این مستند نمایشی، داستان تلاش یک پنگوئن برای یافتن عشق در جریان یک سفر طولانی و پرماجرا را در کنار پرداختن به زندگی و آداب و رسوم پنگوئنها به تصویر میکشد.
سدریک د اینترتینر، به عنوان مجری، در تئاتر مایکروسافت واقع در لس آنجلس، میزبان مراسمی است تا ضمن تقدیر از تلاشهای سازندگان توانمند برنامههای تلویزیونی، جوایز برترین دستاوردها را در شاخههای گوناگون اهدا نماید.
رون و کیم ، دو قهرمان، با مشکلات شروع دبیرستان به عنوان دانشآموزان سال اولی مواجه میشوند، زمانی که تیمشان یک عضو جدید اضافه میکند. هر قهرمانی به یک شرور نیاز دارد و یکی از آنها به تازگی از زندان آزاد شده است. آیا کیم دوباره دنیا را نجات خواهد داد یا دبیرستان او را تحت تأثیر قرار خواهد داد؟...
بیش از یک دهه از آخرین باری که جیم و میشل و استیفر و دیگر بچه ها دوران نوجوانی را با مشکلات خاص خودشان سپری کردند می گذرد. آنها به تازگی قرار گذاشته اند تا در آخر هفته دوباره دور یکدیگر جمع شوند و یاد و خاطره های گذشته را زنده کنند. اما با ورود دختری دبیرستانی به جمع آنها، بار دیگر مشکلات قدیمی نمایان می شود...
یک مشاور حقوقی به نام آوا (مندی مور) تازهعروسی است كه درمی یابد پدر و مادرش (جیمز برولین و جین سیمور) كه او همیشه زندگی مشترك آنها را ایده آل میپنداشته، در آستانه طلاق گرفتن هستند. آوا كه مصمم است آنها را آشتی دهد...
راهبه ای به نام «ماریا» (اندروز) که به دلیل عشق دیوانه وارش به موسیقی و طبیعت با محیط صومعه هم خوانی ندارد، به عنوان معلمه ی هفت فرزند «ناخدا فون تراپ» (پلامر) به کاخ اشرافی او فرستاده می شود. ناخدا به سفر می رود و «ماریا» بچه ها را با موسیقی آشنا می کند...
داستان فیلم بر پایه داستان چهار پسر به نام جیمی، آز، کوین، فینچ است که در تلاشند تا قبل پایان دبیرستان از باکرگی در آیند. همچنین سرکردهٔ آنها استیو استیفلر است.
دو دانشجوی هم اتاقی که بجای درس خواندن بیشتر به مهمانی گرفتن می پردازند، در نتیجه نمرات بدی میگیرند. آنها که در آستانه ی اخراج می باشند به دنبال یک هم اتاقی می گردند که خودش را بکُشد زیرا در دانشگاه میگویند: "اگر هم اتاقی شما بمیرد، شما نمرهی 20 خواهید گرفت"....
داستان این سریال در واقع ادامه همان سریالی است که در دهه 90 میلادی بسیار محبوب بوده است و روایتگر یک خانواده از طبقه متوسط جامعه است که همگی شاغل هستند .
داستان سریال تلویزیونی «بوفی خونآشام قاتل» سرگذشت «بوفی سامرز» (Buffy Summers) یک زن جوان و آخرین بازمانده از نسل خونآشامهایی است که به «خونآشامهای قاتل» یا به اختصار «قاتل» مشهورند. در داستان، «قاتلین» برای نبرد با «خونآشامها»، «دیوها» و دیگر نیروهای تاریکی فراخوانده میشوند. همانند قاتلین پیشین، «بوفی» از سوی یک «ناظر» (Watcher) پشتیبانی میشود. «ناظر»، بوفی را راهنمایی میکند، به او آموزشهای لازم را فرا میدهد و او را برای مقابله با دشمنانش آماده میکند. «بوفی» بر خلاف اجداد پیشین خود را در احاطه حلقهای از دوستان وفادار که با عنوان «دسته اسکوبی» (Scooby Gang) شناخته میشوند، میبیند...