روث، روزنامهنگار آمریکایی، همراه پدرش اِدِک، بازماندهی هولوکاست، به لهستان سفر میکند تا مکانهای کودکی او را ببیند. اما اِدِک، از زنده کردن خاطرات تلخ گذشته خودداری میکند و با خرابکاریهای عمدی، سفر را به ماجرایی طنزآمیز تبدیل میکند.
بعد از حمله بیگانگان به زمین به قصد پایان دادن به نسل بشر ، ایوان رون، یک نظامی تازه وارد برای حفظ آخرین بازماندگان از نسل بشر وظیفه سرپرستی گروهی محافظ بعنوان S.U.M.1 را بر عهده میگیرد که …
داستان فیلم در باره ۴ جوان خلافکار برلینی است که درون یک کلوپ رقص متوجه یک دختر جوان اسپانیایی به اسم ویکتوریا می شوند و در حین بازیگوشیهای مستانه از او می خواهند به شبگردی شان در برلین بپیوندد...
یک سالن تئاتر متروکه توجه دختری جوان بنام «انولا» را به خود جلب کرده است. او روزی از کنجکاوی به داخل آن می رود و با نمایشی در آن مواجه می شود که قبلا مانندش را ندیده...
این فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته و پرداخته شده است و داستان آن در زمان جنگ جهانی اول اتفاق می افتد و نگاهی دارد به رابطه تیره میان «کارل گوستاو یونگ» و «زیگموند فروید» و مناقشه ای که میان آن دو وجود دارد.
در درون یک سفینه ی فضایی دو فضانورد در اتاقی از خواب بیدار می شوند، در حالی که هیچ چیز را به خاطر نمی آورند. آنها برای پیدا کردن آنچه رخ داده است شروع به جستجو در فضا پیما می کنند. کم کم آنها متوجه می شوند که باید اتفاق وحشتناکی رخ داده باشد زیرا جسدهایی متلاشی شده پیدا می کنند و متوجه می شوند که در سفینه تنها نیستند و موجودی ناشناس نیز با آنها همراه است...
در دههی ۱۸۴۰، خانوادهی برجستهی بودنبروک در شهر تجاری لوبک زندگی میکنند. پدر خانواده، کنسول ژان بودنبروک، از فرزندانش (توماس، کریستیان و تونی) انتظار دارد که در صورت لزوم، خوشبختی خود را فدای موفقیت شرکت خانوادگی کنند. این حقیقت تلخ اولین بار توسط دخترش تونی درک میشود.
کهنه سرباز جنگ افغانستان "توماس" که با رسوایی از خدمت مرخص شده است، به خانه خود در جریکو باز می گردد. "علی"، یک آلمانی ترک تبار که مالک بارهای زنجیره ای است، او را به عنوان راننده استخدام می کند. در این هنگام او را "لائورا"، همسر زیبا و جوان رئیسش آشنا می شود و...
يک پروفسور زبان شناسي به نام «دومينيک» (رات) از اين که زندگي حرفي اش را به پايان مي رساند بسيار غمگين است. او هم چنان به خاطر «لورا» (لارا) که چهل سال پيش نامزدي شان را به هم زد افسوس مي خورد. «دومينيک» از شمال روماني، زادگاهش، به طرف بخارست سفر مي کند. اما پيش از اين که دست به خودکشي بزند، صاعقه اي به او مي زند. در اين حادثه نه تنها او به طرز معجزه آسايي نجات پيدا مي کند بلکه بدن هفتاد ساله ي او هم جوان مي شود…
"گابریل انگل" قاتلی سریالی که مدتها تحت تعقیب بود در یک عملیات بزرگ پلیسی دستگیر می شود."مایکل مارتینز" به شهری بزرگ سفر می کند تا از او بازجویی کند.او درگیر یک پرونده قتل وحشیانه بوده و امیدوار است با گرفتن اعتراف از "انگل" پرونده را ببندد.برخورد این دو مرد با یکدیگر اعتقادات "مایکل" را تغییر داده و او را تبدیل به تهدید خطرناک می کند...
جنگ جهانی دوم است و ارتش روسیه توانسته تا ۱۲ کیلومتری برلین نفوذ کرده و آنجا را محاصره کند. اختلاف بین افسران آلمانی بالا گرفته و تعدادی از آنها قصد ترک برلین را دارند و عده ای دیگر به او وفادارند و قصد ماندن در برلین را دارند .عده ای از افسران به هیتلر پیشنهاد ترک برلین را میدهند که او قبول نمی کند و قصد مقابله با روس ها را دارد و این در حالیست که روس ها هر لحظه به شهر نزدیک میشوند. نقشه های هیتلر برای حفظ برلین با شکست مواجه میشود… ( این فیلم چند روز پایانی حکومت هیتلر را نشان میدهد )
این فیلم در مورد آخرین روزهای زندگی «سوفی شول» یکی از معروف ترین اعضای جنبش آلمانی ضد نازی ها در زمان جنگ جهانی دوم است، جنبشی که به «رز سفید» شهرت داشته …
کشف قربانیان متعدد قتل در منطقه ای به همین نام در آلمان، پلیس سابق مگی کرینگ و کارآگاه رولاند وویت را پس از بیش از 20 سال جدایی با هم جمع می کند تا پرونده را بررسی کنند، پرونده ای که برای مگی به یک پرونده شخصی تبدیل می شود.