نیک کاسینو، یک بازیگر اکشن سابق، به دلیل ظهور رقبای جدید، محبوبیت خود را از دست داده است. او برای احیای دوبارهٔ کارش، به ایتالیا سفر میکند تا در اولین فیلم اکشن با سبک نئورئالیستی همکاری کند و به این ترتیب، دوران طلایی خود را دوباره تجربه کند.
یک کارآگاه پلیس که از سرطان رنج می برد، با یک خبرچین معامله می کند تا در حین انجام وظیفه کشته شود، بنابراین خانواده او می توانند مزایای مرگ سنگین را از این بخش دریافت کنند...
در سال 1989، قایق رز نوئل با چهار خدمه از پیکتون، نیوزیلند به سمت تونگا راهی شد. پس از واژگونی قایق بادبانی توسط یک موج ، آنها 119 روز سرگردان می شوند ...
جان کیوزاک در این فیلم نقش یک جنایتکار رو داره که بعد از کشتن چندین نفر با در دست داشتن کیفی مرموز که از محتوای آن بی خبر است، وارد مسافرخانه میشود تا در آنجا ملاقاتی را با رئیسش داشته باشد ...
داستان دانشمندی که جسد منجمد سه سرباز روسی را در شمال کانادا پیدا و متوجه می شود همگی آنها تغییر ژنتیکی داداه شده اند و پس از اینکه یخ آن ها آب می شود، تهدیدی مرگبار برای جامعه غربی به شمار می روند و به هر قیمتی که شده باید جلوی آن ها را بگیرند...
گروهی از دانشجویان با استفاده از تجهیزات ممنوع شده از یک آزمون دهه 1950، مجموعهای از آزمایشهای روانشناختی را در مورد تلهپاتی انجام میدهند که عواقب وحشتناکی دارد...
این فیلم که بر اساس افسانه های وایکینگ ها ساخته شده است، درباره یک پادشاه فراموش شده، بنام «اریک» است که از سوی مردمش وظیفه دارد تا «تور» خدای طوفان را شکست دهد...
دنی بریس ( جیسون استاتم ) یک عضو سابق نیروهای ویژه بریتانیا است که بعد از انجام ماموریت های متعدد خود را بازنشسته کرده است. البته این بازنشستگی چندان دوامی ندارد زیرا بزودی پی می بریم که یک شیخ ( رادنی عفیف ) دوست و مربی سابق دنی ( رابرت دنیرو ) را دستگیر کرده و درخواستی هم مطرح کرده که انجامش چندان کار راحتی نیست. شیخ می خواهد تا نیروهای بریتانیایی که پسر او را به قتل رسانده اند به شکلی که تداعی کننده رخ دادن تصادف باشد، کشته شوند! تمام این اتفاقات سبب می شود تا دنی بار دیگر لباس کار را بر تن کند و به دنبال آزادی مربی سابقش باشد و …
ابی جونز (کریستین اوانجلیستا) سرگرد روانشناسی جوان در حالی که در یک سفر کلاسی در یک بیمارستان روانی محلی است، با بیمار پرخطر، هارمون (دومینیک پرسل) مواجه می شود. او برای یک شب مطالعه معمولی با دو هم اتاقی خود به خانه برمی گردد که از تاریکی که در درون او بیدار شده بود بی خبر است. بعدازظهر همان شب طوفانی وارد می شود
داستان در مورد "بری آلن" است، کسی که بعد از انفجار در آزمایشگاه S.T.A.R و قرار گرفتن در معرض ذرات شتاب دهنده به کما میرود. چند ماه بعد از کما بیرون میآید و متوجه سرعت و قدرتی عجیب درون خود میشود که این امکان را به او میدهد تا در سنترال سیتی مثل یک فرشتهی نگهبان که قابل رویت نمیباشد، حرکت کند. در حال حاضر تنها دوستان بری می دانند که او تبدیل به سریعترین مرد زنده جهان شده است. اما او بزودی متوجه میشود که تنها کسی نیست که در هنگام انفجار، قدرت فرا انسانی به دست آورده و افراد دیگری هم هستند که این قدرت را به دست آورده اما در راه درستی از آن استفاده نمیکنند. بنابراین "بری آلن" با آزمایشگاه استار همکاری میکند و مامور میشود تا از مظلومان شهر در برابر حوادث دفاع کند...
داستان این سریال درمورد کیت کین، با عشقی که نسبت به عدالت اجتماعی دارد و یک استعداد برای گفتن باور خودش، برای جنگ آماده شده است، او بعنوان بتومن بر فراز خیابان های شهر گاتهام اوج می گیرد. کیت برای مبارزات خیابانی به خوبی تمرین کرده و قصد دارد با جنایتکاران و تبهکاران مبارزه کند. البته فعلا او را یک قهرمان نخوانید. در شهری که تشنه یک ناجی است، کیت باید نخست بر شیاطین خودش برتری یابد سپس تبدیل به نماد قهرمان و ناجی گاتهام شود.
بعد از 7 سال و بزرگ شدن فرزند مایکل اسکافیلد ، داستان از آن جایی شروع می شود که “تی بَگ” با یک مدرک می خواهد به لینکولن ثابت کند که مایکل هنوز زنده است. بعد از تحقیقاتشان لینکولن رد پای برادر خود را در یک زندان دورافتاده پیدا می کند و برای نجات او به سفری خطرناک می رود...
به خاطر بازی های سیاسی ، یک مرد بیگناه روانه زندان شده و سپس به اعدام محکوم می شود. در اینجا برادر او که یک نابغه است عمدا خود را به همان زندان می اندازد تا خود و برادرش را از آنجا فراری دهد...