دختری شیفته گوشی موبایلش، بیتوجه به محیط اطراف، در مکانهای مختلفی مانند شهر و ساحل پرسه میزند و با شخصیتهای گوناگونی همچون حیوانات و موجودات خیالی روبهرو میشود که هر یک تلاش در جلب توجه او دارند، اما او همچنان بیتفاوت باقی میماند. این ماجراها شامل...
در سال ۱۹۳۶، در مادرید، مرد جوانی به نام میگل گیلا یک زندگی آرام را با پدربزرگ و مادربزرگش در یک اتاق زیر شیروانی ساده میگذراند. با این حال، شروع جنگ داخلی سرنوشت او را تغییر میدهد.
داستان بر زندگی آرورا، کارگر پرتغالی یک انبار در اسکاتلند، تمرکز دارد. او در اقتصاد مبتنی بر کار موقت و تحت سلطه الگوریتمها، با احساس تنهایی و بیگانگی دست و پنجه نرم میکند و در میان خلوت و محدودیتهای محیط کار، در جستجوی معنا و ارتباط است.
آرمانشهر که از واژهای یونانی به معنای ناکجاآباد گرفته شده، مجموعهای از آثار کاتا واسالو است که با هدف نزدیک کردن مد به سرگرمی و تأکید بر اهمیت شخصیت افراد خلق شده است. در این مجموعه، مدلها با نام و شخصیت منحصربهفرد خود، آزادی کامل دارند تا ظاهر خود را به گونهای تفسیر کنند که بهترین شکل ممکن خود و احساساتشان را نشان دهند.
دو فیلم متفاوت با هم در تضادند و باعث فروپاشی واقعیت میشوند. یک قهرمان جاودان در حال ویران کردن یک دنیای شاد است. حالا نوبت ایوَر است تا او را پیدا کند و علیه قدرتهای بالاتری که آنها را محکوم به نابودی کرده است، شورش کند.
داستان این فیلم در مورد یک گروه موسیقی به نام "عیسی مسیح" است. این گروه هرگز در واقعیت وجود نداشته، اما دو تا از آهنگهای کوتاه آنها در پلتفرمهای استریمینگ منتشر شده و دو بار در لیسبون به طور کامل به فروش رفته است.
در مسابقه Grande Prémio de Portugal 2024 که در پورتیمائو، پرتغال برگزار شد، Jorge Maratin از تیم Ducati به عنوان برنده اعلام شد. او با انگیزهای قوی، از آسیبهای ابتدایی خود عبور کرد و امتیازات بیشتری را با موتورسیکلت Honda RC213V به دست آورد. در همین حین، Maverick Viñales از تیم Aprilia نیز در مسابقه اسپرینت به پیروزی رسید.
ادوارد در جستجوی خانوادهی خود به پرتغال میرود و با مادر و خواهر دوقلوی خود پس از سالها دوری دیدار میکند. راز تاریکی در گذشتهی آنها نهفته است که هویت و ریشههای ادوارد را تغییر خواهد داد.
زاما فیلمی آرژانتینی محصول سال 2017 به کارگردانی لوکرسیا مارتل است. فیلم بر اساس رمانی با همین نام نوشتهٔ آنتونیو دی بِنِدِتو ساخته شدهاست. در اواخر قرن 18 در یک مستعمره دورافتاده در آمریکای جنوبی، اوضاع افسر زاما که برای مأموریتی بهتر از سوی پادشاهی اسپانیا انتظار میکشد خراب میشود.
در آغاز قرن بیستم - ایتالیا شمالی، روستای خانواده اوگتو. زندگی در این منطقه بسیار دشوار شده بود و اوگتوها آرزوی یک زندگی بهتر در خارج از کشور را داشتند. افسانهها حاکی از آن است که لوئیجی اوگتو با عبور از کوه های آلپ زندگی جدیدی را در فرانسه آغاز کرد و بدین ترتیب برای همیشه سرنوشت خانواده محبوب خود را تغییر داد. نوه او برای بازبینی گذشته به گذشته سفر می کند و ...
ژان، زنی است که با بدهی و افسردگی دست و پنجه نرم میکند و به لیسبون میرود تا خانه مادرش را بفروشد. در فرودگاه ژان با یک همکلاسی سابق دبیرستان که همه به او علاقه داشتند، برخورد میکند...