در دل زمستانی سخت و طاقتفرسا، کشتیای غریب در سواحل روستای ماهیگیری ایسلند غرق میشود. زنی بیوه و تنها که در آن روستا زندگی میکند، ناگهان خود را در موقعیتی دشوار و انتخابی پیچیده میبیند. این زن قرن نوزدهمی، باید تصمیمی غیرممکن بگیرد.
در پی انتشار گسترده ویدئوهایی که از سقوط دوبلین به دست زامبیها خبر میدهند، گروهی از جوانان روستایی در ایرلند در تشخیص واقعیت از دروغ دچار مشکل شدهاند. این داستان به این موضوع میپردازد که آیا وابستگی بیش از حد به دیگران میتواند افراد را برای رویارویی با شرایط بحرانی ناتوان کند.
در حالی که جهان در آستانه نابودی قرار داشت، دیتریش بونهوفر به یک توطئه مرگبار برای ترور هیتلر پیوست و با به خطر انداختن ایمان و سرنوشت خود، جان میلیونها یهودی را از نسلکشی نجات داد.
مسابقهی بوکس بین دو بوکسور، یکی کمشانس و دیگری قهرمان، باعث هیجان و اشتیاق شدید مردم یک کشور شده بود. این اتفاق در زمانی رخ داد که این کشور از یک دوره افسردگی بیرون آمده بود و امید به آینده داشت.
یک زوج متاهل از شیکاگو به یک شهر کوچک در ایرلند سفر میکنند تا کریسمس را با خانواده همسرشان بگذرانند. این تعطیلات، صبر و تحمل آنها و همچنین ازدواجشان را به چالش خواهد کشید.
در سال 1985، بیل فارلون، پدری فداکار، اسرار آزاردهندهای را که در صومعه محلی پنهان شده بود، کشف میکند و حقایق تکاندهندهای را درباره خودش آشکار میسازد.
بتي فلاد، دختری نوجوان با تواناییهای جادویی، در خانوادهای عجیب و غریب زندگی میکند. او با نزدیک شدن به سن نوجوانی، رازهای خانواده را کشف کرده و هویت واقعی خود را مییابد.
سه نوجوان دوبلینی به نامهای مت، رزِ ناامید و کرنیِ دیوانه، پس از ترک تحصیل، خود را در ورطهی مصرف الکل و مواد مخدر فرو میبرند و دست به اعمالی خلاف و تکاندهنده میزنند.
بر اساس رمان برنده جایزه جان مکگاهرن، نویسنده ایرلندی مشهور جهانی، "تا بتوانند به طلوع خورشید رو کنند" یک یادآوری زنده از طبیعت، بشریت و زندگی است که در یک جامعه روستایی ایرلند در دهه 1980 اتفاق میافتد.
روبین ۱۱ ساله، دختر جسور و دوستان صمیمیاش که خودشان را "هودز" مینامند، آن قطعه زمین پوشیده از بوته و درختچه در انتهای کوچه بنبستشان را پادشاهی جادویی میدانند.
پس از آنکه آخرین تخم مرغ کوچک فصل به طرز مرموزی ناپدید شد، اونا و دوستانش در یک مسابقه نفسگیر با زمان قرار گرفتند تا پیش از آنکه طوفان شدیدی جزیره پافین را در معرض خطر قرار دهد، آن را نجات دهند.
دستهای از جنایتکاران پس از ربودن دختر بالرین یک شخصیت قدرتمند در دنیای زیرزمینی، به عمارتی دور افتاده پناه میبرند، غافل از اینکه با دختری معمولی روبرو نیستند و در این عمارت محبوس شدهاند.