در سال 2008، یک گروه تلویزیونی به شهری کوچک در داکوتای شمالی اعزام شدند تا داستان یک تیم هاکی دبیرستانی را که در راه رسیدن به فینال ایالت بودند، پوشش دهند. اما یکی یکی اعضای بازیگران و گروه ناپدید شدند...
فیلم داستان مردی است که پس از عمل کردن غدهی هیپوفیزش و برداشتن یک تومور خوش خیم، در یک دورهی 3 هفته ای تمام تغییرات و اثرات دوران بلوغش را دوباره تجربه می کند...
این فیلم داستان عاشقانه بین یک نظامی ارتشی سام و یک مهاجر عراقی به نام امیره هستش. این فیلم رابطه پیچیده این دو نفر رو نشون میده که در طول داستان چطوری عاشق هم میشن
در پست ترین نقطه زندگی اش، ریچی تماسی از خواهرش که از هم جدا زندگی می کنند دریافت میکند. او درخواست نگهداری دختر یازده ساله اش سوفیا را برای چند ساعت توسط ریچی دارد که...
وقتی یک حسابدار پس از خیانت دختری که دوست دارد ضربه سختی می خورد،به پیشنهاد بهترین دوستش تصمیم می گیرد با زنان زیادی رابطه برقرار کرده و قلب آنها را بشکند...
سارا راسل، دانشجوی 23 ساله مشتاق دانشکده پزشکی، برای به اشتراک گذاشتن برخی اخبار مهم با خانواده اش دیدار می کند، اما در عوض با دوره سختی از گذشته خود مواجه می شود...
ارون، ورزشکار دبیرستانی، در هجدهمین سالگرد تولدش هویت خود را به عنوان "رهایی بخش" کشف می کند. او باید با قدرت های خود فرشتگان سقوط کرده را به بهشت بازگرداند و با دشمنان خود بجنگد.
«دن میل مان» جوان ورزشکاری است که برای شرکت در مسابقات قهرمانی کشور،تمرین می کند. با توجه به قابلیت بدنی بالا و ظاهر جوانی که دارد غرور زیادی در او دیده می شود. این وضعیت ادامه دارد تا اینکه”دن” با پیرمردی در پمپ بنزین ملاقات می کند. پیرمرد در خلال مدتی طولانی، آنچه را که باید در پی آن باشد ،به او می آموزد و …
این سریال به سبک اکشن، ماجرایی و هیجانی است. نقش اول این داستان «جک باور» در ادارهٔ CTU (واحد ضد تروریستی) مشغول به کار است و هر فصل یک روز از زندگی او را در حال مبارزه با یک نقشهٔ تروریستی بزرگ و خطرناک نشان می دهد…
دو برادر خون آشام به نام های «استفان» و «دیمن»، که دارای زندگی جاودانه هستند، قرن هاست که میلشان برای نوشیدن خون انسان را مخفی کرده و میان مردم زندگی می کنند. آن ها قبل از اینکه اطرافیان متوجه عدم تغییر سن آن ها شوند، از شهری به شهر دیگر نقل مکان میکنند. اکنون آن دو به شهر ویرجینیا بازگشته اند، همان جایی که به خون آشام تبدیل شدند. استفان پسر شریفی است و خون انسان را به خود ممنوع کرده تا مجبور نباشد کسی را بکشد، اما همواره سعی می کند مراقب اعمال برادر شرورش، دیمن باشد. بعد از آمدن به ویرجینیا، طولی نمی کشد که استفان عاشق یک دختر مدرسه ای بنام «الینا» میشود...
داستان از آنجایی شروع می شود که پسر نوجوانی به نام رایان اتوود به همراه برادرش اقدام به سرقت ماشین میکند که بعد ازکمی تعقیب و گریز توسط پلیس دستگیر شده و به زندان می افتد.