دو غریبهی مجروح، پس از حملهی یک موجود هیولایی به شهر، در تونلی زیرزمینی و خطرناک گرفتار شدهاند. آنها با منابع محدود، برای نجات و یافتن راه خروج، در این تونل تنگشونده پیش میروند.
در سال ۱۹۶۸ و در کشور ویتنام، گروه شناسایی «جوخه کرکس» به یک دره دورافتاده در جنگل اعزام میشوند. مأموریت آنها پیدا کردن اثری از گروهی از نیروهای کلاه سبز گمشده است، اما به زودی میفهمند که تنها کسانی نیستند که در آنجا حضور دارند.
دو برادر دور هم جمع می شوند و پس از به ارث بردن اموال پدربزرگشان، رازهای قدیمی خانواده را کشف می کنند. همانطور که دوستانشان شروع به گم شدن می کنند، آنها می ترسند توسط موجودی که در سایه ها کمین کرده است تحت تعقیب قرار گیرند...
در نقطه ای دور افتاده از کشور استرالیا دو برادر متوجه چندین راز قدیمی و دروغ خانوادگی می شوند. پس از مدتی کوتاه دوستانشان یکی یکی ناپدید می شوند و این دو برادر از این می ترسند که توسط کسی یا چیزی تحت تعقیب هستند...
دو سال پس از حمله بین کهکشانی ها به زمین ، بازماندگان در سیدنی استرالیا، با ناامیدی مبارزه کردند تلفات روز به روز افزایش می یابد ، و زمین درحال نابودیس…