جوایز : برنده 5 جایزه اسکار. همچنین 45 جایزه و نامزد دریافت 47 جایزه دیگر.
فرانسیس فورد کوپولا (به انگلیسی: Francis Ford Coppola) (۷ آوریل ۱۹۳۹، دیترویت، میشیگان) یکی از مشهورترین کارگردانان و تهیهکنندگان آمریکایی ایتالیاییتبار سینمای هالیوود است. او به جز کارگردانی، فیلمنامه مینویسد، شراب تجارت میکند، مجله چاپ میکند و صاحب هتل نیز هست. او را بیشتر به خاطر ساخت سهگانه پدرخوانده میشناسند. وی برنده پنج اسکار شامل یک اسکار بهترین فیلم، یک اسکار بهترین کارگردانی، دو جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی و یک جایزه اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی شدهاست. کوپولا همچنین برنده چهار گلدن گلوب و دو نخل طلای کن شدهاست.
کوپولا در ۱۹۳۹ در دیترویت به دنیا آمد اما کودکی و نوجوانی خود را در نیویورک همراه با خانواده آمریکایی ایتالیایی خود گذراند. پدرش کارمینه کوپولا آهنگساز و موسیقیدان در ارکستری شهرشان (دیترویت) فلوت میزد و مادرش بازیگر بود. او کودکی سختی را به خاطر فلج اطفال پشت سر گذاشت. او مدرک خود را در ادبیات نمایشی از دانشگاه هوفسترا اخد نمود و سپس به دانشگاه کالیفرنیا در لوس آنجلس به تحصیل فیلمسازی پرداخت. او کار خود را در سینما با دستیاری راجر کورمن شروع کرد و در چند فیلم به عناوین مختلف او را یاری کرد. او ابتدا اولین فیلمنامهٔ خود را با نام ۰پیلما. پیلما) نوشت و در سال ۱۹۶۳ اولین فیلم خود را ساخت و در چهار سال بعد از آن مشغول فیلمنامه نوشتن شد او توانست در سال ۱۹۶۶ برنده اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی شود. در سال ۱۹۶۶ کمپانی مستقل فیلم زئوتروپ را همراه با جورج لوکاس تأسیس کرد. اولین فیلم این کمپانی به کارگردانی جورج لوکاس و تهیهکنندگی کوپولا بود. دومین فیلمی که به این صورت تهیه شد توانست در پنج رشته جایزه اسکار نامزد شود که یکی از این نامزدیها جایزه بهترین فیلم بود.
در شهر جدید رم، درگیری شدیدی بین یک هنرمند آرمانگرا و یک شهردار حریص بر سر آیندهی شهر در جریان است. دختر شهردار نیز که عاشق هنرمند است، در این کشمکش گرفتار شده است.
در این مستند، کارگردان جنگیر که اکنون 83 سال سن دارد، در مورد حرفه خود مصاحبه میشود و تعدادی از همکاران و علاقهمندان او با یادآوری خاطرات و ادای احترام به او میپردازند...
اسپیلبرگ ، فیلمی مستند محصول سال ۲۰۱۷ به کارگردانی سوزان لیسی هست. این فیلم مستند به زندگی حرفهای یکی از تاثیرگذارترین کارگردانان در تمام دوران فیلمسازی یعنی استیون اسپیلبرگ میپردازد و…
هارولد و لیلیان در سال 1947 به هالیوود فرار کردند و در آنجا به سلاح مخفی صنعت فیلم تبدیل شدند. هیچ کس در مورد آنها صحبت نکرد، اما همه آنها را می خواستند. داستان آنها بزرگترین داستانی است که تا به حال گفته شده است...
این مستند که در سال 2013 بوسیله James Toback کارگردانی شده است ، در رابطه با سفری است ، که توباک و الک بالدوین به مراسم فیلم کن داشته اند و قصد فروش طرح اولیه فیلم خود را به کارگردانان و تهیه کنندگان مطرح سینمای جهان داشته اند . در این فیلم مستند بیننده متوجه سختی ها و مشکلات ساخت یک فیلم می شود . در این فیلم مستند شما شاهد حظور بازیگران و …
داستان در مورد نویسنده ای است که می خواهد برای تکمیل کتاب جدید خود به شهری کوچک برود. او در این شهر درگیر قتل مرموز یک دختر جوان می شود. یک شب در خواب او با یک روح ارتباط برقرار می کند ….
"بنی" به بوینس آیرس سفر می کند تا برادر گمشده اش را که روزگاری نویسنده ای متعهد بود پیدا کند.او متوجه می شود که نوشته های جدید برادرش حاوی جواب برای گذشته آنها و تازه کردن رابطه شان است و …
يک پروفسور زبان شناسي به نام «دومينيک» (رات) از اين که زندگي حرفي اش را به پايان مي رساند بسيار غمگين است. او هم چنان به خاطر «لورا» (لارا) که چهل سال پيش نامزدي شان را به هم زد افسوس مي خورد. «دومينيک» از شمال روماني، زادگاهش، به طرف بخارست سفر مي کند. اما پيش از اين که دست به خودکشي بزند، صاعقه اي به او مي زند. در اين حادثه نه تنها او به طرز معجزه آسايي نجات پيدا مي کند بلکه بدن هفتاد ساله ي او هم جوان مي شود…
بخاطر اختلال غیرعادی که در رشد سنی یک پسر افتاده ، او 4 برابر سریعتر از یک انسان معمولی رشد میکند ، وقتی که پسر وارد کلاس پنجم میشود ، ظاهر یک انسان 40 ساله را دارد...
رومانی، سال ۱۴۶۲٫ سلحشوری به نام «ولاد»، معروف به «دراکولا» (اولدمن) از نبرد با سپاهیان ترک باز می گردد و می فهمد که همسرش، «الیزابتا» (رایدر)، به تصور مرگ او خودکشی کرده است. «دراکولا» ایمانش را رها می کند و خون آشام می شود. لندن، ۱۸۹۷٫ «جاناتان هارکر» (ریوز) به ترانسیلوانی اعزام می شود تا معامله ی املاکی در انگلستان را با «کنت دراکولا» به پایان برساند…
هنرمندی میانسال به دستیار زیبا و جوان خود علاقه مند می شود،دختری 12 ساله در هتلی گرانقیمت زندگی می کند و وکیلی عصبی همراه با مادر خود سه داستان این فیلم را تشکل می دهند...
«پرستن تاکر» (جف بریجز)، جوان مبتکر و خیال پرداز، طرح تولید اتوموبیلی بدیع به نام «تورپیدو» را کامل کرده است و در یک انباری نزدیک خانه اش، مراحل ساخت نمونه ی اولیه را دنبال می کند…
یک گروهبان برای نجات جان سربازان جوانی که به ویتنام فرستاده می شوند باید با خواسته های خود کنار بیاید. او که به طور مداوم از فرصت آموزش دادن به سربازان در مورد تجربیات خود محروم است، به تلاش برای کمک به پسر یک دوست قدیمی ارتش رضایت می دهد...