مولی پری در یک جنگ خونین علیه نیروهای جنایتکاری است که به او ظلم کردهاند. ماموریت او افسانه سرنوشت محتوم را هدف قرار میدهد، اما برای مولی، با حضور شبح مرگ در کنارش، این یک مسئله سیاسی نیست. این یک مسئله شخصی است.
داستان دربارهی ترو برندیوایِن است، یک سوارکار رودئوی درمانده، که در یک بوران گیر میافتد و در حالی که برای بقا با شرایط سخت آب و هوایی میجنگد، باید با انتخابهای زندگیاش روبرو شود.
جان پارکر برای از دست دادن برادرش پیت سوگواری میکند، در حالی که جک دیوانه، که خشم او را به جلو میراند، به دنبال انتقام است. بازی با سفر در زمان عواقبی دارد. آیا زمان همه زخمها را التیام خواهد بخشید؟
بعد از اینکه "وایلد بیل" در یک بازی پوکر کشته میشود، کلامیتی جین باید از زندان فرار کند و انتقام بگیرد. کلانتر میسون شهر ددوود که قصد دستگیری و زندانی کردن او را دارد، مانع از انجام این کار میشود...
در دهه 1880 میلادی، در ایالت وایومینگ، پسری که پس از درگذشت پدر و مادرش مسئولیت نگهداری از خود و برادر کوچکترش را بر عهده داشت، پس از آنکه به جرم کشتن تصادفی یک دامدار بومی به چوبه دار محکوم شد، به همراه پدربزرگش که مدتها از او دور بوده، میگریزد.
کلانتری که با مشکلات دستوپنجه نرم میکند، با یک مارشال سختگیر آمریکایی برای دستگیری یک زن یاغی زیرک همکاری میکند. همزمان با افزایش تنش در میان افرادشان، آنها مجبور میشوند با گروهی که به سرکردگی شوهر خشن زندانی به آنها نزدیک میشود، مقابله کنند.
گروهی ماجراجو و پرشور، با شجاعت تمام سختیهای طبیعت و اتفاقات ناگوار بسیاری را تحمل میکنند تا هزاران مایل به سمت غرب سفر کنند و مکانی برای زندگی پیدا کنند.
در شهر رستگاری، یک هفتتیرکش توبهکار و یک نابغه دیوانه تحت هدایت یک رهبر معنوی به دنبال رستگاری هستند، اما گذشتهٔ خشونتآمیزشان و تهدید انتقام، آرامش جدیدشان را به خطر میاندازد.
در دل غرب وحشی، گروهی یاغی پس از دستبرد به قطار، کیسهٔ خالی پول را مییابند. این کشف، آنها را به جان هم میاندازد. هر کدام در تلاش برای تبرئهٔ خود و یافتن دزد اصلی، دیگری را متهم میکند. در این میان، سایهٔ مرگ با هر اتهام و انکار، سنگینتر میشود.
داک هالیدی در روستایی واقع در جورجیا، یک مطب کوچک دندانپزشکی دارد. روزی وایت ارپ جوان به او مراجعه میکند و پیشنهاد میدهد که در شکار برادران بدنام برایدل با او همکاری کند.
وقتی معدنچیان در دهه 1870 برای یافتن طلا انفجار انجام میدهند، به طور تصادفی موجودات باستانی به نام تامیناکرز را آزاد میکنند. شهر دیر کریک، نوادا به زودی مورد محاصره قرار میگیرد و تنها تعداد انگشت شماری از بازماندگان در سالن محلی پناه میگیرند.
چشمبند کاردزن ماهر با مهارتهای رزمی بالا، به طور اتفاقی جان ژانگ شیائویو را که به طرز وحشیانهای در آستانه نابودی بود، نجات داد. شیائویو یتیم و رنجدیده، زیر بال مرد نابینا پناه گرفت و او نیز ناچار شد او را در کنار خود نگاه دارد و مهارتهایش را به او بیاموزد. شیائویو نیز در انتظار فرصتی مناسب برای انتقامجویی بود.
این داستان، سرگذشت بیوه جوان و باارادهای را روایت میکند که برای رهایی خواهرش از دست ربایندگان و گرفتن انتقام خون شوهرش از یاغیان، دل به دل صحرایی پرخطر میسپارد. او در این مسیر، با یکی از اعضای پیشین همان گروه تبهکاری که زندگیاش را ویران کردند، مواجه میشود.
دو یتیم ایرلندی با قطار در سراسر آمریکا سفر میکنند، با افراد بد و خوب روبرو میشوند. آنها یک دوست فوقالعاده پیدا میکنند و در جستجوی خانهای جدید هستند و در این راه با ماجراهای هیجانانگیز و خطرناکی روبرو میشوند.
کلینت ایستوود با ساخت بیش از ۸۴ فیلم در ژانرهای مختلف و کسب جوایز معتبر اسکار، به یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین چهرههای تاریخ سینما تبدیل شده است. مسیر موفقیت او آنقدر هیجانانگیز و پر فراز و نشیب بوده که گویی از دل یکی از فیلمهای دراماتیک خودش بیرون آمده است.
داستان در جهانی روحانی و وهمآلود میگذرد که زمان در آن به طور عجیبی جریان دارد. شخصیتی به نام پدرو پرامو، با ویژگیهای متناقض عشق، قدرت و خشونت، بر این جهان سایه افکنده و بر آن حاکم است.