جوزف و سونیا پسرشان را با هم بزرگ میکنند. جوزف که کارگردان فیلم است، علاوه بر ایده فیلم جدیدش، با مشکلات رابطه قبلیاش نیز دست و پنجه نرم میکند. سونیا نیز از افسردگی رنج میبرد و در بیمارستان بستری میشود. حال جوزف باید بین وظایف روزانه و اهداف هنریاش تعادل برقرار کند.
داستان فیلم در باره ۴ جوان خلافکار برلینی است که درون یک کلوپ رقص متوجه یک دختر جوان اسپانیایی به اسم ویکتوریا می شوند و در حین بازیگوشیهای مستانه از او می خواهند به شبگردی شان در برلین بپیوندد...
«ماني» (بلايپ تروي) بايد صد هزار مارک به شخصي بپردازد؛ اما متأسفانه پول را در مترو جا مي گذارد. يک مرد ولگرد (کرول) پول را بر مي دارد. «ماني» تنها بيست دقيقه فرصت دارد تا پول را تحويل دهد اگر نه کارش زار خواهد شد. او از سر نااميدي به محبوبه اش، «لولا» (پوتنته) تلفن مي کند؛ اما آيا «لولا» خواهد توانست در عرض بيست دقيقه پول لازم را فراهم کند؟
مترجم جوان "ربکا" با دوست پسر خود "مارکو" که در ویلایی کوهستانی که متعلق به دوست او "لاورا" است به آموزش اسکی می پردازد زندگی می کند."رنه" مسئول سینمایی محلی است که اتومبیل "مارکو" را به سرقت می برد و با "تئو" که دخترش بعد از مدتی که در کما بود می میرد تصادف می کند."رنه" دچار از دست دادن حافظه کوتاه مدت می شود و رابطه ای با "لاورا" شروع می کند...
در خلال جنگ جهانی دوم خلبانی گمنام (ریف فاینز) دچار حادثه میشود و در شمال آفریقا سقوط میکند. او که به سبب زخمهای هولناک و شوک روانی نام خود و گذشتهاش را به یاد نمیآورد، با نام بیمار انگلیسی به نیروهای متفقین در ایتالیا تحویل داده میشود. در آنجا پرستاری به نام هانا (ژولیت بینوش) با اجازه سرپرست بیمارستان او را در صومعه ای در ایالت توسکانی بستری و از او مراقبت میکند...
این فیلم ماجرایی و کمدی داستان دو پسر نوجوان گمشده را به تصویر میکشد که یکی از گنگو و دیگری از انگلیس هستند. آنها در مراکش با هم آشنا میشوند و تصمیم میگیرند با یک خودروی مسافرتی سرقت شده به فرانسه سفر کنند. طولی نمیکشد که آنها با فقر و بیسرپناهی روبرو میشوند و…