پس از اینکه یکی از اعضای ناخوشایند یک فرقه از یک خودکشی دستهجمعی که مدتها انتظارش را میکشید جا میماند، با رهبر سابق خود متحد میشود تا پیروان جدیدی به دست آورد.
کارآگاه باب هایتاور با در دست گرفتن امور به دست خود، سعی می کند به یک فرقه شیطانی نفوذ کند تا دختر ربوده شده خود را نجات دهد و انتقام قتل همسرش را بگیرد...
داستان فیلم درباره تکنسینی واقعی به نام مایک ویلیامز (مارک والبرگ) می باشد که قرار است به سکوی نفتی "دیپ واتر هوریزن" ملحق شود و در آنجا وظیفه خودش را به نحو احسن انجام دهد. اما زمانی که مایک به محل کار خود می رود، در آنجا با ویدرین (جان مالکوویچ) مواجه می شود. ویدرین علی رغم خطرات جانی که برای کارکنان دارد، به جیمی (کرت راسل) دستور می دهد به حفر ادامه دهند و این تصمیم فاجعه ای به بار می آورد...
جیم استون (نیکولاس کیج) و دیوید واترز (الیجاه وود) دو افسر پلیس هستند که در اداره پلیس لاس وگاس کار می کنند. زمانی که استون متوجه مبلغ هنگفتی بعنوان وثیقه که مربوط به قاچاق مواد مخدر است، می شود تصمیم میگیرد بهمراه واترز رد منبع پول را بزند...
مایکل فینکل (جونا هیل) که روزنامه نگار نیویورک تایمز است یک تماس تلفنی از شخصی بنام کریستین لونگو (جیمز فرانکو) دریافت می کند، که این شخص یکی از تحت تعقیب ترین سوژه های اف.بی.آی می باشد. جالب اینجاست که وی به مدت زمان بسیاری با نام جعلی فینکل زندگی می کرده است، و همین موضوع پای مایکل فینکل را به ماجراهای این تبهکار باز می کند…
داستان درباره یک خبرنگار ( Elizabeth Banks ) که در رویای گوینده ی خبر شدن است.بالاخره فرصتی برای او پیش میاید اما او در شب قبل مصاحبه شغلیش در مرکز LA بدون تلفن بدون پول و … گیر افتاده و تنها 8 ساعت فرصت داره…
فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است و به قدرت رسیدن و سقوط یک دلال مشهور نیویورکی به نام جوردن بلفورت را به تصویر می کشد. فردی که در پرونده ی شفاف سازی مربوط به وال استریت دردسرهای زیادی ایجاد کرد و…
وقتی زامبیها شهر سانفرانسیسکو را تسخیر میکنند، یک گروه ناامید با قفل کردن خود در زندان آلکاتراز، جان سالم به در میبرند. اما وقتی زامبیها به جزیرهی آلکاتراز حمله میکنند، قهرمانانمان مجبورند به مرز مرکزی که توسط زامبیها تسخیر شده است بازگردند...
یک قطار با بی توجهی بعضی از کارکنان راه آهن، با سرعت بالا به راه افتاده و در آستانه برخورد با موانع سر راه و انفجار است. اما یک مهندس کهنه کار و دستیارش وارد جریان می شوند تا از یک فاجعه جلو گیری کنند...
برادران کاهیل با انکه در گذشته بسیار صمیمی بوده اند اما اکنون راه خود را از یکدیگر جدا کرده اند. سام که برادر کوچکتر است به ارتش پیوسته و تامی یک زندگی معمولی را با همسر و تنها دخترش می گذراند تا اینکه سام در یک عملیات دچار حادثه می شود و دچار مشکلات روحی می شود و برای درمان به آمریکا بر میگردد. تام برادر کوچکتر را به منزل خود می آورد اما سام که دچار مشکلات روحی زیادی است با تام و خانواده اش دچار مشکل می شود و مجموعه ای از خاطرات گذشته و اتفاقات آینده او را آزار می دهد و اکنون تام سعی می کند تا به هر شکلی به برادرش کمک کند تا سلامتی خود را باز بیابد...
«مرد جواني به نام «جان فارلي» (اسکات) وقتي پس از مدت ها به خانه برمي گردد متوجه مي شود که مادرش (ساراندون) مي خواهد با «آقاي وودکاک» (تورنتن) که قبلا معلم ورزش منفور مدرسه اش بوده، ازدواج کند. او براي جلوگيري از اين وصلت تمام سعي خود را مي کند...
تلاش هزار ساله ی مردی (جکمن) برای نجات زندگی زنی (وایس) که دوست دارد؛ در هیئت یک فاتح اسپانیایی قرن شانزدهمی، یک دانشمند در زمان حال و یک فضانورد در قرن بیست و ششم.
يوجرزي، زمان حال. يک سال بعد از آن که فروشگاه وسايل خانگي «کوييک شاپ» آتش گرفت و ويران شد، «دانته هيکس» (اوهالوران) و «رندال گريوز» (آندرسن) - دو رفيق سي و خرده اي ساله که ده سال در آن فروشگاه مشغول به کار بودند - در رستوران غذاي حاضري «موبي» کار مي کنند...
"جروم" که از دوران کودکی عاشق طراحی بود، رویای خود را در مدرسه هنر دنبال می کند.اما زمانیکه متوجه می شود دنیای واقعی هنر چگونه است، در مقابل دیدگاهی قرار می گیرد که با او در تضاد است...
جنیفر بخاطر مشکلات عصبی که داره از شغلش با درآمد 250 هزار دلار در سال اخراج میشه. اون و دختر جوونش میرن پیش مادر جنیفر زندگی کنن و جنیفر در بار برادرش مشغول به کار میشه و دوستای قدیمیشو ملاقات میکنه و ...
ماجرای داستان این سریال بعد از 25 سال از سر گرفته می شود که ساکنان یک شهر عجیبغریب (در شمالغربی کشور) در این فکر هستند که چگونه ملکه مراسم آغاز سال تحصیلی آن ها به قتل رسیده است، حال همه در تلاش برای کشف ابعاد مختلف این قتل مرموز هستند...
سریال "خانواده غیر عادی" داستان یه خانواده رو روایت میکنه که تصمیم میگیرند که برای مسافرت به برزیل برند منتها در میانه راه دچار طوفان میشند و سقوط میکنند! این سفر براشون کابوس میشه و برمیگردند به خونه خودشون. همه چیز عادی هست تا اینکه کم کم پی به قابلیتهایی میبرند که پیدا کردند. قدرت زیاد، سرعت، خواندن ذهن و ...
ارل (Earl) نام مردی است که در لاتاری مقدار زیادی پول برنده می شود ولی بلیط آن را در یک تصادف از دست می دهد و در بیمارستان به این نتیجه می رسد که بد شانسی او برای کارهایی است که در گذشته انجام داده و تلاش می کند کار های بد خود را جبران کند و از همه کسانی که به آنها آسیب رسانده دلجویی کند و …