Edward Furlong

آمبروز لندن، متخصص رویا، برای مطالعه‌ی اختلال هویت تجزیه‌ای جیمز فلپس/جو اسلیتر به تیمارستان آرکهام فراخوانده می‌شود.

هنگامی که یک دختر یک اسب گمشده را پیدا می کند، وارد یک مسابقه بشکه ای می شود و قهرمان می شود.

پس از این که ساموئل بیوه دل شکسته با کالفو ، خدای شیطنت معامله می کند. این به ساموئل اجازه می دهد تا با همسر مرده خود به عنوان یک زامبی زندگی کند و منجر به نابودی دنیای زیرین می شود...

یک گروه از مردم از خواب بیدار میشوند و در حالی که شکار شده اند و برای یک عمل زشت و شیطانی خود را در جزیره ای میبینند و متوجه میشوند که قرار است اعضای بدنشان به عنوان غذا استفاده شود...

هفت غریبه پس از رخ دادن یک وافعه‌ی آخرالزمانی غیر قابل توصیف خود را در یک بیمارستان رها شده می یابند که آنجا به دام افتاده اند. علاوه بر این آن ها همه چیزشان را از دست داده اند...

سامانتا بر این باور است که پدرش مادر او را به قتل رسانده است. او در جستجوی حقیقت مرگ نابهنگام مادر جوان خود است...

یک عکاس شکست خورده گرفتار خشونت شهری و فساد اطراف‌ش میشود...

جیم در نیویورک همراه با خانوداه خود زندگی خوب و عادی دارد ناگهان اقصاد کشور نابود میشود جیم همه زندگی اش را از دست میدهد...

این روایتی طنزآمیز و در عین حال تلخ است که به موضوعاتی چون عشق، کینه‌توزی و سرشت دمدمی و ناپایدار موازین اخلاقی بشر می‌پردازد.

زلزله‌ای فاجعه‌بار، عنکبوت‌های غول‌پیکر آتشین را به نیواورلئان می‌کشاند و شهر را به ویرانی می‌کشاند...

مرد مرده گرگ تنها، از نظر عاطفی سرد و دور از دنیای بیرون و ساکنان آن است. اما پسربچه ای پس از مشاهده قتل مادرش در آستان او ظاهر می شود و دنیای تنهایی او زیر و رو می شود.

گروهی نوجوان به یک مهمانی هالووین می روند اما با گروهی از شیاطین روبرو می شوند، حال باید برای نجات جان خود تلاش کنند...

فیلم "این یک فیلم نیست" با رویکردی طنزآمیز و تلخ، به موضوع پایان دنیا می‌پردازد. این فیلم، از دیدگاه ذهنی آشفته یک فرد معتاد به فرهنگ عامه، به تصویر کشیدن این رویداد می‌پردازد.

«برت رید» (ست روجن) در ظاهر یک روزنامه نگار است اما گاهی نقاب به چهره میزند و به مبارزه با افراد شرور شهر می پردازد و مردم این ابرقهرمان را زنبور سبز می نامند. کارته کاری بنام «کاتو» (جی چو) نیز در این راه به او کمک میکند. از طرفی روزنامه نگار کنجکاوی بنام «لنور کیس» (کامرون دیاز) قصد دارد که …

داستان در مورد چند روزنامه نگار آمریکایی در سودان است که سر دوراهی قرار گرفته اند که آیا باید به خانه باز گردند و گزارشی از جنایاتی که مشاهده کرده اند را ارائه دهند و یا آنجا بمانند و به قربانیان کمک کنند...

یک دست بازی پوکر که به مشاجره‌ای شدید کشیده می‌شود، باعث می‌شود سه مرد که به دلیل جرایم غیرخشونت‌آمیز زندانی هستند، هم‌سلولی خود را به شدت مضروب کنند. سپس آن‌ها برای پنهان کردن جرم خود، دست به اقدامات شدیدی می‌زنند.

دو نوجوان که جامعه آن‌ها را نمی‌پذیرد، دست به کارهای خلاف می‌زنند و با دوربین، این کارها را ضبط می‌کنند تا از دست پلیس فرار کنند.

شرکت‌کننده‌ای که پس از حذف شدن از یک برنامه تلویزیونی واقع‌نما، دچار جنون شده است، گروهی از دانشجویان دختر را در صحنه فیلم‌برداری برنامه خیالی خودش به گروگان می‌گیرد، جایی که بازنده‌ها سرنوشت مرگباری پیدا می‌کنند.

در راه تبدیل شدن به یک شیطان جاودانه، یک رهبر باند قتل یک شرور سابق و دوست دخترش را سازماندهی می کند.

چهار نوجوان در تونلی مرزی گیر می‌کنند و مورد حمله ارواح عذاب‌کشیده‌ای قرار می‌گیرند که در آنجا ساکن هستند.