قطار سریعالسیر ۳۱ دسامبر قرار بود یک سفر ریلی معمولی و آرام باشد، حداقل این چیزی بود که لوکوموتیوران نیکلای ایوانوویچ فکر میکرد. با این حال، سرنوشت برنامههای دیگری برای آن داشت.
ساکنان یک ساختمان آپارتمانی در اوکراین به دلیل مشکلات قطع برق، به فکر خرید یک ژنراتور مشترک افتادهاند. اما ظرفیت محدود این دستگاه، مانع از استفاده همه ساکنان از آن شده است.
این داستان درباره یک فرد شجاع و بشردوست است که در شرایط سخت جنگ، جان صدها نفر را نجات داده است. او، که خود یک پناهنده از قزاقستان بوده، در بهار ۲۰۲۲ با کمک به مردم اوکراین در شهرهای اشغالی توسط روسیه، نشان داد که انسانیت مرزی نمیشناسد.
آندری داوژنکو به دلیل مخالفت با حکومت شوروی، مورد آزار و شکنجههای روانی قرار میگیرد. این داستان درباره مبارزه ارادهی فردی در برابر قدرت یک نظام سرکوبگر است.
والریا و کریستینا، دو خواهر اهل اوکراین، تصمیم گرفتهاند تا از طریق ازدواجهای اینترنتی، زندگی مشترک خود را با مردانی اسرائیلی آغاز کنند. یکی از این دو خواهر، این تصمیم را عملی کرده و هماکنون در سرزمین مقدس ساکن است. خواهر دیگر نیز به دنبال پیروی از راه او است و به جد به فکر مهاجرت به اسرائیل و ازدواج با یک شهروند اسرائیلی میباشد.
داستان مردی به نام آناتولی است که برای مراقبت از مادرش که در بستر بیماری است، به خانهشان بازمیگردد. رویدادهایی مانند دیدار با برادرش و زنی که او را دوست دارد، باعث میشود تا او به گذشته و تصمیمهایی که گرفته است، فکر کند.
دختری جوان که آرزوی آشپزی دارد، برای رسیدن به این هدف به شهر میرود. در آنجا بهطور تصادفی کتاب آشپزی یک آشپز معروف قدیمی را پیدا میکند و زندگیاش مسیر جدیدی پیدا میکند.
یک فیلمساز جوان با کشف آرشیو عکسهای پدربزرگش، تلاش میکند تا او را بهتر بشناسد و به ریشههای خانوادگی خود پی ببرد. اما با پیشروی بیماری آلزایمر در پدربزرگ، ایهور با چالش حفظ خاطرات و مقابله با فراموشی روبهرو میشود.
از زمان شروع جنگ، ایوان زابیاکا، که قبلاً کارگر راهآهن در منطقه خارکیف اوکراین بود، رفتاری غیرقابل پیشبینی از خود نشان داده است. اکنون او با وضعیتی روبرو است که یا باید منطقه را ترک کند یا به زندان برود. یک افسر به او آزادی پیشنهاد میکند، اما ایوان برنامههای دیگری در سر دارد.
این مستند انگیزشی با رویکردی هنری، داستان مردمی عادی را روایت میکند که به سربازان حرفهای تبدیل میشوند، در جنگ هدف واقعی خود را پیدا میکنند و بنیانگذار جدیدترین فرهنگ نظامی اوکراین میشوند. بر اساس رویدادهای واقعی و نبردهای کلیدی یک جنگ تمام عیار ...
یک ون کوچک در جادههای جنگزده اوکراین حرکت میکند و شهروندان اوکراینی را که خانههای خود را در خط مقدم جبهه رها کردهاند، سوار میکند. این ون با جابهجایی آنها در میان این چشمانداز ویرانشده به سمت تبعید، به پناهگاهی شکننده و مکانی برای رازها و درد دلهای مسافرانش تبدیل میشود.
آنا با آرزوی زندگی بهتر برای خود و دخترش کاتیا، وامی مسکن دریافت میکند. اما اتفاقاتی غیرمنتظره او را در موقعیتی دشوار قرار میدهد که مجبور به زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی خود در جامعهای بیاخلاق میشود.
ژنیا هوروبچیک، عکاس اهل کییف که اصالتاً اهل زاشکیو است، مردی محبوب در بین زنان است. او به دنبال شغل میگردد، اما به طور اتفاقی عشق جدیدی پیدا میکند. ژنیا از قبل یک همسر و یک پسر، و یک همسر سابق و مشکلات زیادی دارد. او بین آنها سرگردان است و تصمیم میگیرد که به جای ادامه این زندگی، زیر قطار برود.