Kyrre Haugen Sydness

ریون و پینکی، دو دوست صمیمی، تحت فرماندهی ناخدا سابرتوث، دزد دریایی قدرتمند، مشغول کارند. اما کنتس سیبیلا با حمله به کشتی آن‌ها، سرکشتی باارزشی را می‌دزدد و پینکی را می‌رباید. این اقدام، بخشی از نقشه او برای به دام انداختن ناخدا سابرتوث و تصرف سرزمین دزدان دریایی است. حال ریون و ناخدا سابرتوث...

ماریا، زنی شاغل و مادر چهار فرزند، پس از مشاجره‌ای شدید با همسر دائم‌السفرش، زیگموند، با درخواست طلاق او مواجه می‌شود.

سارا - پناهجوی جوانیست که در حال فرار است - او با یک اژدهای گمشده جوان دوست می شود و ...

  پینکی در کودکی پدر خود را از دست داده است و فردی به نام انگشت دراز او را بزرگ کرده است. انگشت دراز دزد دریایی است. او به همراه کاپیتان دندان خنجری برای تصاحب گنج لاما راما به آن سرزمین می رود. پینکی نیز به طور اتفاقی با آنها همراه شده و باعث می شود که آنها به سرزمین لاماراما راه پیدا کنند...

زمانی که «سیگورد اسوندن» یک راز نهفته در یک کشتی مرموز را کشف می کند، دنیاهای جدید و قدیم با هم برخورد می کنند و ...

سارقی حرفه ای و آموزش دیده تمام زندگی اش را به خطر می اندازد، تا یک تابلو نقاشی گران قیمت که جزء اموال مردی ثروتمند است، را به دست بیاورد…

پس از اشغال نروژ توسط آلمان نازی، جوانی به نام «ماکس مانوس» با دوستان هم دانشگاهی اش تصمیم میگیرند بر علیه آلمان ها شورش کنند...

فضله پرندگان روی پیراهن کار منجر به عواقب ناخواسته شدید می شود...

پیا پس از نیم سال سفر در سراسر انگلستان برای کریسمس به خانه بازگشته است، و او به دنبال کریستوفر می گردد، کسی که باید در سفر با او می بود، اما ...

داستان دو دزد دریایی جوان را به تصویر می‌کشد که در جستجوی برادر گمشده‌ی خود هستند ، اما در این میان با یک خون‌آشام ، یک ملکه‌ی عجیب و یک ارتش از میمون‌های خشمگین روبرو می‌شوند و…

زمانی که کامیونی در تونلی دچار حادثه و تصادف می شود، مردمی که در راه برگشت به خانه برای کریسمس بودند در آتشی مرگبار گرفتار می شوند و …

یک شهر در جنوب غربی ایربند برای نصب توربین های ساحلی برگزیده می‌شود، فقط در ظاهر زیر فشار نیستند، بلکه کیت رایان توسط شرکت نورسک ونتوس که در آن کار می‌کند

داستان درباره دو نفر است که به طور مرموزی در اسلو ظاهر می شوند. آنها اولین کسانی هستند که از گذشته به زمان حال پناه می برند. هفت سال بعد جامعه متحول می شود.

به نظر می رسد یک شهر کوچک نروژی که زمستان های گرم و ریزگردهای خشن را تجربه می کند به سمت "راگناروک" (نبرد نهایی بین خدایان و قدرت های شر) دیگری هدایت می شود، مگر اینکه کسی به موقع مداخله کند