هنگامی که یک ترول خطرناک جدید از خواب بیدار میشود، نورا، آندریاس و کاپیتان کریس یک بار دیگر وارد عمل میشوند؛ اما این بار، برای شکست دادن آن به یاری بیشتری نیاز خواهند داشت.
کسپر برنتسن یک استندآپ کمدین موفق است که هر آنچه می تواند آرزو کند دارد، اما یک روز همه چیز تغییر می کند. او همزمان با پایان دادن به رابطه دوستش متوجه می شود که به شدت بیمار است...
مینا یک مادر جوان مجرد زندگی در اسلو با پسر ۶ ساله او فلیکس است. او پاکستان نروژی با یک رابطه سخت با خانواده اش است. مینا به طور مداوم برای عشق به دنبال و روابط با مردان متفاوت است، با این حال هیچ یک از روابط دار امید به مدت بسیار طولانی است.
نیشا یک دختر پاکستانی هست که با خانوده اش در نروژ زندگی میکند، وقتی پدر نیشا از عشق او به یک پسر با خبر میشود، بسیار عصبانی شده و به طرز بدی با او برخورد میکند و حتی خانواده او تصمیم به کشتنش میگیرند اما قرار میشود که به پاکستان ببرندش تا در کشوری که هیچوقت آنجا نبوده در کنار فامیل هایش زندگی کند...
الانگن که درحالکیه زنده است، متوفی اعلام میشود. اما ساعاتی بعد او ناگهان با میل شدید به خون از چا برمیخیزد و در همین حال، برادرش "اود" تلاش می کند تا..