داستان جاش، یک دانشآموز پیانیست کلاسیک که بر پیروزی در بزرگترین رقابت زندگیاش متمرکز شده است، با شارلوت، یک پیانیست جاز آزاد روبرو میشود که حواس او را پرت میکند تا شانس خود را برای برنده شدن بیشتر کند...
کتی پس از مرگ مادرش، دچار افسردگی شده است. او تمام دوستان و تفریحاتش را کنار زده و خود را در خانه حبس کرده، اما زمانی در تابستان مسئولیت نگهداری از یک میمون بازیگوش را قبول میکند، زندگی اش وارد مسیر تازه ای می شود و...
یک نوجوان سیزده ساله که در مدرسه جدیدش مورد آزار و اذیت قرار میگیرد، با سگی زخمی و تنها آشنا میشود و تصمیم میگیرد به او کمک کند. این دو با وجود شرایط سخت، به یکدیگر دل میبندند.
یک پیمانکار نظامی ارتش انگلستان که به او خبر مرگ دخترش را می دهند و او سریعا راهی لس آنجلس می شود. وقتی می بیند که جسد مربوط به دختر او نیست ، تحقیقات خود را در مورد قضیه آغاز می کند که...
بیش از یک دهه از آخرین باری که جیم و میشل و استیفر و دیگر بچه ها دوران نوجوانی را با مشکلات خاص خودشان سپری کردند می گذرد. آنها به تازگی قرار گذاشته اند تا در آخر هفته دوباره دور یکدیگر جمع شوند و یاد و خاطره های گذشته را زنده کنند. اما با ورود دختری دبیرستانی به جمع آنها، بار دیگر مشکلات قدیمی نمایان می شود...
"الکس استیلمن" که از دانشکده حقوق فارق التحصیل شده از زندگی خود راضی نیست اما خود را با بازی پوکر اینترنتی سرگرم می کند."تامی وینسون" افسانه ای که بیست سال قبل به خاطر همسر خود بازنشسته شده پیشنهاد آموزش به "الکس" را می دهد تا بتواند در بازیهای لاس وگاس برنده شود و...
"جک موور" وکیلی است که به پکن سفر کرده تا درباره تاسیس اولین تلویزیونی مشترک مذاکره کند.ناگهان او دستگیر شده و متهم به قتل می شود.تنها راه نجات و اثبات بیگناهی اش "شن یولین" است…
برای وحشیانه ترین سفر جاده ای سال آماده شوید . یک ماجراجویی کمدی درباره خانوادهای که سعی میکنند از موانع ظالمانه (از جمله یکدیگر) جان سالم به در ببرند و در سفری بینالمللی به دیدار مجدد خانوادگی سالانهشان بروند...
آرتور و دو فرزندش کتی و بابی مالک یک خانه شیشه ای می شوند که برای آنها به ارث گذاشته شده است . این خانه دو ویژگی دارد : گروهی ارواح خبیثه در آنجا محبوس شده اند و هر کسی را که در سر راهشان باشد نابود می کنند و توسط عینکهای خاصی قابل رویت هستند . همچنین این خانه دارای گنجی پنهان است که تنها به کمک آن ارواح می توان به آن دست یافت . زمانیکه این خانواده بهمراه پرستار بابی و یک وکیل وارد خانه می شوند و کار انتقال مدارک به پایان می رسد درهای خانه به روی آنها قفل شده و ارواح درون خانه آزاد می شوند . مسئول این کار فردی به اسم دنیس است که یک شکارچی ارواح بوده و با کمک همکارش کالینا می کوشد تا گنج موجود در خانه را بدست آورد...
«جی» و «باب» پی میبرند کتاب مصوری که دوستشان قبلا با الهام گرفتن از زندگی آن دو منتشر کرده، قرار است به زودی تبدیل به فیلم شده و روی پرده سینما برود. آن ها تصمیم می گیرند سازندگان فیلم را پیدا کرده و کارشان را متوقف کنند...
راهبه ای به نام «ماریا» (اندروز) که به دلیل عشق دیوانه وارش به موسیقی و طبیعت با محیط صومعه هم خوانی ندارد، به عنوان معلمه ی هفت فرزند «ناخدا فون تراپ» (پلامر) به کاخ اشرافی او فرستاده می شود. ناخدا به سفر می رود و «ماریا» بچه ها را با موسیقی آشنا می کند...
مایکل برای برنده شدن در یک شرط بندی و رهایی از یک موقعیت سخت تلاش می کند تا دوستش کایل ازدواج کند. با این حال، وقتی او عاشق عروس آینده کایل می شود، همه چیز پیچیده می شود...