و دخالت دوستانش، ممکن است به یک شانس دوباره برای عشق منجر شود.
هنگامی که یک گروه از افرادی که به ظاهر سرگرم کننده می ایند ولی در حین حال وحشی می باشند نوجوانانی را به دام می اندازند حال نوجوانان باید تصمیم بگیرند که ...
وقتی زامبیها شهر سانفرانسیسکو را تسخیر میکنند، یک گروه ناامید با قفل کردن خود در زندان آلکاتراز، جان سالم به در میبرند. اما وقتی زامبیها به جزیرهی آلکاتراز حمله میکنند، قهرمانانمان مجبورند به مرز مرکزی که توسط زامبیها تسخیر شده است بازگردند...
الکساندرا د'ارتاگن، افسر جوان سازمان امنیت ملی آمریکا، طرحی برای ترور رئیس جمهور ایالات متحده را کشف میکند و برای جلوگیری از این تهدید، از کمک سه جاسوس بینالمللی مشهور بهره میبرد.
40 سال قبل "دان هاسکینر" به دنبال بهترین استعدادهای موجود بود,سفید پوست یا سیاه پوست.7 سیاه پوست و 5سفید پوست تیمی افسانه ای بین سالهای 1965-66 را تشکیل دادند.اما مردم شروع به تمسخر آنها کردند.به همین دلیل آنها تصمیم گرفتند با هم جام قهرمانی را تصاحب کنند...
داستان سریال در مورد خانواده ای می باشد که به پرورش دام در مونتانا می پردازند. حال آنها باید با کسانی که قصد تصاحب زمینهای آنها را دارند، روبرو شوند...
دو برادر خون آشام به نام های «استفان» و «دیمن»، که دارای زندگی جاودانه هستند، قرن هاست که میلشان برای نوشیدن خون انسان را مخفی کرده و میان مردم زندگی می کنند. آن ها قبل از اینکه اطرافیان متوجه عدم تغییر سن آن ها شوند، از شهری به شهر دیگر نقل مکان میکنند. اکنون آن دو به شهر ویرجینیا بازگشته اند، همان جایی که به خون آشام تبدیل شدند. استفان پسر شریفی است و خون انسان را به خود ممنوع کرده تا مجبور نباشد کسی را بکشد، اما همواره سعی می کند مراقب اعمال برادر شرورش، دیمن باشد. بعد از آمدن به ویرجینیا، طولی نمی کشد که استفان عاشق یک دختر مدرسه ای بنام «الینا» میشود...
شخصیت اصلی داستان این سریال یک دختر جوان است که فرزند دو مهاجر غیرقانونی محسوب میشود. بعد از اینکه شخصیت اصلی داستان ما به نام لیز پارکر به طور ناگهانی به شهر توریستی خود یعنی رازول باز میگردد، در رستوران پدر و مادرش بهعنوان پیشخدمت مشغول به کار میشود. اما در همین حین اتفاقاتی رخ میدهد که حقیقت تکان دهندهای را درباره پسری که در نوجوانی به او علاقه داشته و حالا یک پلیس است، متوجه میشود. لیز متوجه میشود که این پلیس جوان نهتنها مانند خودش یک انسان معمولی نیست، بلکه یک بیگانه محسوب میشود و تمام تواناییهای عجیبش را در تمام زندگی خود پنهان نگه داشته است. لیز سعی میکند راز او را پنهان نگه دارد و...