ویدکون کوئسلینگ، خائن نروژی، پس از پایان جنگ جهانی دوم به جرم خیانت دستگیر و زندانی میشود. داستان این فیلم، حول محور این سوال است که آیا این فرد میتواند با کمک یک کشیش، به آرامش درونی دست یابد و از گناهان خود توبه کند.
داستان زندگی لی میلر، عکاس سرشناس آمریکایی، که از یک مدل مشهور به یک خبرنگار جنگی تحسینشده برای مجلهی ووگ در طول جنگ جهانی دوم تبدیل شد، داستانی جذاب و پر فراز و نشیب است.
گانار سونستبی، یک جوان نروژی از همان ابتدای اشغال کشورش توسط نازیها، به مبارزه برخواست و با رهبری گروه مقاومت "اسلو" و انجام عملیاتهای شجاعانه، به بزرگترین قهرمان جنگی نروژ تبدیل شد.
آرمان، پسر بچهای شش ساله، به دلیل رفتاری نامناسب با دوستش متهم میشود. این اتفاق ساده، منجر به بروز مشکلات بزرگتری میشود و باعث ایجاد تنش و کشمکش بین والدین و مسئولان مدرسه میشود. در این میان، احساسات و انگیزههای پیچیدهای مانند جنون، خواهش و وسواس نیز وارد بازی میشوند.
داستان استر، معلم جوانی که به دلیل نژاد سامی بودن، هویت خود را پنهان میکند. اما با شرکت در تظاهرات و مبارزه برای حق خود، سفری را برای رهایی از شرم و پذیرش هویت خود آغاز میکند.
گروه موسیقی ایمپیلد رکتوم در زندان است اما وقتی پدر گیتاریست بیمار میشود و خانه و کسب و کار خانوادگیشان در معرض تخریب قرار میگیرد، باید فرار کنند. آنها پیشنهادی برای بازی در یک جشنواره بزرگ دریافت میکنند اما به دلیل زندانی بودن و آمادگی نداشتن، این پیشنهاد را رد میکنند.
پسر جوانی به نام کریستین بود که تولدش شب کریسمس بود. اما مرگ ناگهانی خواهرش، این شب را برای او و خانوادهاش غمانگیز کرد. تا اینکه با هدویگ، زنی که عاشق کریسمس بود آشنا شد و دوباره به کریسمس امیدوار شد.
ماتس استین، یک گیمر جوان نروژی، در سن ۲۵ سالگی بر اثر بیماری درگذشت. والدین او که فکر میکردند پسرشان زندگی منزوی داشته، پس از دریافت پیامهای دوستان آنلاین ماتس متوجه شدند او دوستان بسیاری در سراسر دنیا داشته است.
یک هیپنوتیزمدرمانگر میبیند که ورا رفتارهای متمدنانه خود را کنار میگذارد. در یک مراسمی که ورا با آندره شرکت میکند، رفتار او، ریاکاری، خودنماییهای کاذب و نفاق همکاران کارآفرینش را آشکار میکند.
زنی که به تازگی به آپارتمانی بزرگ و با اجارهای ارزان نقل مکان کرده است، شب و روز درگیر کابوسهای عجیبی میشود. او هر شب با خوابهایی آزاردهنده بیدار میشود که راز تاریک این آپارتمان را فاش میکنند.
در اسلو، مردگان به طور ناگهانی زنده میشوند و سه خانواده را با چالشی بزرگ روبرو میکنند. هویت و هدف این بازگشتهها ناشناخته است و سوالات بسیاری در ذهنها باقی میماند.
درست پیش از فرا رسیدن کریسمس، استین ۱۱ ساله، تنهایی خود را به خیابان کفاش میرساند. او در آنجا پناهگاهی در خانه آندرس کفاش، پیرمردی عبوس و منزوی، پیدا میکند. این دیدار، زندگی هر دوی آنها را به کلی دگرگون میسازد.
کاسپر، جسپر و جاناتان، سه دزد خلاق، به همراه شیر همیشه گرسنهشان، در شهر کوچک کاردمومه زندگی میکنند. در این شهر، یک پلیس عادل و مهربان و عمه سفت و سخت سوفی زندگی میکنند.
تابستان 1941: هیتلر که گویی هیچ چیز جلودارش نیست، به اتحاد جماهیر شوروی حمله میکند. کاروان کشتیهای باری حامل تجهیزات جنگی، سفری پرخطر را به مورمانسک آغاز میکنند. ملوانان عادی در دریای یخی قطب شمال با برتری آلمانیها روبرو میشوند و جانشان به خطر میافتد.