یک دانشمند نابغه اما متکبر، در پی یک آزمایش هولناک، موجودی را خلق میکند که زنده شود. در نهایت، این اقدام منجر به تباهی هم خودِ خالق و هم آن مخلوق تراژیک میشود.
مردی به یک مسابقه تلویزیونی میپیوندد. در این مسابقه، شرکتکنندگان اجازه دارند به هر نقطه از جهان سفر کنند، اما شکارچیانی که برای کشتن آنها استخدام شدهاند، آنها را تعقیب میکنند.
انتقامجویان حتی تو بدترین موقعیتهای کیهانی همیشه یه جورایی پرچم امید دستشون بود، کسایی که میتونستن کل روز مبارزه کنن و کیف کنن. ولی تاندربولتسها؟ اونا کلاً یه چیز دیگهن! این فیلم جدید مارول یه تیم عجیب و غریب رو جمع کرده، نه قهرمانای خوشرنگ و لعاب، بلکه یه سری آدم غرغرو و ناسازگار. یلنا بلووا، قاتل بیوهی سیاه که طعنههاش باحاله، باکی بارنز، سایبورگ روس که قبلاً مامور مخفی بود، جان واکر که کاپیتان آمریکا رو ضایع کرده، گوست که دشمن تغییرشکلدهندهست، رد گاردین، سرباز قدیمی شوروی، تسکمستر که هر حرکتی رو میتونه کپی کنه و یه شخصیت مرموز به اسم «باب». باور کن، اینا اصلاً تیمی نیستن که بخوای واسه نجات دنیا روشون حساب کنی!
پدری که در یک ایستگاه فضایی کار می کند، باید دختر 15 ساله خود را پس از برخورد شهاب سنگ به زمین، تنها با استفاده از تلفن های ماهواره ای و دوربین نجات دهد...
بعد از اینکه فضانورد سام واکر از اولین مأموریت فضایی خود برمیگردد، ناسا برای توانبخشی و آزمایشهای پزشکی او را تحت مراقبت در یک خانه با امنیت بالا قرار میدهد. با این حال، زمانی که اتفاقات نگرانکنندهای در اطراف ملک شروع میشود، او میترسد که چیزی فرازمینی او را تا زمین دنبال کرده باشد.
در سال ۱۹۶۶ میلادی، نورا و هکتور، دو فیزیکدان برجسته، به سال ۲۰۲۵ سفر میکنند. در این سفر زمانی، نورا به سرعت پیشرفت کرده و در دنیای جدید به شکوفایی میرسد، اما هکتور با چالشها و مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند. این وضعیت، نورا را در دوراهی دشواری قرار میدهد: انتخاب میان عشقش به هکتور و پذیرش دنیایی که زنان را توانمند میسازد.
دختری تخممرغی عجیب را به روستا میآورد و متوجه میشود که متعلق به یک هیولاست. پس از آن، یک هیولای غولپیکر از دریاچه خارج شده و برای یافتن تخم خود، روستا و ساکنانش را نابود میکند.
دو مرد جوان که وسواس فکری در مورد تئوریهای توطئه دارند، مدیرعامل یک شرکت بزرگ را میربایند. آنها متقاعد شدهاند که او یک موجود فضایی است که قصد نابودی کره زمین را دارد.
آرس، یک برنامهٔ هوش مصنوعی فوق پیشرفته، برای انجام یک مأموریت خطرناک از دنیای دیجیتال به دنیای واقعی فرستاده میشود. این اتفاق، اولین تماس انسان با هوش مصنوعی است.
نوجوانی پس از اینکه یک موجود فرازمینی هولناک در نزدیکی محل زندگیاش در بیابان سقوط میکند، با او طرح دوستی میریزد. این نوجوان در حالی که از دوست خطرناک تازهاش محافظت میکند، میکوشد با مادر غمگین و دوستپسر پرخاشگر مادرش کنار بیاید.
در سال ۱۹۶۸ و در کشور ویتنام، گروه شناسایی «جوخه کرکس» به یک دره دورافتاده در جنگل اعزام میشوند. مأموریت آنها پیدا کردن اثری از گروهی از نیروهای کلاه سبز گمشده است، اما به زودی میفهمند که تنها کسانی نیستند که در آنجا حضور دارند.
پس از نابودی نیمکره شرقی زمین توسط یک شراره خورشیدی عظیم، یک گنجیاب ماجراجو به اروپا میرود تا تابلوی ارزشمند مونالیزا را پیدا کند. در این سفر، او درمییابد که دنیا بیش از یک اثر هنری، به یک قهرمان واقعی نیاز دارد.
کماندوهای نیروهای ویژه در میانه یک عملیات، به طرز مرموزی توسط یک سفینه فضایی ربوده میشوند. آنها پس از به هوش آمدن، خود را در موقعیتی مییابند که باید برای بقا در برابر یک نژاد بیگانه بیرحم مبارزه کنند.
این داستان درباره یک پسر جوان آزتکی است که پدرش به دست اسپانیاییها به قتل میرسد. "یوهوآلی" برای هشدار دادن به پادشاه "موکتزوما" و کاهن بزرگش "یوکا" درباره خطری قریبالوقوع، به "تنوچتیتلان" فرار میکند.
یک سرباز سابق یگان «سیل» که از اختلال PTSD رنج میبرد، پس از عاشق شدن و ربوده شدن زن مورد علاقهاش، یک تیم تشکیل میدهد تا او را نجات دهد. او در نهایت درمییابد که آن زن توسط یک دانشمند سوگوار، به صورت بیولوژیکی مهندسی و ساخته شده است.
خانواده افسانهای و محبوب چهار شگفتانگیز، یکی از شناختهشدهترین خانوادههای دنیای مارول، بار دیگر به پردههای بزرگ سینما راه پیدا میکند.چهار شگفتانگیز باید همزمان با حفظ تعادل بین وظایف قهرمانانهشان و استحکام پیوندهای خانوادگی خود، زمین را در برابر خدای فضایی ویرانگر، گالاکتوس، و دستیار مرموزش، سیلور سرفر، محافظت کنند.
مربی حیوانات، لی جونگ هوان، با دختر نوجوان و رقاص خود، لی سو آ، زندگی پرچالشی دارد. این زندگی عادی هنگامی از هم میپاشد که سو آ به ویروس جهانی زامبی مبتلا میشود.